ایسکانیوز:  مدتی است که به بهانه‌های گوناگون بافت‌های تاریخی شهرها را ویران می‌کنند یا به سخن دیگر، شناسنامه‌های شهرهای‌مان را می‌سوزانند. نخست نام بافت فرسوده بر آن می‌گذارند، هر چند خانه‌هایی معمولی و فرسوده در میان این بافت وجود دارد اما ارزش بافت را با خانه‌های خوش‌ساخت و هم‌چنان سرپای آن باید سنجید. خانه‌هایی که با اندکی نوسازی تاریخ آن شهر را حفظ کرده و جایی برای بازدید گردشگران و رشد صنعت مهم گردشگری هستند. از استفاده‌های متعدد هنری و پژوهشی که می‌توان از چنین بافت‌هایی داشت بگذریم مهم جنبه‌ هویتی و تاریخی آن‌هاست که ارزشمند است. در یزد به‌ناگهان کتابخانه‌‌ای چند طبقه در این بافت ساخته می‌شود یا در کرمان به بهانه‌ مبارزه با معتادان بافت تاریخی شهر را ویران می‌کنند و همچنین است وضعیت بافت‌های سمنان، اهواز، گرگان، مدتی پیش هم در شیراز، شبانه، به بافت قدیمی شهر یورش آوردند که خودِ انجام شدن این عمل در شب پیام غیرقانونی بودنش را آشکار می‌کند.


در تخریب‌های گسترده و نه موردی خانه‌های قدیمی، عموماً پای شهرداری‌ها در میان است و در مرحله‌ بعد تنها نهادی که هم قدرتش را دارد و هم بهانه‌اش را، تولیت آستان‌های مذهبی است که به پشتوانه‌ سازمان اوقاف گسترش بافت و نوسازی آستان را آماج قرار می‌دهد. با وجود آن‌که در مورد اخیر هیچ کس مسئولیتی را بر عهده نگرفته و به نظر می‌رسد موجودات بیگانه ــ همان‌ها که زمانی در تهران تندیس‌ها را می‌دزدیدند ــ با اقتداری کامل مسئول هستند، تا به آنجا که حامیان و نیروهای یگان حفاظت میراث‌فرهنگی وقتی مانع تخریب می‌شوند آنها را هم مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.


 در این مورد هم به نظر می‌رسد تولیت آستان مبارک شاهچراغ خانه‌های تاریخی را ویران کرده باشد. در این میان، پوشش خبریِ به‌موقعِ خبرگزاری ایسنا و واکنش ریاست سازمان میراث فرهنگی که با نامه‌نگاری‌های متعدد حتی با دفتر مقام معظم رهبری مانع ادامه یافتن تخریب‌ها شدند شایسته‌ تمجید است.


اما چند نکته به قوت خود باقی است. نخست ناآگاهی مدیران ارشد دولتی و استانی درباره‌ میراث فرهنگی و بافت تاریخی است. همان‌طور که سیاوش صابری، مدیر کل دفتر حفظ بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی، گفته است: «از زمانی‌که در مسیر توسعه کشور دچار بی‌توازنی شدیم، وضعیت حفاظت بافت‌های تاریخی کشور نیز به خطر افتاده است». به‌گفته این مسئول، «ارزش‌های محیط تاریخی و کیفیت فضا و محیط فرهنگی در ذهن مدیران و دست‌اندرکاران شهری در حال تقلیل یافتن است. به‌گونه‌ای که اصل و اساس برای آنها حداکثر سود زمین است نه حفظ آسایش اجتماع. تا زمانی‌که تفکر کسب درآمد ناپایدار در زندگی اجتماعی حاکم باشد هر روز شاهد تخریب‌هایی مشابه آنچه در بافت تاریخی شیراز اتفاق افتاد هستیم.» به نظر می‌رسد ریاست سازمان میراث فرهنگی باید پیشگام شده و از رییس‌جمهور بخواهد در این‌باره نشستی آموزشی برای هیأت دولت و استانداران بگذارند.


دوم دشمنی شگفت‌آور مدیران اوقاف کشور با بافت‌ها و بناهای قدیمی است، در حالی که نفس امام‌زاده‌ها و آستان‌ها با قدیمی بودن گره خورده است و در باور مردم هم بناهای قدیمی از جنبه‌ معنوی برجسته‌تری برخوردارند و این‌گونه مدرن و امروزی و تنها از دریچه‌ درآمدزایی به این بناهای خاطره‌مند و کهن نگریستن، در شأن دستگاهی مذهبی نیست. به‌ویژه در مورد اخیر، در کمال شگفتی، از سوی کارشناسی اعلام شد که «تخریب بافت تاریخی شیراز و خانه دارای ارزش تاریخی پورنواب تنها برای ایجاد معبری برای هیأت‌های زنجیرزن و دسته‌های عزاداری بوده است»، که اگر چنین باشد آلودن امور معنوی با مادی را می‌نمایاند. چراکه در طی تاریخ هیچ‌گاه دسته‌های عزاداری سبب ویران کردن یا حتی آزاری نشده‌اند و این اصولاً با نفسِ آرمان فعالیت‌شان در تضاد است.


سوم آن‌که، بهانه‌ای که برای این دست تخریب‌ها آورده می‌شود و در مورد اخیر هم بر زبان مدیران استانی رفت بی‌توجهی سازمانِ میراث به این بناهاست که البته سازمان هم، به درستی، بر نداشتن بودجه تأکید می‌کند. گذشته از آن که خودِ سازمان اوقاف تا آن اندازه از تمکن مالی برخوردار است که پاسدار این خانه‌ها و بافت‌های تاریخی، به‌ویژه در پیرامون بناهای معنوی، باشد به نظر می‌رسد مردم و بازاری‌ها هم می‌توانند در این میان مؤثر باشند. نمونه‌ای عالی از بازسازی مردمی یک بنا در بازار تبریز تجربه شده است که به باور من با فراخوانی از سوی نهادهای مردمی یا دولتیِ مرتبط و گذاشتن صندوقی برای این امر می‌توان یاری‌رسانی مردم و دولت‌مندان محلی را برای نوسازی چنین بناهایی به کار گرفت و پس از نوسازی نیز این بناها را در اختیار همین سازمان‌های مردمی یا موزه‌های مردم‌شناسی و کارهای فرهنگی مشابه قرار داد.


به هر رو، آنچه عیان است این است که تمامی بافت‌های تاریخی کشور دچار مشکل هستند، و این برای تمدنی قدیمی همچون ایران، که به‌ویژه در جهانِ امروز از لحاظ فرهنگی مدعی است، تصویر خوشایندی نیست. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد مسئولیت بیشتری بر دوشِ ‌خود مردم و به‌ویژه نهادهای برساخته‌ آنان، همچون سمن‌های مرتبط، باشد.


کد خبر: 97658

وب گردی

وب گردی