محمدفردین جلالی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ایسکانیوز در خصوص محتوای پایان نامه اظهار کرد: توحید، اصل اول همه فِرَق و مذاهب اسلامی است. با وجود این، در جزئیات این اصل میان آنها اختلافات اساسی وجود دارد.
وی افزود: از جمله مهمترین و بحث برانگیزترین شاخه های توحید، موضوع اسماء و صفات خداوند متعال است؛ چراکه تمام مراتب و مراحل معرفت دین و عمل به آن، بر معرفت ذات مقدس خداوند متفرع است و شناخت ذات الهى، تنها از طریق معرفت حقیقى اسماء و صفات او امکانپذیر است.
او اضافه کرد: اینکه دلالت صفات و اسماء بر خداى متعال چگونه است، طرفداران هر دیدگاه، چه کسانى هستند و دلایل آنان چیست، پیامدها و لوازم هریک کدام است، و طُرق فهم صفات الهی و نسبت آن با صفات بشری، مهمترین مسائل این بحث است.
این دانش آموخته علوم و قرآن و حدیث بیان کرد: در قرآن و روایات، برای خداوند صفاتی چون غضب، سخط، کراهت، بغض، مجىء، اتیان، وجه، یدین (دو دست)، عینین (دو چشم)، استوا، علوّ، رؤیت، نزول، فرح، ضحک، رِجل، قَدَم، کلام و صوت وارد شده است که در تعیین این اوصاف،کیفیت و چگونگی آنها بین دانشمندان جهان اسلام اختلاف وجود دارد.
جلالی افزود: برخی در تفسیر اینگونه صفات، توقف کرده و عده ای معتقدند این صفات باید تأویل شوند. بعضی دیگر نیز به تبعیت از برخی اهل اثر و اصحاب حدیث به ظاهر این صفات اکتفا کرده و همان را برای خداوند متصور شدهاند، که به مشبّهه و مجسّمه معروف شدهاند.
وی تصریح کرد: آنان که به پیروی از احمد بن حنبل، ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب اصطلاح سلفیه را برای خویش برگزیدهاند، در شناخت اسماء و صفات الهی، روش عقلی را بی اعتبار دانسته و فقط روش نقلی را مبنای معرفت خویش قرار داده و در روش نقلی نیز به معنای ظاهری و عامیانه این صفات بسنده کرده و آن ها را تأویل نمیکنند.
او ادامه داد: در نتیجه، صفاتی زائد بر ذات را برای خدا اثبات کرده اند که این امر با توحید صفاتی و به تبع آن با توحید ذاتی به معنای بساطت ذات از هرگونه ترکیب، تعارض دارد.
این پژوهشگر علوم قرآنی گفت: این گروه با تغییر و تصرف در مفهوم توحید، بسیاری از آموزه ها را نادرست می شمارند و با ممنوعیت تفکر در صفات الهى و انکار مجاز در قرآن،گرفتار تشبیه و تجسیم و رؤیت ظاهرى خداى متعال در دنیا شده و با ادعای انتساب به سلفِ صالح، پیروان نظریه «اتحاد صفات با ذات» و همچنین قائلین به «جواز تأویل» را کافر قلمداد کرده و تأویل آیات و احادیث صفات را تحریف دانسته، مرتکبین آن را جنایتکار شمرده و مصیبتهاى وارده در جهان اسلام را متوجه اهل تأویل کرده اند.
جلالی با بیان اینکه در این تحقیق که با رویکردی تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است، ادامه داد: با این پیش فرض که عوامل و زمینه های پیدایش تکفیر و گسترش آن، جهل و جمود و ظاهرگرایی و تعطیل عقل و تفرقه و اختلافات مذهبی و فرقه ای و انگیزه های سیاسی و انحراف از صراط مستقیم به سمت افراط گرایی بوده است.
وی افزود: ضمن نقد و بررسی مبانی اندیشه سلفیت و وهابیت در مورد صفات خبرى و تحقیق در انطباق و سازگاری آنها با قرآن کریم به دست آمد که مهمترین عامل نفوذ اندیشههاى تشبیهى در میان مسلمانان، ورود خرافات یهودیان در قالب اسرائیلیات به جهان اسلام بوده است.
او اضافه کرد: با تمرکز بر روایات امیرالمؤمنین(ع) درجهت ابطال تشبیه و تباین آفریدگار و آفریدگان و جمع این روایات و آنگاه مقایسه ی آنها با دیدگاه وهابیت به عنوان نوآوری این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که سلفیه و اشاعره در حالی صفات را قدیم و زائد بر ذات الهى مىدانند.
وی تاکید کرد: بر اثبات این نظریه نه تنها هیچ آیه یا روایتى وجود ندارد که به عکس، دلایل عقلى و نقلى فراوانى بر نفى زیادت و اثبات عینیت صفات نیز موجود است و از جانب متکلمان و حکما، براى اثبات نظریه عینیت صفات ازلى خداوند با ذات او، برهانهاى عقلى بسیارى اقامه شده است.
اولین دانش آموخته رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل بیان کرد: یافته های این تحقیق نشان می دهد که همه اسمای الهی ، صفات خداوند نیز محسوب می شوند؛ رابطه ای میان صفات مخلوق و خالق نیسـت و معنـا و مصـداق صـفات در ایـن دو متفاوت است. بنابراین با صفات بشـری نمـی توان به نحو معنا داری از صفات الهی سخن راند.
جلالی تاکید کرد: با استناد به آیات قرآن کریم و سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، نظریه عینیت صفات با ذات تبیین و نظریه ابن تیمیه در اندیشه رویت خداوند و اعتقاد او به جسمانیت و مکانمندی و استناد او به ظاهرنگری در صفات خداوند، نفی میشود.