یادداشتی بر فیلم ناگهان درخت/ در ستایش ناقهرمان

فیلم ناگهان درخت، به کارگردانی صفی یزدانیان در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اکران خود را سپری می کند.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، فیلم ناگهان درخت، فیلمی با روایتی نامتوازن که سرگذشت مردی به نام فرهاد را روایت می کند، هدف اولیه کارگردان ساخت فیلمی است که دارای قهرمان است اما قهرمانی که نه کارویژه ای دراماتیک دارد و نه عملی خاص انجام می دهد اما زندگی اش تعریف می شود ، شاید بتوان گفت که از نظر کارگردان سرنوشت عنصر جذاب تری نسبت به اعال شخصی فرهاد است و نیازی به افزودن پیچیدگی های مرسوم شخصیتی نیست. فیلم سرشار از لحظاتی است که در عین زودگذر بودن به اصطلاح حال بیننده را عوض می کند ، شوخی های فیلم به شدت دوست داشتنی و به جا هستند، سکانس دستگیری فرهاد فوق العاده است و در مجموع فیلم اصلا بد نیست، جمله ای که این روزها دیگر کمتر می توان درباره فیلم های ایرانی به کار برد اما شاید اصلی ترین کاستی چیزی است که در بالا بدان اشاره شد، روایت نامتوازن داستان

فیلم با ریتمی سریع شروع می شود و اطلاعاتی از چندین زمان، مکان، شخصیت و... در اختیار بیننده قرار می گیرد، در این بخش کودکی فرهاد سهم بیشتری از قصه دارد و تماشاچی منتظر است که ببیند پس از شروعی اینچنینی، چه چیزی در زندگی فعلی شخص وجود دارد که به گذشته مربوط است، اما در ادامه ارتباط خاصی میان این خرده روایت ها دیده نمی شود و کارگردان تنها به تعریف چند برش دیگر (به زعم خودش جذاب) از زندگی حال و گذشته فرهاد بسنده می کند، در واقع فیلمساز اساسا به دنبال رسیدن به یک چیدمان متوازن در داستان گویی نیست و هدف دیگر وی چیزی است که از قبل در پی آن بوده، روایتی نوستالژیک و ادای دین به زندگی که دیگر نیست، در همین راستا گهگاه شخصیت هایی به فیلم اضافه و سپس کم می شوند، قهرمان از فرهاد به مادر تغییر می کند و با افزودن یک روانشناس به فیلم اینگونه القا می شود که فرهاد این مقاطع از زتدگی اش را در پاسخ به سوالات روانشناس بازگو کرده است اما نهایتا باید گفت که زندگی روایت شده فاقد جذابیت های لازم است و سر آخر می توان به همان شوخی ها و لحظات احساسی فیلم دلخوش بود.

*سعید کاظمی

انتهای پیام/

کد خبر: 994939

وب گردی

وب گردی