به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، نمونه های بسیاری از آنفولانزاهای همه گیر در طول تاریخ به چشم می خورد، مانند آنفولانزای مرگ بار (1918)، آنفولانزای آسیایی (1957)، آنفولانزای هنگ کنگ (1968) و آنفولانزای خوکی (2009).
هر کدام از این نمونه ها منشاء مشابهی داشتند، ویروسی که از حیوان به انسان انتقال پیدا کرد و همه گیر شد. با این حال تعداد تلفات به سختی قابل مقایسه بود. در مقایسه با آنفولانزای آسیایی و هنگ کنگی (با حدود 2 میلیون کشته) و آنفولانزای خوکی (با 600 هزار کشته)، آنفولانزای مرگ بار 1918 اسپانیا حدود 40 تا 50 میلیون کشته بر جای گذاشت. عمق این فاجعه به حدی بود که جامعه پزشکی همچنان از آن به عنوان «عظیم ترین قتل عام پزشکی در تاریخ» یاد می کنند اما چه چیزی موجب شد آنقدر کشنده شود؟ و آیا دانستن آن می تواند ما را در مواجه با موارد مشابه یاری کند؟
بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ میلادی نوعی از آنفلوانزا در جهان رایج شد که شیوع گسترده آن باعث شد که این بیماری تبدیل به یکی از مرگبارترین فجایع تاریخ بشر شود. این آنفلوانزا در دو موج مختلف فراگیر شد و در مجموع بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر (۳ تا ۵ درصد جمعیت جهان) را از بین برد. هم زمان شدن شیوع این آنفلوانزا با جنگ جهانی اول باعث شد که جنگ تاثیرات زیادی بر میزان گستردگی بیماری و نحوه مقابله با آن داشته باشد. از این آنفلوانزا با نامهای آنفلوانزای دنیاگیر ۱۹۱۸ یا آنفلوانزای پاندمی ۱۹۱۸ یاد میشود که اشاره به گستردگی بیماری در سطح جهان دارد. این بیماری در سالهای شیوع به اشتباه با نام آنفلوانزای اسپانیایی شناخته میشد و تا امروز هم با این نام از آن یاد میشود.
درک این بیماری های فراگیر کشنده بدون جهش علم پزشکی در قرن 20 غیر ممکن است. پزشکان در سال 1918 تنها حضور ویروس را کشف کردند و همانطور که Wendy Barclay استاد امپریال کالج لندن می گوید «آن ها قطعا نمی دانستند که همین ویروس عامل این بیماری است.» بسیاری از مرگ و میرهای ناشی از آنفولانزا به دلیل عفونت های باکتریایی در بدن فرد ضعیف ایجاد و منجر به ذات الریه می شود. آنتی بیوتیک هایی مانند پنیسیلین، که در سال 1928 کشف شد، در حال حاضر به پزشکان این امکان را می دهد تا خطر آن را کاهش دهند، اما در سال 1918 چنین درمانی وجود نداشت و زیرساخت های مراقبت بهداشتی و ابزارهای تشخیصی و درمانی مانند حالا اینقدر پیشرفته نبودند.
علاوه بر کمبود امکانات پزشکی، مرگ و میر نیز نتیجه مستقیم از شرایط زندگی وحشتناک در آن زمان غم انگیز در تاریخ بشر بوده است. سنگرها نیز زمینه مناسب برای پرورش عفونت در میان سربازان جنگ جهانی اول به حساب می آمدند، به خصوص کمبود ویتامین B میزان این مرگ و میرها را افزایش داد.
بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی آثار به جا مانده در شیکاگو، Kyra Grantz استاد دانشگاه فلوریدا می گوید که عواملی مانند تراکم جمعیت و بیکاری به طور مستقیم بر شانس افراد در ابتلا به این بیماری تاثیرگذار است. به طور جالب، اطلاعات به دست آمده نشان داد که رابطه قوی میان میزان مرگ و میر و بی سوادی در مناطق مختلف شهری وجود داشت. این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که منشا بی سوادی، مانند دیگر عوامل، فقر است و امکان دارد که دانش یک فرد نقش مستقیمی در پیشرفت بیماریش ایفا کند.
Grantz می گوید که در آن زمان تلاش های بسیاری توسط مقامات و مسوولین بهداشتی برای حل این مشکل و توقف شیوع آن، از جمله قرنطینه، بستن مدارس و ممنوعیت انجام برخی اجتماعات، انجام شد. این اقدامات در صورتی موثر واقع می شدند که افراد اطلاعات کافی می داشتند.
با گذشت زمان، تکنیک های جمع آوری، ذخیره، تجزیه و تحلیل ویروس ها اختراع شد اما پیشرفت های علمی در فناوری ژنوم اکنون به دانشمندان اجازه می دهد تا نمونه هایی از این ویروس را بازسازی و به اطلاعات آن پی ببرند و برای بررسی اثرات آن، حیوانات آزمایشگاهی از جمله میمون ها را به ویروس آلوده کنند.
بعضی از محققین معتقدند که گونهای مشخص از ویروس این آنفلوانزا، ساختاری به شدت تهاجمی داشته است. تعدادی از محققین موفق شدند ویروس را از بدن یخ زده قربانیان بازیابی کنند و آن را روی حیوانات آزمایش کنند. آزمایشها نشان میدهد که با فعالیت ویروس، سیستم تنفسی به سرعت با اختلال مواجه شده و منجر به طوفان سیتوکین Cytokine Storm میشود. این اتفاق در اثر واکنش شدید سیستم ایمنی پیش میآید. در نتایج بعدی مشخص شد که سیستم ایمنی قوی بدن در افراد بالغ منجر به واکنش بیش از حد به ویروس و در نهایت مرگ شده است. اما در بین کودکان و افراد میانسال به دلیل ضعف سیستم ایمنی بدن، تعداد مرگ و میر در اثر این آنفلوانزا کمتر بوده است.
تحقیقات جدیدتر که بیشتر بر گزارشات پزشکی در زمان فراگیری آنفلوانزای ۱۹۱۸ متمرکز است به یافتههای بیشتری دست یافته است. محققین به این نتیجه رسیدند که عفونت این بیماری طبیعت تهاجمی بیشتری نسبت به آنفلوانزاهای قبلی نداشته است بلکه شرایط خاص جهان مثل سوء تغذیه، وضعیت کمپها و بیمارستانهای بیش از اندازه شلوغ در کنار سطح پایین بهداشت باعث گسترش فراوان و تعداد بالای قربانیان این آنفلوانزا شد.
میزان شیوع آنفلوانزای ۱۹۱۸ را در ۲ موج تقسیم میکنند. موج اول این آنفلوانزا مثل آنفلوانزاهای معمول بود. تاثیر آن بیشتر روی افراد مریض و سالمندان بود در حالی که افراد بالغ در سنین جوانی با سرعت بیشتری بهبود پیدا میکردند اما در ماه آگوست ۱۹۱۸ موج دوم این آنفلوانزا از فرانسه، آمریکا و سیرالئون شروع شد و ویروس به شکل بسیار کشندهای جهش یافت.
دلیل افزایش شدت ویروس را تا حد زیادی مربوط به وضعیت جهان در نتیجهی تاثیرات جنگ جهانی میدانند. در این دوران غیر نظامیانی که به شدت مریض بودند در خانه میماندند و افرادی که مریضی خفیفتری داشتند به زندگی روزانه خود ادامه میدادند. در مورد نظامیان این روند برعکس بود. نظامیانی که بیماریشان خفیف بود در سنگر باقی مانند و بیمارانی که در وضعیت بحرانی بودند برای درمان با قطارهای شلوغ به بیمارستانهای پر ازدحام فرستاده شدند. این روند باعث شد که ویروس به سرعت در نقاط مختلف جهان پخش شود.
شیوع این بیماری در مدت یک سال و با جهش این ویروس به افراد مختلف در شکلهای کمتر کشنده ظاهر شد. بیشتر افرادی که امروز درجهای از ایمنی را در مقابل خانواده ویروس H1N1 دارند آن را از اجداد خود که از این بیماری جان سالم به در بردهاند، به ارث بردهاند.
همان طور که Barclay می گوید، مطالعات گذشته و داشتن اطلاعات بیشتر می تواند به ما در پیدا کردن آمادگی بیشتر هنگام مواجه با موارد مشابه در آینده کمک کند. اگرچه مطالعات هم نمی توانند به ما در درک این واقعه تراژدیک کمک کنند اما با شناسایی مشخصات ژنی که عامل این واقعه بود می توان آمادگی بیشتری برای مواجه با حوادث آینده پیدا کرد.
انتهای پیام/