به گزارش ایسکانیوز، مجید فاضلی - روزنامه نگار - در یادداشتی به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) می نویسد: این جایگاه بهگونهای است که حضرت مهدی (عج) ایشان را الگوی خود قرار دادهاند و در حدیثی درباره این موضوع فرمودهاند: «فی إبنَةِ رسُولِ اللهِ (صل الله علیه و آله) لِی أسوَهٌ حَسَنَهٌ.» (الغیبة طوسى، ص286، ح245) برای من بهترین الگو دختر رسول خداست. این حدیث نشاندهنده جایگاه رفیع حضرت زهرا(س) در نگاه شخصیتی است که عصاره و چکیده انبیا و اوصیاست. در نگاه دیگری میتوان به اهمیت دخت گرامی اسلام برای تمام امامان شیعی پی برد. جایی که حضرت زهرا(س)حجت خدا بر تمام امامان شیعه است.
حجت بودن حضرت زهرا (س) بر امامان، در منابع شیعی در قالب روایتی از امام حسن عسگری (ع) آمده است: «نَََحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْنا.» (الاسرار الفاطمیه، مسعودی، ص 37، 265، 410)؛ ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست. این جایگاه بیبدیل تنها مخصوص به دخت گرامی پیامبر اسلام و مادر حسنین(ع) است. کسی که در عمر کوتاه خویش توانست در دفاع از حریم ولایت علوی جایی که امام زمانش نیاز به یاری او داشت با تمام وجود به دفاع از این حریم قدسی قیام کند.
اما روایت این قیام که تا همیشه بر قلب تاریخ صدر اسلام حکشده است درست بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام شروع میشود. زمانی که روح پیامبر از بدنشان به سمت ملکوت پر میکشد وصی و خلیفه بر حق او یعنی علی بن ابیطالب(ع) مشغول تدفین و غسل بدن پیامبر میشود؛ اما در این زمان افرادی در سقیفه بنی ساعده جمع میشوند تا خلیفه و جانشین بعد از پیامبر را مشخص کنند گویا از یاد بردهاند که چند ماه قبل از این پیامبر در حجهالوداع جانشین و امام بعد از خود را در غدیر خم مشخص کرده است و او کسی جز امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب(ع) نیست. کسی که به گواهی تاریخ کسی به قله رفیع فضائل علمی، اخلاقی و جنگاوری و ... او نمیرسد. اما برگ تاریخ اینگونه رقم خورد که عدهای در سقیفه مسیر اسلام را از آن چیزی که پیامبر گرامی اسلام(ص) تعیین کرده بودند منحرف کرده و خود سوار بر مرکب خلافت شوند. این اقدام خیلی سریع اتفاق افتاد بهطوریکه در آن زمان هنوز بیشتر مسلمانان از این حادثه خبر نداشتند که ابوبکر بهعنوان جانشین پیامبر شناختهشده است. در این هنگام اقدامات حضرت زهرا(س) برای دفاع از حریم علوی شروع شد.
یکی از این اقدامات همراهی امام علی(ع) در اتمامحجت با مسلمانان در مسئله خلافت بود. در روایات آمده است که امام علی (ع) به همراه حضرت زهرا(ع) و حسنین در هنگام شب برای اتمامحجت با اصحاب به درب خانههای آنان میرفت و واقعه غدیر و سخنان پیامبر در حق خود آنان را به دفاع از حق خویش فرامیخواند. این اقدام با نتایج خوبی همراه نبود و نتوانست خواستههای اهلبیت را برآورده کند. این مبارزه با اقدامات دیگر حضرت زهرا(س) ادامه پیدا کرد. زمانی که حکومت نوپای مدینه برای تأمین مخارج خود فدک را که حضرت رسول(ص) به دخت گرامیشان یعنی حضرت فاطمه زهرا(س) بخشیده بودند را غصب کرد؛ حضرت زهرا(س) در برابر این اقدام ایستادگی کرد. پس از غصب فدک حضرت زهرا(س) با گروهى از زنان نزد ابوبکر آمد و فرمود: «آیا مىخواهى زمینى را که پدرم پیغمبر خدا به من عطا فرموده بگیرى؟! ابوبکر دوات خواست تا بنویسد که فدک مال فاطمه باشد.عمر وارد شد و به او گفت: اى خلیفه پیامبر خدا! مبادا سند فدک را براى زهرا بنویسى مگر اینکه براى ادّعاى خود شاهد بیاورد. حضرت فاطمه علیها السّلام فرمود: على و امّ ایمن براى مدّعاى من شهادت میدهند. عمر گفت: شهادت زن عجمى که فصاحت ندارد قبول نیست. على همروی خمیر خود آتش میکشد.حضرت فاطمه باحالتی خشمناک مراجعت کرد.» (بحارالانوار، ج 29، ص 645-646)
وقتیکه حضرت دید با این اقدام نتوانست حق خویش را بستاند، روزی ایشان سرپوش بر سر افکند و خود را در چادرى پیچیده با گروهى از زنان بهجانب مسجد به راه افتاد. حضرت خود را سخت مستور داشته بود و همچون پیامبر خدا (ص) بدون هیچ کاستى قدم برمیداشت، تا اینکه بر ابوبکر وارد شد. ابوبکر در مسجد نشسته بود و گروهى از مهاجرین و انصار برگردش جمع شده بودند. براى دور ماندن حضرت از نگاه نامحرمان پرده هاى در مسجد آویخته شد و فاطمه(س) در پس آن قرار گرفتند. خطبه فدکیه را در مسجد رسول خدا ایراد کردند. این خطبه باعث شد تا نیمهتاریک حکومت نوپای مدینه روشن شود و بسیاری از مسائل برای مردم روشن شود.
حکومت جدیدی که به وجود آمده بود برای مشروعیت گرفتن باید از افراد مهمی بیعت میگرفت. مهمترین این اشخاص حضرت علی(ع) بودند که به تحصن سیاسی در خانه خویش دستزده بودند. به همین جهت خلیفه اول برای گرفتن بیعت افرادی را به درب خانه امیرالمؤمنین فرستاد. این افراد نهتنها حرمتخانه اهلبیت را نگه نداشتند بلکه باعث حتک حرمت پاره تن حضرت زهرا و خاندان ایشان شدند. چنین روایتی را میتوان در منابع اهل سنت پیدا کرد. مثل «انساب الأشراف: 1/586 ، عقد الفرید، ابن عبد ربه، ج ۴، ص ۹۳. بحوث فی الملل و النحل، ج ۳، ص ۲۴۸-۲۵۵،» و دیگر اسناد موجود در منابع اهل سنت نشان می دهد که در قضیه هجوم به خانه وحی حرمت اهل خانه بهخصوص حضرت زهرا شکسته و فرزندی که ایشان به شکم داشت سقط شد.
همین امر موجبات ناراحت و نالان شدن حضرت زهرا (س) را در پی داشت. حضرت به چشم خود تنهایی و بیکسی امام خویش را دید و به همین دلیل تا جان در بدن داشت دست از دفاع و حمایت حضرت علی(ع) برنداشت و در این راه یکقدم پا پس نکشیدند. ایشان حتی در آخرین اقدامات خود برای نشان دادن حقانیت حضرت علی(ع) در ملاقات با خلیفه اول و عمر طوری رفتار کردند که نکات زیادی را روشن ساختند. مطابق با آنچه در روایات آمده است ابوبکر به همراه عمر بن خطاب پس از واقعه هجوم و درحالیکه حضرت زهرا در بستر بیماری بودند به عیادت آن حضرت آمدند و به ایشان سلام کردند، ولى آن حضرت روى خود را برگردانید و پاسخ آنها را نداد. ابوبکر گفت: اى دختر پیامبر! ما آمدهایم تا رضایت شما را به دست آوریم از شما خواهش میکنیم که ما را ببخشید و ازآنچه بر شما رسیده از ما درگذرید! زهرا سلامالله علیها فرمود: «شما اول جواب مرا بدهید، آیا از پیامبر شنیدید که درباره من فرمود: فاطمه پاره تن من است و من از او هستم. هر که او را بیازارد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است. هر که پس از مرگم فاطمه را بیازارد، مانند آن است که در زمان حیاتم مرا آزرده است.» (اعلام النساء، ج 3، ص 1214-1215.) با مجموعه این اقدمات بود که حضرت زهرا(س) به تاریخ ثابت کرد حق با علی(ع) است. حقی که توسط عدهای غصب شد و به دست حقدارش نرسید. حالا به گواهی تاریخ می توان دریافت حضرت زهرا(س) جان خویش را بر سر دفاع و ثابت کردن حقانیت امیرالمومنین علی(ع) فدا کردند.
انتهای پیام/