در نبود برجام راهبرد دولت چیست؟!

برجام اصلی‌ترین برنامه دولت در چهار سال اول کار خود بود؛ اما این روزها گویا کابینه دوازدهم برنامه مهمی چون توافق هسته ای ندارد تا به آن بپردازد و چنین حالتی برای کشور مناسب نیست.

به گزارش سرویس سیاسی ایسکانیوز، دولت هایی که در طول عمر چهل ساله انقلاب اسلامی روی کار آمده اند معمولا برای چهار سالی که سر کار بوده اند راهبردی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... انتخاب کرده اند و تمام هم و غم خویش را برای رسیدن به هدف عالی خود به کار بسته اند. این موضوع در خصوص دولت های یازدهم و دوازدهم که سکاندارشان حسن روحانی است صدق نمی کند. با کمی تیزبینی و دقت می توان فهمید انعقاد برجام راهبرد اصلی روحانی در طول مدت عمر دولت اول وی بوده است. این هدف هزینه های سنگینی برای کشور در بر داشت. به طوری که امروزه می توان فهمید در قبال انجام تعهدات از سوی ایران نه تنها تحریم ها برنداشته شده بلکه در مواردی حلقه محاصره اقتصادی تنگ تر شده است.

شاهد این ماجرا تحریم هایی است که آمریکا در طول ماه های گذشته بر اشخاص حقیقی و حقوقی اعمال کرده و کار را برای جمهوری اسلامی ایران مشکل کرده است. در این راه، یعنی بسته شدن برجام، تیم مذاکره کننده ایران با وجود جاسوسی که در انجام مذاکرات در آن پیدا شد، تلاش های زیادی را انجام دادند. به طوری که برای به نتیجه رساندن برجام مجبور شدند مطالبات مردمی را از این معاهده بین المللی بالا ببرند.

گره زدن برجام به اقتصاد

محمدجواد ظریف اخیراً در مصاحبه با روزنامه خراسان اظهار داشت: «دولت مجبور شد که سرنوشت برجام را با اوضاع اقتصادی مردم گره بزند تا مطالبات را برای انعقاد توافق بالا ببرد.» چنین اظهار نظری نشان می دهد هجمه هایی که روزهای نوشته شدن برجام بر افکار عمومی وارد می شد تا مردم را به بسته شدن توافق هسته ای راضی کند صرفا بازی های سیاسی برای رسیدن به هدف خاص بوده که از قضا جواب هم داده است. نباید فراموش کرد طی روزهایی که متن برجام در داخل مجلس بررسی می شد اظهارتی از گوشه و کنار عالم سیاست بیان می شد که افکار ملت را برای فتح قله توافق هسته ای بیشتر تهییج می کرد.

شهریورماه 94 درحالی که به کمیسیون برجام مشغول بررسی متن برجام بود و ابهامات زیادی درباره نقاط ضعف آن مطرح می‌شد؛ ترکان مشاور ارشد رئیس‌جمهور با بیان اینکه « ممکن است عده‌ای بخواهند با کارهای تبلیغاتی بررسی برجام را در مجلس به تأخیر بیندازند.» خواستار تصویب سریع تر آن شد و گفت: «کاری که دوستان ما دارند در مجلس انجام می‌دهند اعم از دعوت افراد مختلف و جلسات متعدد خوب است؛ اما باید متوجه باشند که هر یک روز تأخیر مجلس در بررسی برجام، 100 میلیون دلار به اقتصاد کشور آسیب می‌رساند.»

آب خوردن!

اما هرچه باشد ضرر 100 میلیون دلاری به پای گره خوردن برجام به آب خوردن مردم نمی رسد. اظهار نظری که رئیس جمهوری طی مراسمی ابراز داشت باعث شد واکنش های زیادی برانگیخته شود.

روحانی هفدهم خردادماه 94 در مراسم دهمین دوره جایزه ملی محیط زیست، گفت: «اینکه می گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی ها چشم هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل شود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانک های ما احیا شود...»

ولی هرچه بود برجامی که تا حد برطرف شدن مشکل آب خوردن برای دولت مهم بود به سرانجام رسید؛ اما دیری نگذشت روح و جسم برجام به دست آمریکا از بین رفت. آمریکا با خروج یکجانبه از این معاهده بین المللی باعث شد تا راهبرد اصلی دولت برای 4سال اول خود با بحرانی جدی مواجه شود. همین بحران باعث شد تا دولت برای احیای جسد برجام چشم از کدخدا برگیرد و به اروپا بدوزد. اروپایی که خود در چنگال اقتصاد آمریکا طوری درگیر است که حتی خیال رها شدن، آمریکا توسط اروپا بسیار خام به نظر می رسد؛ اما هر چه بود برجام ( بخوانید راهبرد اصلی دولت) از بین رفت. با این اقدام همه از دولت انتظار داشتند تا برنامه اصلی و مهمی را مثل برجام رو کند و همه افکار عمومی را بدان متوجه سازد. اما هرچه زمان گذشت خبری از راهبرد اصلی نبود که نبود. در عوض اظهار نظری تیشه به ریشه برنامه های دولت زد و به کلی برنامه ریزی کابینه یازدهم را برای مدیریت اقتصادی کشور زیر سوال برد.

دولت راهبردی ندارد

عباس آخوندی وزیر سابق مسکن و شهرسازی دولت در گفت و گو با تسنیم با بیان این‌که دولت یازدهم پس از تشکیل با مشکلات ساختاری بسیار بسیار پیچیده مواجه بود، گفت: «دولت در حوزه اقتصاد کلان هیچ نظریه راهبردی برای حل مسائل ساختاری اقتصادی ایران نداشت و اقدام بارزی انجام نداد.» با توجه به چنین اظهار نظری شاید بتوان گفت افراد خودی دولت هم، دل خوشی از سیاست های کلان اقتصادی آن ندارند. سیاست هایی که این روزها با اقدامات دولت بیشتر رنگ گنگ بودن به خود گرفته و مشخص نیست به درستی چه مسیری را می خواهد طی کند ولی با این حال می توان حدس هایی زد که فعلا دولت چه راهبردی را در پیش گرفته تا بتواند برنامه ریزی های خودش را انجام دهد.

به نظر می رسد نتیجه گرفتن از کانال مالی ویژه ایران با اتحادیه اروپا در دستور کار دولت قرار گرفته است. اقدامی که این روزها علی‌رغم بدعهدی های طرف اروپایی با صبوری بیش از اندازه طرف های ایرانی مواجه شده است. سه شنبه شب 18 اردیبهشت ماه سال جاری (1397) بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی خروج این کشور از برجام را اعلام و پس از آن سندی را برای بازگرداندن تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران امضا کرد. بعد از آن طی مذاکراتی که مقامات کشورمان با سران اتحادیه اروپا داشتند قرار شد تا کانال مالی بین ایران و اروپا ایجاد شود. وعده ای که هنوز، از سوی طرف اروپایی محقق نشده و اما در این سوی ماجرا ایران اقدامات عاجلی برای مواجه با این بدعهدی اروپا انجام نداده است.

با این حال به غیر از این موضوع تا به حال چیز دیگری نبوده که دولت تا این حد به مثابه برجام، هم برایش صبوری کند و هم تلاش های زیادی را در جهت به نتیجه رساندنش انجام دهد.

به نظر می رسد دولت در نبود برجام، برای 4 سال دوم خود راهبرد اصلی ندارد و همچنان به موضوعات هم سطح می پردازد. چنین اقدامی شاید از سویی برای دولت خوب نباشد؛ زیرا تجربه نشان داده با یک دست نمی توان چند هندوانه برداشت. به همین جهت به نظر می رسد دولت باید برنامه جدی را پیگیری کند که رسیدن به منافع ملی با آن همراه باشد. شاید اگر دولت در این چهار ساله دوم اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را به مثابه تلاش هایی که برای به نتیجه رساندن برجام انجام داد، در نظر بگیرد بتواند به نتایج خوبی دست پیدا کند. این مهم بدون شک تاثیرات مفید و خوبی را برای اقتصاد و به ویژه معیشت مردم به همراه خواهد داشت.

خبرنگار: مجیدفاضلی

انتهای پیام/

کد خبر: 991511

وب گردی

وب گردی