تهران-ایسکانیوز: 10 مهرماه زادروز اعتبار ادبیات نمایشی ایران اکبر رادی است.اکبر رادی یکی از معدود نویسندگان ماندگار ادبیات نمایشی ایران است. این نویسنده همه عمر هنری خود را به نوشتن نمایشنامه اختصاص داد و در همه این سال ها از محیط پیرامونش، آدم های اطرافش و اتفاقات دوران زندگی اش تأثیر گرفت و حاصل یک عمر نوشتن رادی انبوهی از نمایشنامه هایی است که توسط کارگردان های بزرگ معاصر به روی صحنه رفته اند.
تولد و زندگی
اکبر رادی 10 مهر 1318 در شهر رشت متولد شد و چهار سال اول تحصیلات خود را در رشت گذراند. 10 ساله بود که به دلیل ورشکستی پدر همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و دو سال آخر ابتدایی را در دبستان صائب تهران گذراند و تا آخر عمر در این شهر ماند.
رادی پس از پایان تحصیلاتش در سال 1338 به دانشگاه تهران رفت و در رشته علوم اجتماعی تحصیل کرد و در مقطع کارشناسی ارشد تحصیلاتش ا نیمه کاره رها کرد و پس از گذراندن دوره تربیت معلم در سال 1341 به شغل معلمی روی آورد و طی 32 سال به تدریس ادبیات در سال چهارم دبیرستان، ادبیات نمایشی "انستیتو مربیان امور هنری"، نمایشنامه نویسی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامه نویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر پرداخت و در سال ۱۳۷۳ بازنشسته شد.
زندگی هنری رادی
اکبر رادی خیلی زود فعالیت هنری اش را آغاز کرد. این نویسنده در سن 17 سالگی اولین داستانش "موش مرده" را در روزنامه کیهان به چاپ رساند و در همان سال اولین داستان بلندش به نام "مسخره" را نوشت اما این داستان هرگز منتشر نشد. رادی یک سال بعد داستان دیگرش "افسانه دریا" را نوشت که این اثر نیز مانند داستان "مسخره" هرگز چاپ نشد.
اولین داستان جدی رادی "باران" نام داشت که در سال 38 برنده جایزه اول مسابقه داستان نویسی مجله اطلاعات شد.
رادی دربار جایزه اش گفته است: این جایزه غم نفی شکست و مایه ارتکاب چند سیاه مشق دیگر هم شد که بعدها منتخبی از این سیاه مشق ها را در مجموعه لاغری چاپ کردم »
رادی پس از چاپ کتاب "جاده" داستان نویسی را رها می کند و در نمایشنامه نویسی فعالیت می کند.
اولین نمایشنامه رادی
رادی 3 سال بعد اولین نمایشنامه اش "روزنه آبی را می نویسد و با هزینه شخصی به چاپ می رساند و سپس نمایشنامه "از دست رفته" را می نویسد اما چاپش نمی کند زیرا اعتقاد دارد این نمایشنامه اثری خام و سبکسرانه است. رادی با چاپ اولین اثرش "روزنه آبی" به عنوان نمایشنامه نویس رسمی به جامعه هنری معرفی می شود و از آن پس به طور جدی به فعالیت در این عرصه می پردازد.
عضویت در گروه ادبی "طرفه"
رادی پس از چاپ نمایشنامه "روزنه آبی" و در همان سال به عضویت گروه ادبی " طرفه " در می آید که به گفته خودش: «ادب دوستانی نوپا بودند که می خواستند انقلاب ادبی برپا کنند»
نادر ابراهیمی ، احمد رضا احمدی ، جمیله صدری ، مریم جزایری ، محمد علی سپانلو ، ناصر شاهین پر ، جملیه صمدی ، مهرداد صمدی ، جعفر کوش آبادی ، اسماعیل نوری علاء و . . . اعضای گروه طرفه بودند.
چاپ نمایشنامه افول
رادی پس از عضویت در گروه "طرفه" در سال 43 نمایشنامه دومش "افول" را با سرمایه گروه ادبی "طرفه" به چاپ می رساند.
نمایشنامه افول به زندگی مهندسی جوان می پردازد که در محیط بسته و کوچک روستا قصد اصلاحاتی دارد . رادی در ین اثر واکنش اذهان را در جامعه ای عقب مانده و دربند سنت ها به نمایش می گذارد .
جلال آل احمد درباره این اثر می گوید : « رادی در "افول" حسابی طلوع کرد »
ازدواج
رادی در سال 1343 پس از انصرافش از دانشگاه با حمیده عنقا ازدواج می کند و جشن ازدواج آنها در باشگاه دانشگاه تهران برگزار می شود.
گروه ادبی طرفه ، حسین بهزاد، محمدعلی سپانلو ، نادر ابراهیمی ، طاهباز هنرمندانی هستند که در جشن عروسی شرکت می کنند.
رادی درباره همسرش حمیده عنقامی گوید : « چگونه می توان با یک بند انگشت حقوق معلمی از حق التدریس و اضافه کار و مرسومات خانه زد و ساعت های متمادی کنج یک اتاق یخ نشست و نوشت و خط زد و پاره کرد بی آن که در این نشستن ها و ویراستن های « بی برکت » تمرکزی وجود داشته باشد ؟ و چگونه می توان روی یک متن پیچیده دشوار ( نمایش نامه ) تمرکز خلاقانه کرد بی آن که امنیت روانی خانه تضمین شده باشد ؟ پس در این میان به راستی کدامیک خالق اثرند ؟ آن که پشت میز نشسته ، در یک آرامش نسبی با تمرکز شاعرانه می نویسد یا آن که چهار روز در هفته کلاس می رود و هفت روز کارِ خانه می کند و مربی هوشیار بچه ها و مراقب احوال منزل است ؟ نیازهای رفاهی زندگی را در عفاف قناعت خود پنهان کرده است ، بر هریک نمایش نامه تازه از قلم درآمده با من چانه می زند و نکته های دقیق می گوید . مختصر کنم ، کسی که محیط خانه را برای نوشتن من آرام می کند ، اوست . همین یک چشمه تأثیر واضحی است که حمیده در کار نوشتن من داشته ، کمترین اش نقشی است مساوی من که در خلق این آثار ایفا کرده است . این است که صادقانه بگویم ، هرگاه قراردادهای صوری عرف ما رخصت می داد ، من بی گمان دو اسم پای نمایش نامه های خود می گذاشتم .»
دو اتفاق سرنوشت ساز در زندگی رادی
رادی معتقد است که دو اتفاق سرنوشت ساز زندگی او را تحت تأثیر قرار داد. اولی در سال 1339 زمانی بود که با معرفی شاملو با شاهین سرکیسیان آشنا شد که داعیه تئاتر ملی داشت و استعداد خام رادی را در وجودش می دید و با اصرار می خواست که آن را وقف تئاتر کند و تنها به نمایش نامه نویسی بپردازد و و دیگری در سال1349 که آشنایی او با جلال آل احمد بود که خود می گوید : « سرانجام هموست که ماده ی مستعد مرا ورزید».
رادی به نویسنده ای بزرگ بدل می شود
اکبر رادی پس از ازدواج به طور جدی به نمایشنامه نویسی می پردازد و زبان حال مردم معاصر خود می شود.
حمیده عنقا همسر رادی در مصاحبه ای می گوید: «برخورد رادی با افراد شاخصی همچون احمد شاملو، شاهین سرکیسیان قطعاً در زندگی رادی تأثیر داشت. چرا که این بزرگان تشخیص دادند در شرایطی که ما در حوزۀ داستاننویسی به کمابیش غنی هستیم، و در نمایشنامهنویسی نه، بهتر است که رادی با چنین انگیزه و توانی که در خلق درام دارد، به این مقوله بپردازد و خود او هم دریافته بود که اگرچه نمایشنامه نویسی سخت تر است با وجود این توانایی پرداختن به این حیطه را دارد. بدین ترتیب پس از نگارش «روزنۀ آبی» که مورد تأیید این بزرگان هم قرار گرفت دربست به آن سمت و سو رفت»
بدین ترتیب رادی با تمرکز بر نمایشنامه نویسی به یکی از معدود درام نویسان ایران بدل می شود.
رادی در همه آثارش به موضوعات انسانی پرداخته است و بی شک نمایشنامه هایی با موضوع انسانی مرزها را فرو می ریزند و این قابلیت را دارند که در هر کشوری با هر زبان و نژاد و هر دغدغه ای به روی صحنه بروند. این فرا مرزی و انسانی بودن مضمون یکی از ویژگی های آثار چخوف نیز هست. شاید این ویژگی رادی به خاطر علاقه وافرش به آنتوان چخوف روسی باشد.
حمیده عنقا در همان مصاحبه می گوید: «بیشتر آثار چخوف از تاروپود مردم مملکت خودش است. برای رادی هم این حرف مصداق پیدا میکند. یعنی مخاطب دغدغه های مطرح شده در آثار او را میتواند حس کند. این بازخورد در مواجهه با کارهای اقتباسی حس نمی شود و از این رو است که کارکرد اجتماعی و اخلاقی و حتی درمانیِ تئاتر مطرح می شود».
یکی دیگر از ویژگی های آثار رادی زبان است. زبان در آثار رادی داری هویت و مفهوم است زیرا رادی در همه آثارش با وسواس به این عنصر نگریسته و برای یک یک کاراکترهایش به تحقیق و پژوهش پرداخته و شخصیتهایشان را مو به مو واکاوی کرده است.
همه کاراکترهای نمایشنامه های رادی با زبان فاخر حرف می زنند بی اینکه برای مخاطب عام سنگین و نامفهوم باشند.
آرش رادی(فرزند اکبر رادی) در مصاحبه ای می گوید: «وقتی نمایشنامه ها را از ابتدا تا انتها بررسی میکنیم میبینیم که زبان از قالب کتابت و رسمی نویسی به شکستهنویسی گرویده. البته استثنائاتی هم در این زمینه به چشم می خورَد؛ همچون «باغ شب نمای ما» که در دهۀ آخر حیات او نوشته شده و در آن زبان پالودۀ قجری و به طور دقیق تر، ناصری به استیلیزه ترین شکل ظهور یافته است. با این حال افراط و کاربرد نابجای واژگان و عبارات عامیانه را نمیپسندید. یادم هست داستان «علویه خانم» هدایت را که سرشار از اصطلاحات آرگو است، چندان کار ارزندهای نمیدانست. او از اینکه می دید زبان فارسی به ویژه نزد نسل جوان، روز به روز پر و پوشال ریختهتر میشود، آزرده خاطر بود».
حمیده عنقا نیز در همان مصاحبه می گوید: «برای نوشتن هر نمایشنامهای رادی سعی میکرد زبان مخصوص آن کاراکتر را بیابد، بیاموزد و بعد در دهان آن کاراکتر بگذارد. به همین دلیل است که میتوانیم بگوییم به تعداد شخصیتهایی که در نمایشنامههای رادی وجود دارد، لحن و زبان هم متفاوت است. مثلا وقتی با یک پزشک روبرو هستیم میبینیم که زبان او مربوط به همان غشر است. درمورد کارگر، استاد دانشگاه و... هم همینطور. رادی ماهها و گاهی تا دو سال وقت میگذاشت تا زبان مخصوص شخصیت هایش را پیدا کند».
اکبر رادی تا روزهای آخر زندگی اش به نوشتن مشغول بود و واقعگرایی محض تا به آخر در آثار این نویسنده بزرگ موج می زد.
اکبر رادی پس از 66 سال زندگی پرثمر در 5 دی 1386 دیده از جهان فرو بست.
***
آثار رادی در یک نگاه:
نگارش نمایشنامه ”روزنه آبی“ 1341
نگارش نمایشنامه ”افول" 1343
نگارش نمایشنامه ”از پشت شیشهها“؛ انتشارات روزن؛1346
نگارش نمایشنامه "ارثیه ایرانی" 1347
نگارش نمایشنامه ”صیادان“؛ انتشارات زمان؛1348
نگارش نمایشنامه ”مرگ در پاییز“1349
چاپ مجموعه داستان"جاده" 1349
نگارش نمایشنامه ”لبخند باشکوه آقای گیل“1352
نگارش مقاله "دستی از دور" مقالات، انتشارات رز؛ 1352
نگارش نمایشنامه "در مه بخوان" 13۵4
نگارش مقاله "نامههای همشهری" 1356
نگارش نمایشنامه "هاملت با سالاد فصل" 1357
نگارش نمایشنامه ”پلکان" 1363
نگارش نمایشنامه "منجی در صبح نمناک" 1365
نگارش نمایشنامه "آهسته با گل سرخ" 1366
نگارش نمایشنامه "آمیز قلمدون" 1376
نگارش نمایشنامه ”شب روی سنگفرش خیس" 1377
نگارش نمایشنامه "باغ شب نمای ما" 1380
نگارش نمایشنامه"خانمچه و مهتابی" 1382
نگارش نمایشنامه "شب به خیر جناب کنت" 1382
نگارش نمایشنامه "کاکتوس" 1382
نگارش نمایشنامه ”ملودی شهر بارانی" 1382
انتشار جلد اول دوره آثار(دهه 40) با عنوان ”روی صحنه آبی“؛انتشارات قطره؛١٣٨٢
انتشار جلد دوم دوره آثار(دهه 50) با عنوان ”روی صحنه آبی“؛انتشارات قطره؛١٣٨٣
انتشار جلد سوم دوره آثار(دهه 60) با عنوان ”روی صحنه آبی“؛انتشارات قطره؛١٣٨٣
"انسان ریخته"؛ مجموعه بیست مقاله، انتشارات قطره؛ 1383
نگارش نمایشنامه "پایین گذر سقاخانه" 1383
نگارش نمایشنامه "تانگوی تخم مرغ داغ" 1384
انتشار جلد چهارم دوره آثار(دهه 70) با عنوان ”روی صحنه آبی“؛انتشارات قطره؛١٣٨۴
نگارش نمایشنامه "آهنگهای شکلاتی"1385
...............................................
*گزارش : وحید خانه ساز