به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، امنیت غذایی یعنی دسترسی مردم به غذاهای کافی، ایمن و مغذی اما یکی از چالشهای پیشروی امنیت غذایی تاثیر تغییرات اقلیمی است. تغییرات اقلیمی با تأثیرات منفی بر کشاورزی، میزان تولید محصولات غذایی را کاهش میدهند و این امر میتواند به تهدید جدی برای امنیت غذایی جوامع تبدیل شود. کاهش تولید محصولات کشاورزی به دلیل خشکسالی، سیل، گرمای شدید و سایر پدیدههای هواشناسی نامساعد، افزایش قیمتهای مواد غذایی را به همراه دارد و این میتواند باعث افزایش فقر و نابرابری در جوامع شود.
رابطه مستقیم فقیرشدن منابع آب زیرزمینی و به خطر افتادن امنیت غذایی
احد وظیفه سرپرست مرکز تغییر اقلیم و خشکسالی سازمان هواشناسی درخصوص تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت غذایی به ایسکانیوز گفت: در سالهای اخیر فرکانس خشکسالی افزایش پیدا کرده است و با توجه به جمعیت، نیاز کشاورزی و روشهایی که برای تامین امنیت غذایی پیش گرفتهایم، به شدت آسیبپذیر شدهایم.
وی افزود: در سالهای اخیر منابع آب زیرزمینی را بیمهابا مصرف کردهایم. با فقیرتر شدن منابع آبی، خسارتها روند صعودی خواهد داشت. در این دهه خسارتهای کشاورزی افزایش پیدا کرده است.
وظیفه معتقد است که در حوزه کشاورزی برای اینکه هم از جنبه تامین امنیت غذایی آسیب نبینیم و هم با تغییرات اقلیمی سازگار شویم باید به سمت کشاورزی مدیریت شده برویم. وی در این خصوص توضیح داد: بخش عمدهای از این اتفاقات ناشی از توجه نداشتن به پتانسیلهای اقلیمی منطقه است. ما با توجه به منابع آبی که داریم، نمیتوانیم همه منابع غذایی را صد در صد در کشور تولید کنیم و طبیعی است که باید بخشی از نیازمان را با واردات جبران کنیم؛ در حقیقت باید منابع غذایی را در کشور تولید کنیم که هم ارزش غذایی بیشتری داشته باشند و هم آب کمتری مصرف کنند. بخش کشاورزی عمده مصرف کننده آب در کشور است و ما باید به سمت کاهش مصرف آب در این بخش برویم.
وی افزود: نباید هر محصولی را در هر منطقهای و با هر شرایط آب و هوایی کاشت. آبیاریها باید به سمت استفاده از سیستمهایی برود که مصرف کمتری دارند. با بهبود آبیاری هم نباید سطح زیر کشت را افزایش داد. تولید گلخانهای باید افزایش پیدا کند. از بذرهایی استفاده کنیم که به آب کمتری نیاز اشته باشند. روشهای سنتی دیگر موثر نیستند.
از تکنولوژی غافل نشویم
برخی کارشناسان هم بر این باور هستند که میتوان با افزایش استفاده از تکنولوژی در کشاورزی امنیت غذایی را تامین کرد و در عین حال منابع طبیعی کشور را حفظ کرد. محمد درویش فعال محیط زیست در این باره به ایسکانیوز گفت: در همه جای دنیا خشکسالی باعث تشدید مهاجرتهای اقلیمی میشود. در ایران هم بیش از ۴۰ هزار روستا خالی از سکنه شدند و دلیل این اتفاق هم در طول چند دهه گذشته خشکسالی و کمبود منابع آب بوده است. ما هرچقدر که بتوانیم از دانش روز اسفاده کنیم، مثلا کشاورزی را ارتقا دهیم، ضایعات را کم کنیم، به سمت پرماکالچر (نوعی از کشاورزی) برویم و از کسب و کارهای سبز استفاده کنیم، طبیعی است که میزان فشار به منابع آب کم میشود و تابآوری افزایش پیدا میکند.
درویش توضیح داد: ایران در عرض جغرافیایی ۲۵ تا۴۰ درجه نیمکره شمالی واقع شده است. این عرض جغرافیایی را کمربند خشکی جهان مینامند. در این عرض جغرافیایی، مهمترین و مشهورترین بیابانهای جهان مستقر شدهاند.
وی افزود: میانگین بارشهای آسمانی دستکم یک سوم تا یک چهارم میانگین جهانی است و تبخیر دستکم دو تا سه برابر بیشتر از میانگین جهانی است. بنابراین، مهمترین ویژگی که مردمی که در این عرض زندگی میکنند و کشورها و دولتهایی که حضور دارند باید رعایت کنند، این است که نباید به اصطلاح تمام تخممرغهایشان را در آن ظرفی بگذارند که چشمش به آسمان است.
درویش ادامه داد: نباید در واقع چیدمانی را برای پول و کارآفرینی ایجاد کنند که به شدت به آب و خاک وابسته است؛ زیرا این مولفه، در چنین مناطقی بسیار بسیار کمیاب است. یکی از اشتباهاتی که ما انجام دادیم، این بود که به سراغ کشاورزی، توسعه و استقرار صنایع آببر و انرژیبر رفتیم و به این ترتیب بحران را دوچندان کردیم.
پرماکالچر در واقع به دنبال نوعی کشاورزیی همیشگی (Permaculture) و سازگار با طبیعت و الگوهای زیستی است و به همین دلیل از آن به کشاورزی زیستی، کشاورزی پایدار و کشت و کار طبیعی یاد میشود. این فرآیند در تعریف شامل تقویت و شکل دادن مجموعهای از چرخهها و اکوسیستمهای طبیعی است که از نظر کشاورزی بازدهی داشته باشند.
سیاستهای غلط را کنار بگذاریم
از جهتی سیاستهای اشتباهی که وزارت نیرو در تخصیص آب اتخاذ کرده، منجر به ایجاد وضعیت ناپایدار منابع آبی در حوزه کشاورزی شده است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان « تحقق امنیت غذایی در کشور و چالشها» به این موضوع اشاره کرده است. براساس این گزارش انتفاع مالی وزارت نیرو از محل فروش آب، با توجه به اختصاصی بودن درآمد آن، سبب میشود این وزارتخانه در معرض فروش آب به بخشهای دارای آب بهای بیشتر (شرب و صنعت) و کاهش تخصیص آب به بخشهای دارای آب بهای کمتر (کشاورزی) باشد. در این میان ایده خطرناک و ناعادلانه تخصیص آب به بخشهای مختلف اقتصادی برمبنای سهم آنها در ارز ش افزوده اقتصاد ملی درحالی مطرح میشود که اولاً ارزش افزوده بخش کشاورزی به طور طبیعی، به دلیل سرکوب قیمت محصولات کشاورزی، پایین است و ثانیاً سایر کارکردهای بخش کشاورزی مانند کارکرد های محیط زیستی این بخش، در محاسبات مربوط به ارز ش افزوده لحاظ نمیشوند.
همچنین حکم بند «ب » تبصره ۸ از «قانون بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور » مصوب ۲۴ / ۱۲ / ۱۴۰۱ ، مبنی بر اخذ عوارض از مصرفکنندگان آب چاههای کشاورزی مجاز فاقد کنتور هوشمند، براساس دو برابر ظرفیت پروانه بهرهبرداری ایشان، طبیعتاً باعث ترغیب آنان به برداشت دو برابری نسبت به پروانه رسمی خود میشود؛ زیرا مبنای این عوارض، میزان مصرف آب نبوده و برای هر مقداری از مصرف، مبلغ ثابتی معادل دوبرابر پروانه بهرهبرداری ضرب در نرخ عوارض اخذ خواهد شد. ضمن اینکه عدم اتخاذ «سیاست بانک آب » و بیتوجهی به خرید تضمینی آب صرفه جویی شده کشاورزان و توسعه زمینه تنوع بخشی شغلی، منجر به ناکامی نسبی سیاست نصب کنتور هوشمند و تحویل حجمی آب به کشاورزان شده است.
اهمیت اجرای آبخیزداری و آبخوانداری
در این میان نمیتوان از اهمیت اجرای آبخیزداری و آبخوانداری غافل شد اما براساس گزارش مرکز پژوهشها اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری، به منظور نفوذ دادن هرچه بیشتر و هرچه سریعتر باران در مبدأ بارش به سفرههای آب زیرزمینی به کاهش تلفات ناشی از تبخیر و سیل میانجامد؛ ولی اجرای این عملیات در مقایسه با حجم طرحهایی که باید انجام گیرد، با کُندی بسیار پیش میرود. این درحالی است که استفاده از ظرفیت مشارکت مردم در اجرای طرحهای مذکور به صورت فراگیر مورد توجه سازمان منابع طبیعی و آبخی زداری کشور قرار نگرفته است.
این درحالی است که آمارها نشان میدهد که با افزایش آبخیزداری در کشور میتوان، ۷۰ درصد از خسارتهای سیل را کاهش داد و ۳۳ درصد از آب بارانی را که هدر میرود را ذخیره کرد و شاید بتوان از آن برای تقویت کشاورزی و تولید محصولات راهبردی کشاورزی استفاده کرد.
حمید سینیساز کارشناس سیاستگذاری آب در این خصوص به ایسکانیوز گفت: براساس بیلانهای آبی که چند سال یک بار بروزرسانی میشوند، تقریبا بین ۶۹ تا ۷۱ درصد ورودی آب از محل بارش، تبخیر میشود. حدودا ۸ تا ۱۰ درصد هم به شکل خارج شدن از مرزهای آبی و خاکی کشور، هدر میرود. در مجموع چیزی حدود ۲۰ درصد از بارشها برای استفاده باقی میمانند. البته همه این میزان آب هم استفاده نمیشود و باید هدررفت و نشتی آب در شبکههای توزیع را هم حساب کرد. اگر این ۸۰ درصد تلفات را بتوانیم با آبخیزداری به سمت سفرهها هدایت کنیم، نمیخواهم بگویم تلفات صفر میشود اما حداقل ۳۳ درصد آن قابل ذخیره است.
به گزارش ایسکانیوز، نمیتوان از امنیت غذایی و خودکفایی در تولید محصولات راهبردی کشاورزی گفت اما از کمبود آب و تغییرات اقلیمی غافل شد. استفاده از تکنولوژی در کشاورزی، توجه به آمایش سرزمینی برای اینکه بدانیم هر محصولی را در چه اقلیمی بکاریم، عزم ملی برای حفظ منابع آبی و خاکی همه کمک میکند که ضمن حفظ منابع، امنیت غذایی کشور را هم تامین کنیم تا با وجود عوامل تاثیرگذار خارجی مثل تحریم، در حوزه غذا دچار چالش نشویم.
انتهای پیام /
نظر شما