به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، خسته و کلافه از شلوغی مترو به شیشه کنار صندلی تکیه میدهم. عصر روزهای پاییزی، مترو و اتوبوس به قدری شلوغ هستند که نمیتوان جایی برای نشستن پیدا کرد. دختری کنارم ایستاده که به نظر حدود ۲۲ سال دارد. عکسی را نشان دوستش میدهد و با حسرت میگوید: «این بلاگر رو دیدی؟ ببین چقدر جفتشون خوشگلن. چه با احساس عکس گرفتن»، همراهش شانهای بالا میاندازد و با بیتفاوتی پاسخ میدهد: «مگه هنر این بلاگرها چیه؟ اینها پول دارن، دوربین حرفهای دارن، ادیت میکنن، خیلی فرق داره با عکسهای ما». دختر انگار که قانع نشده باشد، جواب میدهد: «نه کاری به اینکه بلاگر هستن و امکانات دارن، ندارم، انرژیای که داره منظورمه، ببین چه قشنگ باهم همکاری کردن، عکس گرفتن. حالا شوهر من اگر گفتی بیا یه عکس بنداز انقدر بدش میاد. اگه خونه بودم حتما باهاش دعوام میشد».
جمله آخرش از خاطرم نمیرود و به این فکر میکنم که آیا مواجهه مدام با زندگیهای نمایشی که به اصطلاح زوج بلاگرها در فضای مجازی به نمایش میگذارند، میتواند در زندگی شخصی ما اثرگذار باشد؟ میتواند ما را به سمت انجام رفتاری ناخواسته هدایت کند؟
چگونه بلاگر شوم؟
اصلا زوج بلاگر چیست و چرا افراد به این سمت میروند؟ عبارت «چگونه بلاگر شوم» را جستوجو میکنم و به صفحهای میرسم که فردی این سوال را پرسیده و دیگران پاسخ دادهاند. پاسخها جالب است. کاربری نوشته که مشکل مالی ندارد اما همسرش همراهی نمیکند. حتی ماشین گران قیمت دارند و فیلمهایی از تفریحاتشان منتشر میکند اما هنوز به معنای واقعی بلاگر نشده، تعداد دنبال کنندهها هم کافی نیست و مجبور است که از غذاهایی که درست میکند و رستوران و کافه تولید محتوا کند.
دیگری توصیه کرده باید از دورههای چگونه بلاگر شویم که در فضای مجازی به فروش میرسند، استفاده کند یا حداقل کار عجیبی انجام دهد تا مخاطب، شگفتزده شده و با او همراه شود. در مثالهایش هم از بلاگر مشهوری صحبت میکند که هنری ندارد اما همراه همسرش میرقصد یا کارهای عجیب میکند و دیگران فقط برای اینکه او را مورد تمسخر قرار داده و بخندند، فیلمهایش را میبینند. در توجیح حرفهایش هم میگوید که اصلا مهم نیست که نظرات منفی از سوی مخاطبان دریافت کنیم، تنها افزایش تعداد بازدیدکننده اهمیت دارد.
کاربری هم نوشته که اول باید برای بلاگر شدن، هزینه کنی؛ یعنی مبلها، فرشها و وسایل خانه را عوض کن و اگر نمیتوانی برای مدتی اجاره کن، بعد نیازی نیست که کاری انجام دهی، فقط از زندگی روزمره خود فیلم بگیر و فیلمها هم طوری باشند که وسایل دیده شوند.
یکی هم پیشنهاد داده که از تقلید کردن استفاده کند و مانند بلاگرهای مشهور فیلم بسازد و منتشر کند.
در این میان هم هستند کسانی که خلاف نظر دیگران از معایب این کار گفتهاند و هشدار دادهاند که نباید به این سمت رفت اما جواب سوال ما که چرا افراد به سمت بلاگر شدن میروند در پاسخهایی است که طرفداران بلاگرها به نقدها دادهاند. یکی از آنها نوشته: «این همه زوج که تلاش کردند و پولدار شدند و محبوبیت پیدا کردند، چرا ما در این شرایط اقتصادی بلاگر نشیم که پولدار بشیم؟»
سودای درآمد بیشتر و دیده شدن، باعث شده تا این کار برای بسیاری از افراد به ویژه جوانترها جذاب باشد اما تلاش برای دیده شدن به هر قیمتی، افراد را به سمتی برده که به دنبال هنر و مهارتی برای تولید محتوا نباشند و صرفا با بزرگنمایی عشقی که بین زن و شوهر وجود دارد، شیرینزبانیهای کودک یا حتی دعواها و اختلافنظرها مخاطب جذب کنند.
تحریک احساسات، تکنیک زوج بلاگرها برای جذب مخاطب
تحریک احساسات، تکنیک زوج بلاگرها برای جذب مخاطب است. یکی با نمایش امکانات و زندگی فانتزی حسرت را در دل بیننده بیدار میکند و دیگری سراغ ترحم میرود و سناریویی از اتفاقات عجیب و غمانگیز زندگی خود را برای مخاطب تعریف میکند. اخیرا هم گروهی از بلاگرها پا به عرصه گذاشتهاند که با نمایش فقر و طلاق و آسیبهای اجتماعی که با آن درگیر هستند، مخطبان را وادار به همراهی میکنند.
الگوریتم اینستاگرام به سمتی رفته که افراد برای جذب مخاطب بیشتر مجبور میشوند که هر روز تولید محتوا کنند و در رقابت با دیگران خلاقیت بیشتری داشته باشند. از آن جایی که بیشترشان هم مهارت، هنر و تخصصی برای ارائه ندارند، هر بار زوایای بیشتری از زندگی خود را به نمایش گذاشته و گاهی پا روی حریم خصوصی یکدیگر میگذارند و شخصیترین ابعاد زندگی را هم به نمایش میگذارند.
حال مخاطبی را تصور کنید که روزانه زندگی چندین بلاگر را دنبال میکند، آیا این دنبال کردن مدام، میتواند تغییری در زندگی او و همسرش ایجاد کند؟
از کوه یخ قافل نشوید
نظریه کوه یخ فروید، روان درمانگر مشهور اتریشی اشاره به ضمیر ناخودآگاه انسانها دارد. براساس این نظریه در ناخودآگاه اطلاعات، عادات، خاطرات، تصاویر، نگرشها، حسها و انگیزههایی قرار دارند که انسان به صورت آگاهانه از آنها خبر ندارد و امکان کنترل بر روی آنها را دارا نیست. این بخش از ذهن برخی از رفتارها، تصمیمها و احساسات انسان را به طور ناخودآگاه تحت تأثیر قرار میدهد و ۹۰ درصد فعالیتهای ذهن انسان، از این طریق انجام میشود و اکثریت فعالیتهای روزمره در زندگی هر انسانی را تشکیل میدهد.
با این حساب برگردیم به سوال اول که آیا مواجهه مدام با زندگی زوج بلاگرها میتواند ناخودآگاه ما را طوری تحت تاثیر قرار بدهد که رفتار ناخواسته داشته باشیم؟
از بهناز کرمی استاد دانشگاه و روانشناس درخصوص تاثیری که دنبال کردن زوج بلاگرها بر زندگی مردم عادی میگذارد، پرسیدیم و به ایسکانیوز گفت: هدف بزرگ زوج بلاگرها کسب درآمد از راه تبلیغات است. این افراد معمولا کمالگراهایی هستند که فقط به منفعت شخصی خود فکر میکنند. اگر کسانی که بلاگر میشوند به دنبال فعالیت فرهنگی بوده و خلاق باشند، کارشان جنبه مثبتی دارد اما در حال حاضر سرعت رشد تکنولوژی و سواد رسانه یکسان نیست و تکنولوژی با سرعت بیشتری رشد میکند.
رشد سریع تکنولوژی و عقب ماندن سواد رسانه
وی افزود: رشد سریع تکنولوژی و عقب ماندن سواد رسانه باعث شده تا توهمگرایی جای واقعگرایی را بگیرد. چراکه افراد دانش کافی برای فهم واقعیت و تمیز آن از نمایش را ندارند. همه ما نیازمند دیده شدن، تایید و ابراز درست هیجانات هستیم اما زوج بلاگرها معمولا کسانی هستند که در زندگی احساس اطمینان از خوشبختی ندارند و برای رسیدن به رضایت نیازمند تایید دیگران در سطح بالا هستند.
کرمی توضیح داد: این افراد صفر تا صد زندگی خود را به نمایش میگذارند و به مرور به تایید گرفتن از مخاطبان اعتیاد پیدا کرده و با کاهش اعتماد به نفس مواجه میشوند. در این میان درآمدزایی هم بر انگیزهها اضافه میکند. نمایش روزانه زندگی شخصی کم کم مرزهای زندگی زناشویی را دچار اختلال میکند و برنامهای برای زندگی شخصی ندارند.
وی با اشاره به اینکه دنبال کردن روزانه آنها باعث میشود که این افراد به الگویی برای دیگر زوجها تبدیل شوند، گفت: همه ما نیاز به عشق، آزادی، قدرت، بقا و تفریح داریم اما زندگی به سبک بلاگرها کم کم نیاز به تفریح و آزادی را در افراد بیشتر میکند و چون آگاهی کافی ندارند، نمیتوانند به این نیازها به اندازه تعادل پاسخ دهند.
مراقب نوجوانان باشید
روانشناس معتقد است که نوجوانان در مواجهه با زوج بلاگرها بیشتر آسیب میبینند. وی در این باره توضیح داد: هویت نوجوان در ۱۵ سالگی شکل میگیرد اما دانش کافی برای تفکیک واقعیت از توهم را ندارند و دچار گمشدگی هویتی میشوند؛ چراکه روزانه تحت تاثیر اینستاگرام هستند و مجموعهای از اطلاعات زرد را دریافت میکنند.
کرمی بیان کرد: در مقابل خانوادهها هم زندگی خود را با بلاگرها مقایسه میکنند و ویترین زندگی آنها را با باطن زندگی خود میسنجند. با این کار انتظاراتی در ذهن افراد ایجاد میشود که با واقعیت تعارض دارد.
فانتزیهای خطرناک زوجین
وی ادامه داد: زوجهایی که با این فانتزیهای ذهنی ازدواج میکنند، در همان سالهای اول متوجه میشوند که ذهنیت اشتباهی داشتهاند و یکی از عوامل طلاق در سالهای اول زندگی این موضوع است.
کرمی بر این باور است که تجملگرایی و مراسمهای فانتزی که بلاگرها نمایش میدهند، جرئت ازدواج را از جوانان گرفته است.
زوج بلاگرها را برای سرگرمی دنبال میکنم، روی من تاثیری ندارند!
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان زوج بلاگرها را دنبال کرد و روزانه در مواجهه با آنها بود اما تاثیر نپذیرفت، گفت: بالاترین درصد یادگیری از طریق دیدار اتفاق میافتد. مغز هوشمند است و شما چه بخواهید و چه نخواهید، وقتی تصویری را مدام میبیند، مغز آن را ذخیره میکند و به مرور این موارد در برنامهها و رفتارهای روزمره ما تاثیر میگذارد. این موارد وارد ضمیر ناخودآگاه ما میشوند.
خطر ابتلا به اختلالات روانی
کرمی عنوان کرد: زوج بلاگرهایی که به طور مدام در این فضا هستند، دچار اختلالات شخصیتی میشوند. افسردگی، پرخاشگری، خودکمبینی و شخصیت نمایشی بخشی از این اختلالات است. این فقط مختص زوج بلاگرها نیست و دنبال کنندههای آنها هم این اختلالات را تجربه میکنند. افراد ناآگاهانه وارد این فضا میشوند و این اطلاعات در ذهن آنها میماند و استانداردهای ذهنی آنها را تغییر میدهد.
وی افزود: زوج بلاگرها از فرزندانشان به عنوان ابزار استفاده میکنند و حریم خصوصی را رعایت نمیکنند. وقتی شکستن حریم خصوصی تکرار و به نمایش گذاشته شود، به مرور احترامها در جامعه خدشهدار میشود.
روانشناس عنوان کرد: همه ارگانهای تاثیرگذار در حوزه فرهنگ و آموزش باید پای کار بیایند و تحقیقات میدانی انجام دهند و آسیبها را شناسایی کنند. این آسیبها در حال افزایش هستند و باید کاری کرد. بسیاری از افراد از سن کم وارد این فضا میشوند درحالی که آموزش کافی ندیدهاند و نمیتوانند از خود مراقبت کنند و به دیگران آسیب نزنند.
وی افزود: شاید بتوان بخشی از بلاگری را به عنوان شغل پذیرفت و اصول و آموزشی برای آن طراحی کرد. در کنار آن نظارتی هم بر فعالیتهایشان وجود داشته باشد.
کرمی با اشاره به تاثیر منفی که برخی بلاگرهای طنز بر ادبیات مردم میگذارند، بیان کرد: امروز شاهد استفاده مداوم از واژههای تمسخرآمیز در میان نوجوانان هستیم که روز به روز هم بیشتر میشود. والدین و نوجوان هم آموزش ندیدهاند و کم کم به بقیه جامعه سرایت میکند. بسیاری از افراد هم برای اینکه از دیگران عقب نمانند، سعی میکنند که از این کلمات استفاده کنند.
به گزارش ایسکانیوز، رویای یک شبه و بیزحمت و تخصص پولدار شدن و در کنار آن مشکلات اقتصادی در جامعه باعث شده تا بسیاری تصور کنند که میتوان فقط با نمایش زندگی شخصی بلاگر شد و کسب درآمد کرد اما برای رسیدن به این درآمد باید چه بهایی بپردازیم؟ به خطر انداختن زندگی زناشویی، آرامش و سلامت روان ارزش دارد که به هر قیمتی به درآمد برسیم؟ در مقابل مخاطبان این بلاگرها هم باید بدانند که دنبال کردن بلاگرها فقط برای سرگرمی نمیتواند آنها را از آسیب حفظ کند. مهم است که ما چه خوراکی به مغز و ذهن خود میدهیم و روزانه چه محتوایی میبینیم.
انتهای پیام /
نظر شما