به گزارش سرویس سیاسی ایسکانیوز، افراد پرکار و با تجربه ای در کشور هستند که هنوز هم ردی از آنها در عرصه اجرایی کشور دیده می شود، آنها هرچند سن و سالشان بالا فته و دیگر نمی توانند کارهای اجرایی را به خوبی انجام دهند؛ اما از پختگی لازم برای هدایت و مشاوره در انجام پروژه های بزرگ برخوردار هستند.

افرادی که امروز دیگر نامشان مثل زمانی که در پست های مدیریتی و حساس کشور بودند شنیده نمی شود. این بار به گفت و گو با مدیری پرداختیم که کارنامه موفقی از کارهای اجرایی دارد.

هرچند او حالا مشاور وزیر نفت است؛ اما به گفته خودش بعضی اوقات با دادن مشاوره و حتی یادداشت‌هایی سعی دارد به مسئولان کمک کند. محمدرضا نعمت زاده وزیر اسبق صنعت و معدن کسی است که ما توانستیم با او گفت و گویی گرم در خصوص بعضی از مسائل مهم مثل قرارد ایران با پژو داشته باشیم. در ادامه شما را به خواندن این گپ و گفت دعوت می کنیم.

اگر شما خودتان را معرفی کنید فکر کنم بهتر از این باشد که من شما را معرفی کنم؟

بنده شهروند و مخلص همه ایرانیان عزیز هستم. قبل از انقلاب در صنایع بخش خصوصی به مدت ده سال مشغول کار بودم. در زمان دولت موقت، وزیر صنایع وقت از من خواست عضو هیئت مدیره ایران خودرو باشم.

بعد از استعفای دولت موقت در آن دوران از من خواسته شد وزیر کار باشم. چنین چیزی برایم سخت بود چون کار دولتی نکرده بودم؛ اما خدا و مردم کمک کردند و حدود یازده ماه این مسئولیت را برعهده داشتم. تا این که انتخابات شد و رئیس جمهور مشخص شد. مرحوم رجایی از من خواست وزیر صنایع باشم. تا انتخابات جدید آیت الله خامنه ای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند. در جریان انفجار دفتر ریاست جمهوری برای مدت کوتاه دو ماه، معاون وزیر کشور وقت بودم.

بعد از آن هم دولت مستقر شد و به سراغ کار اصلی که همان صنعت بود، رفتم. چون جنگ شروع شده بود در وزارت دفاع مشغول شدم. چند سالی در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بودم. بعد شرایط برق کشور بسیار نابسامان شد. آیت الله هاشمی رفسنجانی به من گفتند که وقتش شده تا به وزارت نیرو بروید. بعد از جنگ زمانی که آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شد گفتند به وزارت صنایع بیایم. هشت سالی در خدمت ایشان بودیم. بعد از آن به وزارت نفت رفتم و معاون وزیر نفت و مدیرعامل صنایع پتروشیمی بودم. بعد به قسمت پالایش و پخش رفتم؛ اما در دولت دهم نخواستند که با من همکاری را ادامه بدهند، به همین دلیل عذر بنده را خواستند و بازنشسته شدم.

از این ماجرا گذشت تا اینکه آقای روحانی مجددا از من خواستند در انتخابات کمک شان کنم. بعد از انتخابات هم به عنوان وزیر صنایع و معادن و تجارت در دولت دهم مشغول به کار شدم . الان هم بازنشسته هستم. وزیر محترم نفت هم جهت استفاده هرچه بیشتر از توانمندی داخلی حکم مشاوره به من دادند.

چی شد که رابطه شما با دولت یازدهم قطع شد و در دولت دوازدهم حضور ندارید؟

سیاست دولت این بود به سمت جوان‌گرایی برود. من روزی عرض کردم مسن ترین فرد دولت من هستم. اگر بخواهد این سیاست اجرایی شود من باید از دولت بروم لذا همان موقع هم مصاحبه کردم و همین را گفتم. خوشبختانه رئیس جمهور بر این صحبتم صحه گذاشتند البته الان هم در خدمتشان هستم و مشاوره می دهم؛ اما به صورت رسمی از دولت جدا شدم.

به گونه‌ای گفته می شود خودتان تصمیم به جدایی گرفتید؟

بله خودم تصمیم گرفتم اصراری هم نبود و دلیلی هم نداشت، وقتی دولت قرار بود دولت جوانی شود نباید مسن ترین فرد کابینه بماند.

خودتان به جوانگرایی اعتقاد دارید؟

در هرچیزی اعتدالش را قبول دارم. افراط و تفریط درست نیست. عدالت به معنای این است که هرچیزی در جای خودش باشد. در دنیا از افراد مسن و تجربیاتشان استفاده می‌شود. جایی که باید فکر کنیم، سیاست گذاری و یا طراحی کنیم باید آدم هایی باشند که راه را یکی دوبار رفته باشند. ولی کار اجرایی مثل ساخت ساختمان را باید به جوان بدهیم. جوان ممکن است در نصف وقت با هزینه کم تر این کار را انجام دهد.

خیلی ها می گویند آقای نعمت زاده ثروت‌مند هستند. خیلی ها می گویند قبل از انقلاب ثروت الانش را نداشته، سرمایه شما چند میلیارد است؟

بستگی دارد ثروت مادی باشد یا معنوی. از لحاظ آبرو خداوند به من لطف کرده که همین بزرگترین ثروتم است. دوستانی که با من کار کردند همیشه اعتماد داشتند. حتی نزدیک 14 یا 15 میلیارد دلار در پتروشیمی سرمایه گذاری کردیم بدون پول دولت و تضمین بانک بود. من این منابع را از بانک های خارج و مختصری از بانک های داخل تامین کردم. این کارصرفا به خاطر اعتماد سازی بود که انجام دادیم. اگر چنین چیزی را به عنوان ثروت در نظر بگیریم از چنین ثروتی برخوردار هستم. ولی اخیرا گفتند که نعمت زاده یازده پتروشیمی دارد یکی هم ما بر روی آن می گذاریم بشود دوازده تا. هر کجا پتروشیمی پیدا کردید که سهامش به نام من بود آن مجموعه متعلق به کسی باشد که به من تهمت زده است.

بعضی ها آگاهانه تهمت می زنند. چون من حتی با یکی دو نفر از اینها صحبت کردم که چرا دروغ می گویید. می خواهید دولت را خراب کنید راه های دیگری وجود دارد. هرچه داشتم 6 نوبت به قوه قضاییه گزارش دادم. 4 نوبت در دوره سازندگی و دو نوبت در دولت یازدهم.

همین جایی که هستیم منزل پدری بنده است. (این منزل در زعفرانیه قرار دارد)

تا سال 1357اجاره نشین بودم. بعد به خیل انقلابیون پیوستم دیدم پول اجاره ندارم و در خانه پدر نشستیم. بعد خانه را از نو برای ما ساخت. الان هم که دفتر کارم است. کارخانه ای بعد از وفات ایشان به من ارث رسید. در دوران بازنشستگی آنجا را ساختیم و همانجا هم نشستیم حالا که دوباره بازنشسته شدم به اینجا برگشتیم. ما ثروتمند نیستیم. بنده از یک خانواده متوسط آذربایجانی بودم. جد بزرگ من تفنگدار ستارخان بود ولی تاجر بود. قدیم بعضی از اقوام مجتهد بودند ولی تاجر بودند. در خانواده مذهبی و متوسط بزرگ شدم. پدر بنده تولید کننده و صادرکننده فرش دستباف به اروپا بودند مدتی در کشورهای عربی برای صادرات فرش حضور داشتند. مدتی هم در ترکیه حضور داشتند. دنیادیده بودند و در جهت تولید داخلی و صادرات حرکت کردند. بعد هم به سمت صنعت آمدند. بعد از فارغ التحصیلی‌ام در همان صنایع مشغول کار شدم. هرآنچه دارم که بسیار نازل است از ارثیه پدر و مادرم است.

چند روز پیش در یکی از رسانه های خارجی دیدم که تاریخ کبریت ایران را توضیح می داد.

بنده در کبریت سازی های آذربایجان به نام ممتاز ارث سه نسل را دارم که پنج شش سهم به من رسیده است. مادرم از پدرش به ارث برده من هم از مادرم به ارث برده‌ام. اگر بگویید ثروتمند هستم بله، ولی سودی ندارد. چون از رده خارج شده است.

اما صد سال پیش این کارخانه را یکی از اقوام مادرم ایجاد کرده است؛ بنابراین اگر کسی بگوید نعمت زاده سهم دارد باید بگویم آن سهم ها هیچ ارزشی ندارد و فقط عنوان تاریخی دارد.

این اموالی که به من منتسب می کنند این طور نیست. حتی چند بار هم تکذیب کردم. اگر داشتم می گفتم. هرآنچه داشتم را به قوه قضاییه گفته ام.

بارها در دولت های مختلف به من توصیه کردند که در کشور های خارجی سفیر شوم. حتی در دولت دهم یک بار آقای احمدی نژاد به من گفت بیا برو آلمان آنجا مهم است سفیر باش. من عذرخواهی کردم و گفتم می خواهم همینجا خدمت کنم و بمیرم.

طرح های بزرگ را مدیریت می کنم ولی هیچ کدام به عنوان مالکیت به من ربطی ندارد. تخصص من کارآفرینی است. از اول انقلاب تصمیم گرفتیم برای دولت کار کنیم. تمام توان و دانش قبل از انقلاب را برای دولت به کار گرفتم. به اندازه ای موفق بودم. ولی اگر این کار را در بخش خصوص انجام می دادم به همین ثروت هایی که شما گفتید می رسیدم.

-شما گفتید که از خانواده های متوسط بودید ولی پدرتان به مکان های زیادی رفته بودند. در حالی که الان بعضی از خانواده های متوسط ما پول خرید یک کیلو گوشت مرغ را هم ندارند؟

باید ببینید برای شرایط موجود چه کسانی مقصر هستند و باید جوابگو باشند. گاهی هم در صدا و سیما بدآموزی هایی برای جوانان به نمایش در می آید. سعدی ما جهانگرد بود؛ اما حافظ عارف وارسته ای بود که هر بیت اشعارش را باید امروز با طلا نوشت، در یک استان نشسته و شعر نوشته است. اما می گویند سعدی دنیا را دیده و حکمت را یاد گرفته است.

علی رغم اینکه ادیب هست حکیم هم است. هاشمی رفسنجانی قبل و بعد از انقلاب سفرهایی داشته است. قبل از انقلاب از ژاپن تا آمریکا را رفته و دیده است از دلایلی که دیدگاه ایشان باز بود دیدگاه های ایشان که باز بود بر می گردد به چیزهایی که ایشان از دنیا یاد گرفته بود.

پدر بنده دارایی را خلق کرده بود. فرش دست باف را در بیروت می فروخت. جوری این موضوع را می گوییم که انگار کار بدی است. 700 سال پیش تجار ما در دل آفریقا رفتند. تجار ما به چین زبان فارسی و دین اسلام را بردند. اینها محاسن ما بوده چرا حالا نباید این کار را انجام داد.

نوروز 1357 خدمت امام رسیدیم و گفتیم توصیه می کنیم کمک کنید اشتغال ایجاد شود. فرمودند چگونه؟

ما گفتیم اکثر کشورهایی که انقلاب شده توانشان را روی مسکن و راه سازی گذاشته اند. چون اینها زود راه اندازی می شود. دولت بودجه ای را بگذارد تا خانه سازی را زودتر راه بیندازیم. امام گفت من یک بار این موضوع را با دولت مطرح کردم گفتند بودجه نداریم.

واقعا هم نداشت دولتی که تق و لق بود پولی نداشت. من خواهش کردم بین فرمایشات خود مردم را تشویق کنند تا مردم به سمت کار ما بیایند. خرداد همان سال شماره حساب صندوق امام را گفتند تا مردم برای خانه سازی پول واریز کنند. خوشبختانه اولین مجموعه خانه سازی را در نزدیکی قم شروع کردیم.

از امام (ره) خواهش کردیم سیاست های اقتصادی کشور اعلام شود تا مردم بدانند می توانند سرمایه گذاری کنند یا نه. ایشان گفتند مگر مشخص است که ما اعلام کنیم. این موضوع و مشخص شدنش حدود 20 سال طول می کشد. امروز 40 سال گذشت. آیا امروز ضوابط اقتصادی ما درست شده؟ نشده است. اگر متخصصان می نشستند 20سال کار می کردند 20 ساله درست می شد که نشده است.

اول امسال دولت به خاطر تحریم ها ترسید. به همین خاطر تصمیمی گرفت که مشکلات ارزی الان را به وجود آورد؛ دولت متاسفانه به خاطر اینکه کار پخته ای انجام دهد اقدامی کرد که اوضاع به هم ریخت.

مشخص است که چنین تصمیمی شکست می خورد. من به وزیر صنایع وقت نامه نوشتم گفتم شنیدم سیف می خواهد طلا پیش فروش کند جلویش را بگیرید این خیانت به کشور است.

این کار را کردند و سلطان طلا پیدا شد. مدیریت اقتصاد به رفتار انقلابی و غیر انقلابی بر نمی گردد. مسائل اقتصادی دو دو تا چهار تاست. بعضی از مسائل اقتصادی هم سنت خدا نیست اما شبیه آن است. اگر شرایطی را ببینیم که خطرناک است و کاری کنیم که وضعیت تشدید شود کار اشتباهی انجام داده ایم. الان ارز نیمایی، سنایی، آزاد و قاچاق داریم. مسائل اقتصادی بسیار پیچیده است باید با علم خودش کاری انجام داد. حرکات عجولانه سم است.

خواهشم از بزرگان این است تدبیر بیشتری به خرج بدهند. ما از دولت که خودم بخشی از آن بودم و هستم انتظار تدبیر بیشتری داریم. عمل‌مان باید با گفتارمان یکی باشد.

-بعضی از تصمیمات شما بحث برانگیز بود. مثل حذف ایران کد و ممنوعیت واردات خودرو خارجی اگر برگردید به سال 92 چیزی هست که بخواهید اصلاحش کنید؟

همه ما بالاخره در شرایطی هستیم که می توانیم اشتباه کنیم. در راستای صحبت شما قطعا اشتباه کردیم و بعد از این هم خواهیم کرد. مهم این است که اگر فهمیدیم اشتباه کردیم اصلاحش کنیم. نگوییم من رئیس جمهور بودم وزیر بودم این کار بد است.

در مصاحبه ای درباره اقدامی که در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی انجام شده بود گفتم امیدوارم دولت به اشتباه خودش پی ببرد. آمدم در هیئت دولت و دیدم چند وزیر به من گفتند تو دولت را تضعیف کردی. گفتم مگر دولت معصوم است. یک ماه از آن نگذشته بود که دولت فهمید اشتباه کرده است.

در جلسه ای که این کار اصلاح شد از آیت الله هاشمی رفسنجانی سوالی کردم و گفتم ما که پای منبر شما بزرگ شدیم از شما اسلام را یاد گرفتیم، شما که عالم هستی و مقام بزرگتری دارید؛ زمان ائمه تصمیمی گرفته شده که عطف به ما سبق شده باشد؟ آیت الله هاشمی رفسنجانی گفتند نه. من هم گفتم پس چرا شما چنین تصمیم گرفتید؟ بروید به مردم بگویید ما اشتباه کردیم.

من به آیت الله هاشمی رفسنجانی گفتم به همکارانتان بگویید، این استغفار فقط برای مردم کوچه و بازار نیامده بلکه برای ما دولتی ها هم آمده است.

ایران کد را آگاهانه حذف کردم و کار بسیار خوبی بود. بروکراسی و دردسر برای صنعت گر و مردم ایجاد کرده بود. با نیت خیر ایران کد را لغو کردم. ژاپن کد ندارد. کد برای یک شرکت است. تویوتا یک کد دارد که مثلا برای فلان قطعه این کد است. اما ژاپن کد ندارد.

در خصوص واردات خودرو هم باید بگویم منع ورود نکردیم.

آقای شریعت‌مداری می گویند دستور ممنوعیت ورود خودرو را دستی و غیرقانونی صادر کردید؟

من صلاح ندیدم جواب او را بدهم. چون خدمتگزاری از این نظام است. به شریعتمداری اطلاعات نادرست دادند.

نامه ای خدمت رئیس جمهور فرستادم و کپی اش را هم به شریعتمداری دادم. از یک سال قبل از آن معاون اول به من نامه نوشت که واردات خودرو رو به افزایش است. کاری کن که محدود شود. ما چندین بار جلسات گذاشتیم که به راه هایی رسیدیم. راهی بود که شریعتمداری امسال انجام داد و مشکلاتی به وجود آمد. راه دیگر اضافه کردن تعرفه بود این هم باعث گرانی شدید می شد که اگر صورت می گرفت خودور داخلی هم گران می شد که همین امسال اتفاق افتاد.

دیدم بهترین راه این است بگوییم هر کسی می خواهد ماشین بیاورد باید معادل 30درصد ماشین وارداتی قطعات از ایران صادر کند.

این باعث می شود هم به صورت قانونی جلوی واردات خودرو گرفته نشود و هم صادرات خودرو و قطعات راه بیفتد. این پیشنهاد بررسی شد. متاسفانه در کمیسیون های دولت حرف های مختلفی زده شد که نهایتا نظر مرا عینا تایید کردند.

من خواهش کردم این را در دولت خارج از نوبت مطرح کنند. افراد مختلفی آمدند و نظر دادند. من نگران درز اطلاعات این طرح بودم. اما تا زمانی که وزیر بودم این موضوع در دولت تصویب نشد. شریعتمداری که وزیر شد من از از او خواستم موقتا ثبت سفارش برای واردات خودرو را متوقف کند.

بالاخره در ماه دهم بود که طرح تصویب شد اما بعد از آن جلوی ثبت سفارش متوقف ماند. امسال خلافکاری هایی شد که این موضوع به هم ریخت.

درست است که معاون شما آقای خسروتاج بازداشت شد؟

نه نشد. آن کسی بازداشت شد که بدون مجوز می خواست خودرو وارد کند. خوشبختانه کسی که شایعه ساخته بود در زندان است.

شما در خصوص مسئولیت قراردادهای رنو و پژو گفتید هیچ کسی نگران نباشد مسئولیت قراردادها با من. الان رنو و پژو رفته اند ایا الان مسئولیت با شماست؟

متن قرارداد را گفتیم درست است. در قراردادهای عمده، بند رازداری است که بین دوطرف نوشته می شود و بدون اجازه طرف دیگر نباید اطلاعات افشا شود. منتهی بنده هم نظارت داشتم. اصلاح می کردیم. اینکه گفتیم من تضمین می کنم بله درست است. ولی اینکه گفتید آنها گذاشتند رفتند؛ نه، آنها نرفتند. مگر بانک هایی که با آنها روابطی را شروع کردیم دیگر کار نمی کنیم. بحث تحریم خارج از بحث قرارداد است. در قرارداد هم است اگر جایی انجام مسئولیت های قراردادی خارج از توان طرف باشد اسمش فورس ماژور است. الان خیلی از شرکت های آمریکایی می خواهند با ما کار کنند ولی به موجب مصوبات آمریکا مجاز نیستند با ما کار کنند. آمریکایی ها بانک های اروپایی را 9 میلیارد دلار جریمه کردند.

بزرگترین خودروساز دنیا رنو است. وقتی آمریکا به او بگوید اگر با ایران معامله کنی من دیگر از تو خودرو نمی خرم خب مجبور است که با ما دیگر معامله نکند. ایران هم بازار خوبی است. برای هر تاجر و تولید کنند یک تک مشتری هم ارزش دارد.برای آنها ایران هم بازار خوبی است.

ما تجربه خوبی از پژو نداشتیم آیا می توانیم از این خودرو ساز غرامت بگیریم؟

در قراردادهای قبلی که با پژو بسته بودیم بر روی هر خودرو 130 یا 140 یورو حق لیسانس می دادیم. ما این را در قرار داد جدید به 30 یا 40 دلار رساندیم. ما می خواسیم غرامت بگیریم به همین دلیل 130 یا 140 یورو را به 30 یا 40 یورو کاهش دادیم.

مطلبی هم به ذهنم رسیده که می خواهم به وزیر صنعت و معدن بگویم و آن هم این است شرکت هایی که حاضر نیستند تا خودرو در داخل به نام آنها ساخته شود واردات خودرو از آنها را باید ممنوع کرد. اگر نیاید اینجا ماشین بسازد نباید بگذاریم یک‌دانه پژو وارد شود، رنو هم همین طور.

درست است که می گویند شما وزیر بداخلاقی بودید؟ می‌گویند شما بعضا در جلسه شورای معاونین خودتان قندان هم پرت کردید؟

آن هم صدر درصد دروغ است. اگر قرار شده تا من کاری را انجام دهم به مسئول یک بار تذکر می دهم دفعه بعد بداخلاقی می کنم. در صورت تکرار فرد خاطی اخراج می شود. بنده اگر این همه پتروشیمی ساختم با من بمیرم تو بمیرم ساخته نشده است.

با سختگیری به اینجا رسیده است. بله ممکن است رفتاری به مسئولی برخورد. این بداخلاقی نیست.

نظرتات را خیلی کوتاه بیان کنید:

احمدی نژاد: ما یک بار این را عرض کردیم از نفت بیرونمان انداختند.

بهترین رئیس جمهور: هاشمی رفسنجانی

روزی خبرنگاری آمد و از من پرسید ما زمان شهید رجایی نبودیم گفته می شود احمدی نژاد رجایی زمان است. خیلی اصرار کرد تا نظرم را در باره او بداند. من گفتم از جنبه مدیریتی احمدی نژاد اعتقادی به مشورت ندارد. ساعت نه شب همان روز نوذری وزیر نفت به من زنگ زد و گفت از فردا نیا.

احتکار دختر شما درست است؟ این موضوع دروغ است کسانی هم که مطرح کرده بودند تکذیب کردند.

انتهای پیام /