بچه‌های دانشگاه شریف در بوستون معروفند/ اگر به ایران برگردم استاد دانشگاه می شوم

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون گفت: وقتی در ایران بودم برنامه داشتم استاد دانشگاه شوم؛ ولی کارهایی که انجام می دادم اهمیتی نداشت.

علی سیاه‌کمری، دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره رشته و وضعیت تحصیلی خود در ایران، اظهار داشت: من متولد دی ماه سال 1371 هستم. در دبیرستان، رشته ریاضی فیزیک خواندم، بعد در رشته هوافضای دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم. سپس به صورت همزمان در رشته مکانیک مشغول به تحصیل شدم، نصف رشته دوم را خواندم و به من یک «ماینر» مکانیک دادند. در ادامه واحدهای «ماینر» رشته ریاضی را هم پاس کردم ولی مدرکش را به من ندادند چون گفتند دو «ماینر» به کسی نمی دهیم.

وی در پاسخ به این سؤال که چه شد از ایران رفت، تصریح کرد: موقعیت های بهتری در آمریکا برایم فراهم بود. در ایران هم می توانستم کارهایی انجام دهم. وقتی در ایران بودم، برنامه داشتم استاد دانشگاه شوم ولی سطح علمی ایران نسبت به آمریکا، پایین تر بود و کارهایی که انجام می دادم هم اهمیتی نداشت. اگر در ایران کار علمی هم انجام دهی، چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد.

هفته ای هفتصد دلار حقوق می گیرم

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا خاطرنشان کرد: در کنکور سراسری، رتبه 628 را به دست آوردم و مانند خیلی از بچه ها برای ادامه تحصیل در آمریکا اقدام کردم. دانشگاه های آمریکا، کانادا و اروپا رویه ای دارند که برای تحصیل در مقاطع مختلف باید Apply کنی و درخواست بدهی، بعد مدارک، کارنامه و روزمه ارائه می کنی و از آنها می پرسی آیا مایل به پذیرش تو هستند یا خیر. سپس دانشگاه به تو جواب می دهد و البته مشخص می کند به تو پولی می پردازد یا نه. اصولا برای مقطع PHD به دانشجو پول می دهند چون این مقطع یک شغل محسوب می شود. من اکنون در دانشگاه بوستون در مقطع PHD رشته مهندسی برق در حال تحصیل هستم. در ایران هم مبلغی به دانشجو پرداخت می شد که البته رقم قابل توجهی نبود اما در بوستون، هفته ای حدود هفتصد دلار حقوق می گیرم. البته دانشجویان مقطع لیسانس و فوق لیسانس، پول زیادی در حدود سالی 50 هزار دلار به دانشگاه می دهند چون لیسانس، شغل حساب نمی شود. در PHD تعدادی درس پاس می کنیم و بقیه کارمان شامل تحقیق می شود که بابتش به ما پول می دهند و هزینه ای هم به دانشگاه نمی پردازیم.

* در ایران، پروژه‌ای نبود که انجام دهیم

سیاه‌کمری درباره نحوه برخورد با دانشجویان در دانشگاه بوستون، تأکید کرد: ما در دانشگاه صنعتی شریف هم با برخوردهای بدی مواجه نبودیم؛ اما مسئله این است که استفاده زیادی نداشتیم و کار و پروژه ای نبود که انجام دهیم. در آمریکا کلی پروژه علمی وجود دارد و نیاز دارند افرادی چه از داخل و چه از خارج کشورشان، این پروژه ها را برای شان به سرانجام برسانند چون سود خوبی نصیب شان می شود و از نظر علمی هم پیشرفت می کنند، پولی هم می پردازند تا نیروهای خوب خارجی را جذب کنند. فردی هم که به آمریکا می آید از یک دانشگاه معتبر، مدرک PHD می گیرد و در حین تحصیل نه تنها هزینه ای انجام نمی دهد بلکه درآمدی هم دارد. می توان گفت دانشجویان مقطع PHD از نظر مالی در حد مناسبی تأمین هستند، می توانند خانه اجاره کنند، اتومبیل بخرند و به سفر بروند.

* به برگشتن به ایران فکر می‌کنم

وی در پاسخ به این سؤال که آیا به بازگشت به ایران فکر می کند یا خیر، گفت: من اواسط شهریورماه سال 1395 به آمریکا آمدم و پاییز 2016 دیگر در بوستون مستقر بودم. البته مشخص نیست چقدر از درسم باقی مانده چون معلوم نمی شود PHD چند سال طول می کشد؛ ولی به طور میانگین می توان گفت حدود 5 سال و نیم زمان می برد و من هم دو، سه سال دیگر مدرک خود را دریافت می کنم. باید بگویم به برگشت فکر می کنم اما هنوز تصمیم قطعی نگرفته ام.

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا در مورد اینکه آینده شغلی خود را در‌ آمریکا چطور می بیند، تصریح کرد: بعد از این که درسم تمام شد، می توانم به شرکت های مختلفی مانند آمازون، nVidia، گوگل یا هر شرکت دیگری برای شغل، درخواست بدهم. کار در شرکت های کوچک هم چندان بد نیست و سالانه حداقل حدود 120 تا 140 هزار دلار حقوق پرداخت می کنند. البته درس من هنوز تمام نشده و نمی دانم مقالاتی که ارائه می دهم تا چه حد برای شرکت ها ارزشمند خواهد بود؛ ولی افرادی در دانشگاه بوستون و هم‌رشته من بوده اند که به صورت عادی جذب شرکت های بزرگی مثل گوگل شده اند.

* برگردم، استاد دانشگاه می‌شوم

سیاه‌کمری در مورد اینکه آینده خود را در ایران چطور تصور می کند، گفت: دید زیادی ندارم که آینده ام در ایران چگونه خواهد بود چون نمی دانم بازار کار چطور است. فکر می کنم پول درآوردن و اطمینان به آینده کاری در ایران خیلی سخت تر باشد. اگر چرخ زندگی ام بچرخد و بتوانم حداقل در حدی که زحمت می کشم، یک زندگی معمولی داشته باشم، دوست دارم به ایران برگردم و به طور مثال استاد دانشگاه شوم.

وی با اشاره به فضای دانشگاه بوستون در مقایسه با دانشگاه صنعتی شریف خاطرنشان کرد: فضای دانشگاه شریف بسیار علمی بود و بچه ها دغدغه علم داشتند. دانشجوها علاقه مند به یادگیری بودند، تلاش می کردند و فضای سالمی حکم فرما بود. بچه ها در فازِ درس و دانشگاه بودند و البته بسیاری از آنها هدف شان این بود لیسانس خود را بگیرند، Apply کنند و به خارج از کشور بروند. استادان خیلی خوبی هم داشتیم، مخصوصا در دانشکده های ریاضی، برق، مکانیک و فیزیک. استادان از سطح بسیار بالایی برخوردار بودند. اینطور نیست که چیزی کم از استادان دانشگاه بوستون داشته باشند؛ ولی مسئله ای که وجود داشت این بود که چیزی نبود مشوق‌شان باشد و به آنها روحیه بدهد. بچه ها هم هدف چیزی که می خواندند را نمی دانستند، به همین دلیل دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با وجود اینکه هوش بسیار بالایی داشتند، کار خاصی انجام نمی دانند.

* تقلب در آمریکا کمتر است!

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا خاطرنشان کرد: در دانشگاه بوستون، تلاش خیلی بیشتر است. دانشجویان منظم و مرتب سرِ کلاس حاضر می شوند، تمرینات‌شان را تحویل می دهند و درس‌شان را می خوانند. تقلب در اینجا خیلی کمتر صورت می گیرد چون دانشجویان بسیار مقید به درسی هستند که می خوانند. آنها می دانند درس، نمره و رزومه شان به صورت صددرصدی در آینده شان تأثیر دارد و نسبت مستقیم با درآمد و موقعیت شغلی شان خواهد داشت، در همین راستا هم هزینه می کنند. درصد بسیاری از دانشجویان بعد از دریافت مدرک لیسانس جذب شرکت های خوبی مثل «جنرال موتورز»، «فیلیپس» و «گوگل» می شوند. وقتی هدف شان را جلوی چشم شان می بینند، با خود می گویند درس بخوانیم تا 4 سال بعد زندگی مان تأمین باشد.

* بچه‌های دانشگاه شریف در بوستون معروفند

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا در ادامه گفت: به طور مثال اکثر دانشجویان مقطع PHD در دانشگاه ما، آمریکایی نیستند و از خارج آمده اند تا PHD بگیرند. حس می کنم بچه های PHD دانشکده ما از دیگر دانشجویان مقطع PHD دانشگاه بوستون بالاترند. جالب اینکه بچه های دانشگاه شریف در دانشگاه بوستون معروف هستند و استادان از خدای‌شان است دانشجویی از دانشگاه شریف، نصیب شان شود. شریف جزو دانشگاه های معروف و معتبر جهان است؛ البته دانشگاه های دیگری مثل IIT هندوستان و دانشگاهی در چین هم این تصور را ایجاد کرده اند که هر دانشجویی از این دانشگاه ها بیاید، سطح بالایی دارد.

سیاه‌کمری در پاسخ به این سؤال که چند دانشجوی ایرانی در دانشگاه بوستون حضور دارند، گفت: ابتدا که به دانشگاه بوستون آمدم، رشته ام «Systems Engineering Program» بود و بعد به برق رفتم. ورودی 2016 رشته قبلی ام، 8 دانشجو بوده که 5 تن از آنها ایرانی هستند. از این جمع 4 دانشجو از دانشگاه شریف و یک نفر از دانشگاه تهران آمده اند که دو تن از آنها در ایران، همکلاسی هایم بودند. دانشکده برق هم 20 نفر ورودی داشت که حدود 4 یا 5 نفر از آنها ایرانی هستند. دانشگاه بوستون، رشته های زیادی و در حدود 30 هزار دانشجو دارد.

وی ادامه داد: جمعیت ایرانی ها در دانشگاه ما خیلی زیاد نیست و در بخش مهندسی کمی بیشتر است؛ اما در دانشکده های دیگر مثل تاریخ، هنر، موسیقی و ... تعدادشان خیلی کمتر است. شاید در مجموع حدود 50 ایرانی در دانشگاه بوستون مشغول به تحصیل باشند. البته یک سری دانشجوی ایرانی هم داریم که متولد آمریکا هستند. آماری که دادم مربوط به بچه هایی است که از ایران آمده اند. دانشگاه دیگری نزدیک به ما در بوستون به نام «Northeastern» هست که دانشجویان بیشتری دارد. در مجموع در تمام دانشگاه ها و شرکت ها می توانید ایرانی پیدا کنید.

* استادان ایرانی با استادان آمریکایی قابل مقایسه‌اند

دانشجوی ایرانی دانشگاه بوستون آمریکا در پایان گفت: دانشجویانی که در اینجا PHD می خوانند، سطح علمی خیلی خوبی دارند چون هیچ دانشگاهی در آمریکا بدون دلیل، دانشجویی را جذب نکرده و پول هزینه نمی کند. استاد شدن هم در آمریکا خیلی سخت است. بسیاری از استادان ما از MIT، مدرک PHD خود را گرفته اند و کلی مقاله دارند و کار کرده اند. به نظرم استادان دانشگاه شریف با آنها قابل مقایسه هستند. می توانم بگویم در ایران، استادان باهوش تری هستند؛ اما به اندازه استادان فعلی ما، کار نکرده اند. به هر حال شریف، بهترین دانشگاه ایران است و برترین استادان برای تدریس به این دانشگاه می روند ولی از آنجایی که موقعیت کمتری فراهم است، کارهای انجام شده و تعداد مقالات استادان ایرانی کمتر است. استادان در آمریکا در یک دانشگاه معتبر درس خوانده اند و بعد کلی دانشجوی خوب داشته اند که با آنها به صورت گروهی و انفرادی، پروژه برمی‌دارند و پیش می روند. فکر کنید هر دانشجو سالی یک مقاله بدهد، طبیعتا استاد هم در این میان کلی مقاله داده ولی در ایران اوضاع به گونه دیگری است. به طور مثال دانشجوی دکتری شریف باید کار کرده و با دغدغه های زندگی دست به گریبان دست و پنجه نرم می کرد. دانشگاه هم پولی به دانشجو نمی داد و طبیعتا استاد نمی توانست از او توقع پروژه و تحقیق داشته باشد.

انتهای پیام/

کد خبر: 977000

وب گردی

وب گردی