دکتر وهاب آریان استاد فلسفه و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره چرایی عدم وجود علومانسانی بومی در کشور اظهار داشت: در خصوص این موضوع باید به دو نکته توجه کرد؛ اول، نپنداریم تاریخ و گذشته کشورمان با علوم مختلف علمی بالکل غریبه است و در مرحله نوپایی هستیم. دوم، نپنداریم همه چیز را میدانیم و نیازی به تجربههای علمی دیگران نداریم، در واقع در وادی علم نباید نگاه صفر و صدی به مسئله داشت.
وی افزود: اما سرگذشت علم در ایران؛ همانند سرگذشت آن فردی است که عارضهای برایش بوجود آمده، لاجرم مدتی را به کما رفته و فیالحال پس از 300 سال از کما برخواسته و ناگزیر عضلاتش به کندی کار میکند؛ به بیان دیگر میکوشد بار دیگر به گذشته خود همان مشی علماندوزی باز گردد.
آریان ادامه داد: متاسفانه حدود 300 سال چرخ جهد و تلاش علمی در ایران به کندی چرخید یا بهتر بگویم؛ شوربختانه به خواب عمیقی فرو رفت. در دهههای اخیر به دنبال آن هستیم به هر طریقی که شده از این خواب 300 ساله بیدار شویم و الحمدلله نشانههای بیدار شدن بیشتر به چشم میآید.
این استاد دانشگاه با اشاره به نظرات عالمان و اندیشمندان درباره بومیسازی علومانسانی در ایران تصریح کرد: در مواجهه با این مقوله چند نظر بیش از دیگر نظرات خودنمایی میکند؛ برخی معتقدند ما باید دقیقاً همان راهی را که غرب در پیشرفت علمی پیموده طی کنیم. برخی معتقدند غرب چیزی ندارد آنچه را پیشرفت میپندارد در واقع توهمی بیش نیست، ما باید راهی را بر اساس آنچه میاندیشیم بدون توجه به غرب و دستاوردهایش، خودمان از نو بپیماییم. برخی دیگر میگویند؛ لازم نیست از نو شروع کنیم بلکه باید علومی را که از غرب به دست ما رسیده بومیسازی کنیم.
وی گفت: یک نکته را فراموش نکنیم، در برخورد با هر مقولهای با سه امرمواجه هستیم؛ مبادی، مسائل و نتایج. ابتدا باید مبنا و مبدا آن قضیه را مشخص کنیم؛ پس از آن باید ببینیم آن قضیه دربردارنده چه مسائلی است و در آخر منتظر چه نتیجهای از آن مقوله هستیم.
وی در ادامه متذکر شد؛ اینکه بیایم علوم غربی را با علوم ایرانی اسلامی خودمان درهم آمیزیم و صرفا یک سری اصطلاحات غربی را حذف و اصطلاحات اسلامی را جایگزین کنیم، نه تنها فایدهای دربر ندارد بلکه به ابتذال کشیدن مقام علم و عالم است.
آریان با بیان اینکه کنار گذاشتن علوم غربی به تمامه به هیچروی درست نیست خاطرنشان کرد: برخی معتقدند ما باید همان راهی را که غرب طی کرده دقیقا همان را طی کنیم، یعنی به مسائل طوری بنگریم که غربیها نگریسته و نتایج خود را گرفتهاند. این اعتقاد نیز محکوم به شکست است.
این استاد فلسفه اذعان داشت: ما باید در راه و روش و نحوهی برخورد با علوم از غربیها تقلید کنیم نه در نتایج و نه در مبانی؛ وقتی ما در مبنا کاملاً با غرب متفاوت هستیم، وقتی نوع نگاه ما به مقولات (مثلا انسان، عالم و جهان) کاملا متفاوت است نباید به نتایجی که آنها بدست آوردهاند دلخوش باشیم و آن نحوه نگاه را الگو قرار دهیم. ما باید از دستاوردهای غرب در علوم تجربی به عنوان یک دستاورد استفاده کنیم بله تنها یک دستاورد بشری و نتایج خودمان را بگیریم.
وی اظهار کرد: انسان غربی از قرن 16 به بعد در مسیر مدرنیته قدم گذاشت، از سنت آزرده خاطر و چشم به تغییر و مدرن شدن داشت. به دنبال خانهتکانی و یا بهتر بگویم پوستاندازی و گذر از سنت بود. انسان مدرن غربی یک روش را پیش گرفت و تصمیم گرفت براساس همان مناط پیش رود؛ تصمیم گرفت مدرن فکر کند و مدرن عمل کند (مدرن در مقابل سنت نه مدرن به معنای پیشرفت) یعنی تصمیم گرفت غربی فکر کند، غربی حرف بزند و غربی نتیجه بگیرد. متاسفانه در کشور ما عموما ضد این روش اتفاق میافتد؛ یعنی شوربختانه شرقی فکر میکنیم و غربی حرف میزنیم. این عدم وحدت در تفکر و عمل باعث شده نتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم.
آریان با بیان اینکه، باید به تمامه از رویه غرب (در وحدت میان تفکر، تکلم و تعمل) تقلید کرد گفت: رمز پیروزی انسان مابعد قرن ۱۶ میلادی در غرب اینست که متفکران و اندیشمندان غربی، غربی فکر میکنند، غربی حرف میزنند و غربی عمل میکنند. اما برخی اندیشمندان ما شرقی فکر میکنند، حرف زدنشان کاملاً غربی است و نمیدانند منتظر چه نتیجهای هستند. تا زمانی که این تذبذب میان عالمان علومانسانی در مقام فکر، کلام و عمل وجود دارد در علومانسانی پیشرفت نخواهیم کرد.
این استاد دانشگاه در پایان با بیان اینکه اندیشمندان و مدیران آموزشعالی کشور در مواجهه با علوم غربی سردرگم هستند گفت: متاسفانه هنوز نمیدانیم که جایگاهمان در علم کجاست، به دنبال چه هستیم و جبهه ما چیست؛ از یکسو مقوله سنت برایمان بسیار مهم است و تاب دل کندن از آن نداریم، از سوی دیگر مدرنیته هم وسوسهانگیز است. اندیشمندان و رهروان وادی علم و تمامی دانشجویان و دانشپژوهان باید به این نکته توجه داشته باشند؛ قدم اول تلاش و جهد در نحوه فکر کردن، نحوه کلام بر زبان راندن و نحوه نتیجه گرفتن است، یعنی به وحدت میان هرسه توجه داشته باشیم. یعنی به دنبال نتایجی باشیم که با انسان شرقی کاملا تناسب داشته باشد.
انتهای پیام/