به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی (ایسکانیوز): وقتی کسی از دیانت سخن به میان آورد و ادعایی میکند، باید پای رفتن در این مسیر را نیز داشته باشد؛ اگر سخن او در حکم یک فرد عادی از جامعه باشد یک میزان اهمیت پیدا میکند اما اگر او صاحبمنصب محسوب شود و بهعنوان امام و جلودار جامعهی اسلامی نامش بر سر زبانها جاری شده باشد جایگاه ویژهتری پیدا میکند و مراقبتهایش باید دوچندان باشد.
امام معصوم (علیهالسلام) به سبب همین رعایتها و دقتهاست که میتواند راهنمای مردم باشد و مردم نیز با شناختی که از او پیدا میکنند حاضر باشند برای او جان بدهند.
یکی از این اخلاق کریمه و رعایتهای مؤمنانه که در وجود امامان معصوم (علیهالسلام) با آن مقام رفیعشان نهادینهشده، تواضعی است که میتوان از آنها در جایجای زندگیشان سراغ گرفت. وقتی پای سیره و سخن امام علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) که هم امام و راهنمای معنوی انسانها بوده است و هم در پارهای از زمان منصب حاکمیتی (هرچند تحمیلی) داشته است بنشینیم به این عظمت و روح بزرگ بیش از هر زمان دیگری پی خواهیم برد. در عیون اخبار الرضا (علیهالسلام) روایت زیبایی نقل شده است که: «قَالَ رَجُلٌ لِلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ مَا عَلَی وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَشْرَفُ مِنْکَ أَباً فَقَالَ اَلتَّقْوَی شَرَّفَتْهُمْ وَ طَاعَةُ اَللَّهِ أَحْظَتْهُمْ فَقَالَ لَهُ آخَرُ أَنْتَ وَ اَللَّهِ خَیْرُ اَلنَّاسِ فَقَالَ لَهُ لاَ تَحْلِفْ یَا هَذَا خَیْرٌ مِنِّی مَنْ کَانَ أَتْقَی لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَطْوَعَ لَهُ وَ اَللَّهِ مَا نُسِخَتْ هَذِهِ اَلْآیَةُ: وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اَللّهِ أَتْقاکُمْ؛[1] مردی به حضرت رضا علیه السّلام عرض کرد: قسم به خدا روی زمین کسی از نظر نژاد بهتر از شما نیست فرمود: تقوا و پرهیزکاری، آنها را به این مقام رسانده و اطاعت و بندگی موجب مقام آنها شده، دیگری عرض کرد: به خدا تو از تمام مردم بهتری؛ فرمود: این قسم را نخور بهتر از من کسی است که پرهیزکارتر از من باشد و بیشتر از خدا اطاعت کند به خدا قسم این آیه نسخ نشده که "و تفاوتهای مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا باتقواترین شمایند"»
حضرت رضا (علیهالسلام) باوجوداینکه خود حجت خدا بر روی زمین است چون تواضع را در خود نهادینه کردهاند میتوانند از نام و نشانها عبور کنند و شانههای خود را برای هدایت مردمان جهان و رساندن آنها به منبع لایزال الهی فرود آورند. اگر غیرازاین بود که به مقام امامت نائل نمیشدند. او امام است چراکه برای هدایت انسانها خود را نمیبیند، از خود میگذرد و همه وجودش از هدایت انسانها پر میشود.
راه و رسم و حدود تواضع کردن را امام رضا (علیهالسلام) به هر انسانی که میخواهد جایگاه حقیقی خود را در عالم هستی پیدا کند و سربلند از آزمونهای دنیا خارج شود، تعلیم میدهد؛ در حدیث نورانی دیگری در مورد امام علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) اینگونه میخوانیم: «قَالَ قُلْتُ مَا حَدُّ اَلتَّوَاضُعِ اَلَّذِی إِذَا فَعَلَهُ اَلْعَبْدُ کَانَ مُتَوَاضِعاً فَقَالَ اَلتَّوَاضُعُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ یَعْرِفَ اَلْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَیُنْزِلَهَا مَنْزِلَتَهَا بِقَلْبٍ سَلِیمٍ لاَ یُحِبُّ أَنْ یَأْتِیَ إِلَی أَحَدٍ إِلاَّ مِثْلَ مَا یُؤْتَی إِلَیْهِ إِنْ رَأَی سَیِّئَةً دَرَأَهَا بِالْحَسَنَةِ کَاظِمُ اَلْغَیْظِ عَافٍ عَنِ اَلنَّاسِ «وَ اَللّهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ»؛[2] به حضرت عرض کردم: حد تواضع که چون بنده آن را بجا آورد، متواضع خواهد بود چیست؟ حضرت فرمودند تواضع درجاتی دارد: یکی از آنها این است که انسان اندازه خود را بشناسد و با قلبی سلیم خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همانگونه رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدی دید آن را با خوبی جواب دهد، خشم خود را فرو خورَد و از مردم درگذرد، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
آنچه در کلام حضرت ثامنالحجج (علیهالسلام) نمایان است این میباشد که رسیدن به تواضع بهصورت مرحله به مرحله است که انسان پس از یک حرکت شناختی و تبدیل کردن آن به یک باور قلبی میتواند به آن دست یابد و وقتی به آن جایگاه دست یافت از دل آن رفتارسازی متناسب هم صورت خواهد پذیرفت. یکی از بهترین این رفتارها در ساحت اجتماعی و در ارتباط با مردم شکل خواهد گرفت و آن اتخاذ بهترین نوع رفتار با مردم است رفتاری که پر است از صداقت و راستی، رفتاری که همراه با گذشت، ایثار و فداکاری است به آن میزان که حتی بتواند از حالت خشم و عصبانیت که یکی از بزرگترین کمینگاههای شیطان است بهسلامت عبور کند. تواضع یک ظاهری دارد که در افعال انسان نمود پیدا میکند و نمونههای آن را حضرت رضا (علیهالسلام) بیان کردند اما همین تواضع نیز باطنی دارد که ارتباط تنگاتنگی با قلب سلیم برقرار میکند و سبب ترفیع مقام و استحکام جایگاه انسان میگردد. برای به دست آوردن حقیقت تواضع و ترفیع مقامی که در آن قرار داده شده است لازم است آن باطن را نیز تدارک دید و بهظاهر اکتفا نکرد که خدایناکرده نحوهای از زهد فروشی مذموم را برای فرد ایجاد نماید. کلید این مسئله را امام در خطابی که به صعصعه بن صوهان دارد بیان میفرماید: «یَا صَعْصَعَةُ لاَ تَجْعَلْ عِیَادَتِی إِیَّاکَ فَخْراً عَلَی قَوْمِکَ وَ تَوَاضَعْ لِلَّهِ یَرْفَعْکَ؛[3] ای صعصعه عیادت مرا مایه فخر بر قوم خود مکن و برای خدا تواضع کن تا خدا تو را بالا برد.»
کوتاهسخن اینکه حقیقت و روح تواضع، الهی است و در ارتباط صحیح با خدا شکل خواهد گرفت بنابراین وقتیکه حضرت در جایگاه شناختی برای کسی که میخواهد تواضع داشته باشد قرار میگیرد، میفرماید قبل از هر کار جایگاه حقیقی خود را بشناس چرا که برای انسان اگر مشخص باشد که حقیقت این عالم و سبب خلقت انسان چیزی جز عبودیت و بندگی پروردگار متعال نیست جایگاه حقیقی او در ارتباط با خدا و بندگی او معنا پیدا خواهد کرد.
نویسنده: مصطفی راهی
پینوشت:
1.بحار الأنوار ، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج 49، ص 95، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
2.الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج ۲، ص ۱۲۴، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407 ه ق.
3.مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، میرزا حسین نوری طبرسی، ج ۱۲، ص ۹۰، انتشارات موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، بیروت، 1408 ه ق.
نظر شما