استقلال علمی و پژوهشی  دانشگاه ها از وجوه برجسته انقلاب اسلامی است

معاون برنامه ریزی و هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: جمهوری اسلامی ایران، ضمن این که از تولید و پیشرفت علم و فناوری کشورهای مختلف جهان استقبال می کند، در برقراری تعاملات و ارتباطات موثر و مفید علمی و پژوهشی نیز پیشتاز است، درعین حال نمی خواهد نسبت به این مراکز و کشورها وابستگی داشته باشد.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، توسعه علمی و پژوهشی همواره یکی از مولفه های اصلی برای پیشرفت و ارتقای هر کشور بوده است. طی سالیان گذشته،‌ در موارد بسیاری مشاهده شده است که مردم بر توسعه علم و فناوری خود تمرکز کرده اند و بهترین میانبر را برای پیشرفت کشور خویش برگزیده و توانسته اند با سرعت و کیفیتی مناسب روبه جلو پیش روند.

در این راستا، ارتباط دانشگاه با صنعت یکی از بهترین راهکارها برای پیمودن این مسیر بوده است، ارتباطی که کشورهای در حال توسعه از جمله جمهوری اسلامی ایران به آن احتیاج دارند و می بایست به آن اهتمام ویژه ای ورزند، هرچند در سال های اخیر کشور ما پیشرفت چشم‌گیری در حوزه های مختلف علمی و پژوهشی داشته است؛ اما با برنامه ریزی و تمرکز بیشتر و بهتر می توان این پیشرفت را ارتقا داد تا اهداف کلان انقلاب اسلامی در حوزه علم، پژوهش و تکنولوژی با همکاری یکدیگر تحقق یابد.

در زمینه بررسی وضعیت علم و فناوری ایران و چالش های پیش رو با دکتر محمد اسحاقی معاون برنامه ریزی و هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی به گفت و گو نشسته ایم،‌ مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:

وضعیت علم و فناوری ایران را پس از انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی می کنید؟

یکی از وجوه برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران، استقلال علمی و فناوری است که از طریق استقلال دانشگاه ها از غرب بعد از انقلاب اسلامی رخ داد؛ یعنی در واقع مبحث پیشرفت علم و فناوری در ایران پس از انقلاب اسلامی، موضوع با اهمیتی است که همگان بر آن اذعان دارند.

موضوع مهم دیگر شاخص تولید علم و مشارکت کشور ایران در تولید علم جهانی است؛ چون ما قبل از انقلاب اسلامی کمتر از یک دهم درصد تولید علم جهانی را داشته ایم اما در حال حاضر با داشتن یک درصد از جمعیت جهان نزدیک به 2 درصد از تولید علم جهانی درعرصه های مختلف علمی و فناوری، جزء کشورهای برتر هستیم. برای مثال ما درعلم نانوتکنولوژی از جمله کشورهای برتر دنیا به شمار می رویم، همچنین در رشد علم ما توانسته ایم رتبه شانزدهم جهان را کسب کنیم. مسیر استقلال علمی، فناوری و پژوهشی کشور ما بعد از انقلاب اسلامی با تکیه بر شعار «ما می توانیم» و با استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های موجود داخلی آغاز شد،‌ همچنان با اقتدار این مسیر را ادامه خواهیم داد.

به نظر شما عملکرد جمهوری اسلامی ایران در تولید علم و فناوری چگونه است؟

موضوع استقلال و وابستگی در تمام عرصه ها برای ملتی که می خواهد روی پای خویش بایستد و بتواند به آرمان ها و اهداف مهم و کلان خود دست پیدا کند، یک امر ضروری است و در این راستا، دانشگاه ها و مراکز تولید علم و دانش کشور باید در گام اول نیاز بومی و ملی را برطرف کنند و در مراحل بعد بتوانند نقش مهمی در سطح منطقه و حتی جهانی در تولید علم دنیا ایفا کنند.

جمهوری اسلامی ایران، ضمن این که از تولید و پیشرفت علم و فناوری کشورهای مختلف جهان استقبال می کند، دربرقراری تعاملات و ارتباطات موثر و مفید علمی و پژوهشی نیز پیشتاز است، درعین حال نمی خواهد نسبت به این مراکز و کشورها وابستگی داشته باشد؛ زیرا درواقع موضوع ارتباطات و تعاملات بسیار متفاوت از وابستگی و عدم استقلال علمی و پژوهشی است که باید به آن توجه ویژه ای شود.

در زمینه تعاملات در حوزه علوم انسانی پیشنهادی دارید؟

دانشگاه های ما باید سعی کنند در تمام حوزه ها و رشته ها به ویژه علوم انسانی تعاملات گسترده ای با دانشگاه های غربی و شرقی داشته باشند؛ اما وابستگی در هر سطحی برای کشورهای روبه رشد و توسعه مضر است، به همین خاطر باید به این موضوع اهتمام ورزیم و ضمن تعامل با مراکز مختلف علمی و فناوری جهان، نباید وابستگی را در هیچ سطحی چه در مبانی آموزش و یادگیری و چه در فناوری ها و علوم داشته باشیم.

همواره دانشمندانی در حوزه های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق و مدیریت نظریاتی ارائه داده اند که بعدها نیاز به اصلاح و تغییر داشته باشد؛ یعنی نظریاتی که در کشورهای غربی بیان می شود، ممکن است بعد از چند سال توسط اندیشمندان دیگر مورد نقد قرار بگیرد یا حتی منسوخ شود و نظریات جدیدتری جایگزین آن شود.

به نظر شما در چه زمینه هایی موفق بوده ایم؟

تجربه موفق انقلاب اسلامی، بخش علمی و دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران عمدتا بر این موضوع تاکید دارند که ایران و تمام کشورهای در حال توسعه نقش مهمی در عرصه های فناوری و تکنولوژی پیشرفته داشته باشند، این کشورها نه تنها می توانند پیشرفت کنند بلکه می‌توانند سرآمد کشورهای دیگر نیز باشند. ما دربرخی حوزه ها روش های درمانی ارائه کرده ایم که قبل از آن درهیچ کشوری کار نشده است برای مثال در زمینه سلول های بنیادین و یا ترمیم ضایعات نخاعی پیشرفته، پژوهش های موفقی را ارائه کرده ایم.

به نظر شما دانشمندان ما در زمینه نظریه پردازی چه جایگاهی دارند؟

این موضوع که دانشگاه ها و اندیشمندان کشور ما می توانند مستقل و خارج از نظریه پردازی های موجود عمل کنند و مقهور و متاثر از نظریه پردازی های دانشمندان غربی نباشند؛ یک اصل مسلم و بدون اشکال است. گاهی اوقات دیده می شود که به حربه علمی بودن یا نقد نظریات غربی برخی افراد برنمی تابند که یک نقطه ضعف است و می طلبد که انسان ها در هر زمینه ای در روش های علمی و پژوهشی بتوانند تشکیک داشته باشد و آن ها را نقد کند و در صورت نیاز ایرادات آن را رفع و اصلاح کنند.

به نظر شما آیا تقلید محض از نظریات علمی کشورهای دیگر صحیح است؟

برخی از استادان و صاحب نظران در دانشگاه های داخل کشور، با ترجمه نظریات دهه های پیشین که دانشمندان غربی انجام داده اند و آن ها را به عنوان مطالب کاملا درست و بدون اشکال بیان کرده اند، مخالفت می کنند. این افراد عقیده دارند که درهر سطحی باید امکان نقد، ارزیابی و نوآوری به اندیشمندان وجود داشته باشد، بنابراین دانشجویان، استادان و دانشمندان ما باید آگاه باشند که در این مسیر هر آنچه که از مراکز و دانشگاه های علمی و پژوهشی کشورهای خارجی به ویژه غربی به نظام علمی و فرهنگی ما وارد می شود، وحی منزل نیست و امکان نقد، اصلاح و تجدید نظر و نوآوری در آن بر اساس مبانی علمی و دینی کشور وجود دارد.

به نظر شما تبلیغات رسانه ای و ایجاد جذابیت کاذب در کشورهای غربی تا چه اندازه ای می تواند موثر واقع شود؟

ممکن است تاثیرات فرهنگی و سطح زندگی غربی به واسطه گسترش تبلیغات رسانه ای و شبکه های اجتماعی در کشورهای مختلف وجود داشته باشد؛ اما مردم کشور ما باید بر این امر واقف باشند که کشورهای غربی معمولا جذابیت های کشورهای خودشان را با اغراق به نمایش عموم می گذارند تا دید مردم کشورهای مختلف را نسبت به خودشان تغییر دهند و یک تصویر سازی فوق العاده و اغراق آمیز در ذهن مردم کشورهای دیگر بسازند؛ اما زمانی که شما از نزدیک به عملکرد این کشورها دقت کنید متوجه می شوید که برخی از کشورهای پیشرفته قصد دارند به نوعی امکان رشد و پیشرفت را کشورهای در حال توسعه بگیرند.

در واقع از طرفی کشورهای غربی خود را در چشم کشورهای دیگر خوب جلوه می دهند و تمام ترفندهای لازم را برای ایجاد جاذبه و علاقه به مهاجرت و ترویج سبک زندگی غربی به کار می گیرند، به عبارتی دیگر یکسان سازی فرهنگی انجام می دهند؛ از طرفی دیگر نیز اجازه نمی‌دهند راهکارهای مثبت، سبک زندگی، انگیزه های کار و تلاش به خوبی به برای کشورهای دیگر تبیین شود. در حقیقت تنها به یک وجه از وجوه فرهنگی خودشان دامن می زنند و آن را تبدیل به کعبه آمال می کنند و می خواهند یک نوع خود باختگی، ناامیدی در جوانان ما ایجاد کنند. در این خصوص اولین مورد، تقویت شاخص های هویت ملی و علمی است، هر فرد در هر کشوری که زندگی می کند، باید نسبت به ملیت و مولفه های هویتی خویش آگاه باشد و بداند حفظ و ارتقای هویت ملی در هر کشوری به عنوان یک ارزش اساسی تلقی می شود،‌در همین راستا از بین بردن ریشه های آن به فراموشی سپرده شده است، این موضوع یک نوع ضد ارزش تلقی می شود و در چشم ملت های دیگر نیز وجهه منفی و تحقیرزدگی دارد.

شما برای رفع این چالش پیشنهادی دارید؟

ما باید واقعیت های جهان غرب را به طور کامل ببینیم و آن ها را به طور واقعی در جهان به نمایش بگذاریم. حقیقتا موضوع جذابیت جهان غرب، دو لبه تاریک و روشن دارد که باید بدانیم هر کشوری در کنار خوبی هایی که دارد نقاط ضعف و آسیب هایی جدی دارد که معمولا بسیاری از رسانه ها نسبت به تبیین و بازتاب آن خودداری می کنند؛ در واقع با تصویر سازی مبهم رسانه ای چهره مطلوبی به ذهن مردم نشان می‌دهند. در حقیقت ما در نظام فرهنگی، آموزشی و رسانه ای خود باید بتوانیم مولفه های هویت ملی و دینی را از یک طرف و ایجاد سواد رسانه ای و آگاهی لازم را از طرف دیگر ترویج کنیم، واقعیت های ناملموس جهان غربی را به مردم جهان و به ویژه جوانان عرضه کنیم.

اگر این مولفه های شناختی بتواند به صورت کامل در اختیار دانشجویان، نخبگان و افراد فرهیخته کشورهای در حال توسعه قرار بگیرد؛ با برنامه‌ریزی های فرهنگی، همایش ها و ارزیابی های مختلف، واقعیت ها به درستی ارائه خواهد شد و قدرت انتخاب بهتری به ویژه در نسل جوان کشور ما نسبت به این موضوعات به وجود خواهد آمد.

آن چه در حال حاضر موجب شده تا جاذبه های کشورهای غربی کمی دور از واقعیت و اغراق آمیز نشان داده شود، عدم وجود صداقت رسانه‌ای این کشورهاست که در واقع، چهره ای بدون خدشه و بدون نقص از غرب است و موجب ایجاد موج مهاجرت در سطح جهان به این کشورها شده؛ بسیاری از افراد به محض ورود به این کشورها با انواع مشکلات، دشواری ها و ناملایماتی که در گذشته از آن ها شناختی نداشته اند، روبه رو می شوند و به نوعی سبک زندگی و فرهنگ کشورهای غربی به آن ها تحمیل می گردد و علی رغم میل باطنی مجبور به تبعیت از آن ها می شوند.

انتهای پیام/

کد خبر: 975873

وب گردی

وب گردی