به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، پژمان نوروزی طراح موزه مغز درباره اهمیت راه اندازی این موزه توسط ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی معاونت علمی، اظهار کرد: می توان با قاطعیت گفت دستور تمام کارهایی که درطول زندگی انجام می دهیم از مغزمان گرفته می شود. شاید همین جمله ساده و به ظاهر بدیهی نشان دهنده اهمیت و جایگاه مغز در ساختار زیستی ما است. هنگامی-که از خوردن غذا لذت می بریم یا در رابطه انسانی حس خوشایندی را تجربه می کنیم، خشمگین می شویم یا ناراحت و هزاران هزار موقعیت دیگر را با مغزمان مدیریت می کنیم.
وی ادامه داد: برای همین است که نیاز داریم تا بیشتر و بیشتر از مغز، ساختار، رفتار و اینده اش اطلاع داشته باشیم. علم عصب شناسی زاییده همین نیاز و اهمیت است و به دلیل همین نیاز است که پژوهشگران علوم اعصاب هفته آگاهی از مغز را تعریف کرده اند تا ما بتوانیم بیشتر و بیشتر مغزمان را بشناسیم. شناخت مغز از این منظر مهم است که مراقبش باشیم و رفتارهای زیستی و اجتماعی بهتری بروز دهیم. همین ایده شناخت بهتر مغز بود که ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی معاونت علمی را بر آن داشت تا یک مرکز علم با محتوای مغز و شناخت تاسیس کند. مرکزی که همگان بتوانند از آن استفاده کنند، لذت ببرند و در عین حال از مغزشان و توانایی هایش آگاه شوند و از آن مهمتر پاتوقی برای علاقمندان به این حوزه ایجاد شود. یک باشگاه برای علاقمندان به شناخت مغز.
به گفته نوروزی، شاید در نگاه اول این طور به نظر بیاید که مرکز علم نمی تواند جایی برای عموم مردم باشد، نام پر طمطراقی که به نظر می رسد بیشتر جایگاهی برای متخصصان باشد. اما برعکس مرکز علم نامی است که از سال ها پیش برای جدا کردن این مراکز از موزه ها استفاده می شود. تفاوت مهم بین موزه ها و مراکز علم در جملات کلیدی است که برای بازدیدکنندگانشان به کار می برند. در موزه ها پیاپی گفته می شود که لطفا به اشیا دست نزنید در حالی که در مراکز علم درخواست اصلی از بازدیدکنندگان این است که با ابزارها و اشیا کلنجار بروید و به آنها دست بزنید.
نوروزی همچنین بیان کرد: واقعیت این است که مراکز علم مکان هایی است برای اکتشاف نه برای دیدن و یاد گرفتن. مراکز علم مکان هایی است که شما با هر سطحی از آگاهی، دانایی، علم و هر مقام و جایگاه شغلی می توانید دریافت خود را از آن داشته باشید و آنگاه یک مرکز آموزشی کاملا اختصاصی برای خودتان خواهید داشت. هر کسی در یک مرکز علم می تواند نکته ای را کشف کند و یاد بگیرد که نفر کناری او الزاما آن را کشف نکرده باشد.
وی با اشاره یه تکراری نبودن مراکز علم گفت: هر بار که به آن مراجعه می کنید چیزی تازه می فهمید و یاد می گیرید. علاوه بر این فضاها و ابزارها یک مرکز علم به گونه ای طراحی می شود که سوای زیبایی، لذت و شگفتی را در بالاترین اندازه ها دارا باشد. یعنی مراکز علم همچون یک شهربازی کوچک یا پارک با محوریت علم است. داستان یک مرکز علم ساده است: لذت کشف و یادگیری اما طراحی یک مرکز علم موفق داستان دیگری دارد. داستانی پر از دقت در محل تلاقی هنر، علم، فرهنگ و اقتصاد.
انتهای پیام/
