تراژدی غم‌انگیز بحران آب و تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن

بسیاری از کارشناسان براین باورند که سازگاری و مقابله با کم‌آبی بدون توسعه منابع آبی کشور امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین مهم‌ترین کاری که باید انجام داد بحث بازار آب است.

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری ایسکانیوز، این روزها بحث بحران آب و وضعیت منابع آب در ایران بسیار جدی بوده و هر منطقه از کشور به شکلی درگیر این بحران شده است. خشک شدن پیکره‌های منابع آب سطحی چون دریاچه‌ها، تالاب‌ها، رودخانه‌ها و زوال کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی چهره طبیعت ایران را دگرگون کرده است. این مسئله هر روز پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی عمیق‌تری را رقم می‌زند.

می‌توان گفت بهره‌برداری بی‌رویه و ناپایدار از منابع آبی در چندین دهه گذشته منابع آب کشور را در وضعیت بسیار شکننده‌ای قرار داده و تداوم این شرایط موجب شده که پیامدهای گسترده پیدا و پنهان اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی بحران آب هر روز آشکارتر شود. از پیامدهای زیست محیطی مشهود و آشکار بحران آب می توان به زوال اکوسیستم‌های آبی از جمله کم شدن آب دریاچه‌ها، تالاب‌ها، کاهش آبدهی رودخانه و پایین رفتن سطح آب زیرزمینی، خشک شدن قنات‌ها، چشمه‌ها و چاه‌های آب، زوال زیست‌بوم های وابسته، تنزل کیفیت آب، نشست زمین، شوری اراضی و بیابان‌زایی و توسعه بیابان‌ها اشاره کرد.

تشدید روزافزون بحران آب باعث بروز پیامدهای بلندمدت نامشهود اقتصادی دیگری چون پر‌ابهام بودن امکان حفظ سرمایه‌گذاری‌های موجود و افزایش عدم اطمینان سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی از پایداری بالفعل و بالقوه منابع آبی مورد نیاز برای فعالیت اقتصادی و افزایش ریسک اقتصادی برای سرمایه گذاری هم می شود. بحران آب در آینده نه چندان دور، موجب به چالش کشیده شدن بقای جامعه و تمدن ایرانی با قدمت چند هزار ساله می شود.

این پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی پیامدها و هزینه های اجتماعی چون مهاجرت گسترده انسانی از مناطق کشاورزی و روستایی به حاشیه شهرها در بازه زمانی کوتاه، افزایش حاشیه‌نشینی در کلان شهرها و بروز آسیب‌های اجتماعی گوناگون را بر جامعه ایران تحمیل می‌کند. به گونه‌ای که بحران آب در حال تغییر سیمای اجتماعی جامعه ایرانی است. از این رو بحران آب در آینده نه چندان دور، موجب به چالش کشیده شدن بقای جامعه و تمدن ایرانی با قدمت چند هزار ساله می شود. همه عوامل و دلایل درون و بیرون بخش آب، منجر به افزایش روزافزون و گسترده شکاف بین عرضه و تقاضای آب در دوران مدرن، به ویژه چهار دهه اخیر، شده است.

در همین رابطه مسعود فرزاد کارشناس آب در گفت‌وگو با خبرنگار گروه علم و فناوری ایسکانیوز، اظهار داشت: روند خشک شدن و کم‌آبی کشور ایران از چندین قرن پیش آغاز شده است. طی این چند سال عرضه و تقاضای آب در ایران تقریبا برابر بود و جمعیت کشور در آن دوران کمتر از ده میلیون نفر بود و خشکسالی و کم آبی نمود مشخص و بارزی نداشت.

اما مشکل و حادی کمآبی از آنجا آغاز شد که با ورود تکنولوژی در ابتدای همین قرن، روند برداشت آب ازحفر چاهدستی به مکانیزه تغییر یافت و جمعیت کشور از 1300تا 1357 به 36 میلیون نفر رسید که این خود جهش جمعیتی چندبرابری را در پی داشت.

وی تصریح کرد: با اجرای قانون اصلاحات ارضی در دهه چهل شمسی توسط شاه، زمین‌های زراعی کوچک وذکوچکتر شدند، برای نمونه اراضی مالکانی که روزگاری وسعت زمین‌های‌شان از دویست تا سیصد هکتار و در بعضی نقاط تا هزاران هکتار می‌شد را به ده تا بیست هکتار و حتی کمتر رساندند. این امر مصرف آب برای کشاورزی را به چندین برابر رساند و در آخر به‌علت کوچک بودن اراضی کشاورزی توان مالی زارعان برای مکانیزه کردن کشاورزی و اجرای روش‌های آبیاری نوین به شدت کم شده بود.

شوربختانه با آغاز جنگ تحمیلی و تغییر نگاه مسئولان کشور به سمت خود کفایی غذایی به هر قیمت ممکن، خرید تضمینی بعضی اقلام کشاورزی توسط دولت، توسعه بخش کشاورزی به منظور حل مشکل اشتغال بیش از بیست وپنج درصد جامعه ، روند رو به رشد برداشت بی رویه آب از رودخانه ها، حفر چاه‌های مجوزدار بدون مطالعه، افزایش تعداد چاه‌های بدون مجوز و نیز جهش دوباره جمعیتی جدیدی که کشور طی دهه های 60 و70 باعث شد که کشور با بحران کم آبی مواجه شود تا جایی‌که جمعیت کشور به یکباره از 36میلیون نفر دهه پنجاه به حدود 85 میلیون در این زمان رسیده است. این امر مهم به شدت به مشکل کمآبی دامن زده است.

این کارشناس آب افزود: همچنین روند توسعه بی‌رویه شهرها و روستاها در نقاطی که توان افزایش منابع آبی را ندارند، توسعه صنایع کشور در نقاط کم آب یا بدون آب، تخریب جنگل‌ها ومراتع و تبدیل زمین‌های دیم به آبی و آهنگ تندی که تغییر اقلیم ایران به خود گرفته است به نحوی که طی پانزده سال گذشته میزان بارش از 400میلیارد مترمکعب متوسط پنجاه ساله به زیر300 میلیارد متر مکعب رسیده است. همه اینها عوامل کلان کم آبی در ایران هستند.

بنابراین کارشناسان دلایل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متعددی برای وضعیت بحرانی کنونی منابع آب در ایران بر‌میشمارند؛ اما آنچه روشن است این است که همه این دلایل منجر به افزایش روزافزون و گسترده شکاف بین عرضه و تقاضای آب در دوران مدرن، به ویژه در چند دهه اخیر، شده است. در دهه‌های اول این شکاف با طرح های توسعه منابع آب و ورود فناوری‌های نو پاسخ داده و بر مسیر توسعه پرمصرف آب بدون درنظرگرفتن محدودیت‌های طبیعت ایران تاکید شد. برای حل این شکاف بیشتر بر مدیریت تامین آب تمرکز شد، موتور سدسازی روشن شد و اقتصاد سیاسی بزرگی حول آن شکل گرفت. همزمان تکنولوژی حفر چاه‌های نیمه عمیق و عمیق منجر به تامین آب بیشتر شد؛ اما با وجود این به مدیریت تقاضا و مصرف آب کمتر توجه و به مرور بر این شکاف افزوده شد.

فرزاد با اشاره به راهکارهای مقابله با کم آبی اظهار داشت: علی‌رغم اینکه دیگر دوستان بحث سازگاری با کم آبی را مطرح می‌کنند؛ اما اعتقاد دارم سازگاری و مقابله با کم آبی بدون توسعه منابع آبی کشور امکان پذیر نیست؛ چرا که روند افزایش جمعیت کشور دیگر کنترل شده نیست و افق جمعیتی کشور توسط عالی‌ترین مسئولان نظام بر مبنای جمعیت 150 میلیون نفر گذاشته شده است. با این سرعت رشد جمعیت و افزایش مصرف، کشور نیاز به توسعه صنعتی و کشاورزی و ساخت شهرهای جدیدی دارد که باید برای اینها آب فراهم کرد که این مهم فقط با صرفه‌جویی ومدیریت مصرف امکان پذیر نیست. اصولا در بیشتر کشورهای دنیا، مقوله آب به زندگی وحیات انسان بستگی دارد. هزینه اجرای طرح‌های تامین آب توسط حاکمیت پرداخت می‌شود حتی اگر در بعضی پروژه‌ها توجیه اقتصادی هم وجود نداشته باشد.

به عنوان مثال در مرز شرقی که با سیل مهاجرت مردمان آن دیار به استان‌های دیگر مواجه هستیم. برای ماندن مردم در شرق چه فکری شده است؟ آیا می شود مرز را تخلیه کرد؟ اگر این روند بی‌آبی وکم آبی ادامه داشته باشد، خطه سیستان وخراسان جنوبی تخلیه می شوند. امنیت آن دیار به خصوص مردمانش به خطر می‌افتد. آیا با صرف تامین آب شرب امکان زندگی و ماندن جمعیت در آنجا فراهم است؟ خیر چرا تنها آب شرب نیست که باید آب طبیعت، محیط زیست، مراتع، تا حدودی کشاورزی و بخش صنعت نیز فراهم شود؛ یعنی آب آن نقاط را به هرقیمتی باید برد که با تخلیه شرق کشور مواجه نشویم.

راهکارهای مقابله با کم آبی هم از بس اهل فن گفته اند که تکراری شده است و همگان می دانند. مهمترین کاری که باید انجام داد بحث بازار آب است؛ یعنی اینکه آب باید قیمت خودش را دشته باشد و این آب در مکان و در هر زمانی قیمتش توسط عرضه و تقاضا کنترل شود. به عنوان مثال اگر کشاورزی آب مجوز دار و قانونی دارد و توان کشت را ندارد و یا محصولی که او می کارد به صرفه نیست این فرصت و امکان را داشته باشد که آن آب را به کشاورز یا متقاضی دیگری بفروشد. مثلا کشاورز همیشه ذرت وگندم می کارد برایش به صرفه نیست ویا زمینش مرغوب نیست ،اما کشاورز دیگری در همسایگی اش امکان کاشت و تولید محصول بهتری دارد آب را به او بفروشد و از این راه ارتزاق نماید.

بازنگری در تولید محصولات پرمصرف آب چون نیشکر وچغندر و..، توجه به کشت فرا سرزمینی و تجارت آب مجازی، برخورد با مشترکین پر مصرف در همه بخش‌های مصرف(شرب، صنعت، کشاورزی) که به علت کمبود بارش مقدار آب رودخانه ها و منابع زیر زمینی به شدت کم شده است. همچنین از ورود آب‌های آلوده و فاضلاب به رودخانه و منابع زیر زمینی جلوگیری کنیم.

بازنگری مجدد در مجوز چاه‌های آب و برخورد و پرنمودن چاه‌های بدون مجوز و هدایت آب‌های جاری و سطحی به سمت منابع و مخازن آب از عمده راهکارهای مقابله با کم آبی است.

شرایط امروز طبیعت از رفتار دیروز انسان و جامعه ایرانی شکل گرفته است و آینده روشن و پایدار حاصل شناخت درست مسئله و تبیین سیاست‌های درست و اجرای تدابیر دوراندیشانه و خردمندانه است. آینده جامعه ایران، به ویژه در فلات مرکزی، به آب گره خورده است و هر گونه اقدامی نیازمند درک درست از مسیر تاریخی تحولات اقتصادی، حکمرانی و اجتماعی و دلایل بروز شکاف بین عرضه و تقاضای آب است. مسئله آب یک مسئله اجتماعی، اقتصادی، ‌تاریخی و فرهنگی است و راهکاری اجتماعی و فرهنگی را می‌طلبد.

انتهای پیام/

کد خبر: 994519

وب گردی

وب گردی