به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، توافق هستهای بین ایران و غرب که در سال 2015 تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام شکل گرفت از همان ابتدا نیز مبنای محکمی نداشت و هر چه که زمان گذشت، ایرادات و ضعفهای آن پدیدار شد. تا اینکه در سال 2018 آمریکا از این توافق خارج شد و ایران نیز برخی تعهدات خود را لغو و اقدام به توسعه برنامه هستهای خود کرد.
تلاشهای ایران در این سالها افزایش تعداد زیاد سانتریفیوژها، امکان سطح بالای غنیسازی و پیشرفت دانشمندان ایرانی در تحقیقات تسلیحاتی را به دنبال داشت. همچنین این اقدامات بحثهایی را نیز بین ایران و آژانس به راه انداخته است. آژانس بین المللی انرژی اتمی هم که به نظر میرسد به جای کار تخصصی، سیاسی کاری میکرد به جای انتقاد از ایالات متحده بهعنوان طرفی که قرارداد را زیر پا گذاشته، در چندین نوبت قطعنامههایی برعلیه ایران صادر کرده و این کشور را مورد تحریم قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
پیچیدهتر شدن پرونده هستهای با اظهارات متناقض / آیا غرب با غنیسازی 60 درصدی ایران کنار آمده است؟
اکنون نیز درست همزمان با تعیین شدن رئیس جمهور آینده ایالات متحده و روی کارآمدن دوباره دونالد ترامپ شاهد سفر گروسی به عنوان نماینده سازمان انرژی اتمی به ایران و پیگیری اقدامات ایران بودهایم و آژانس در آخرین اقدام خود در هفته گذشته پیشنویس قطعنامهای را به تصویب رساند که در آن بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالات متحده به دلیل همکاری ضعیف با آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار محکومیت ایران شدند.
این اقدام در شرایط رخ داد که مقامات ایرانی اعلام آمادگی خود برای همکاری با آژانس را اعلام کرده بودند و شروع به کاهش غنی سازی نمودند. با صدور این قطعنامه، ایران آن را تقبیح کرده و در بیانیهای مدعی شد که این قطعنامه دارای انگیزه سیاسی است.
همچنین علی لاریجانی- مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام- نیز در مصاحبهای اعلام کرد اقدامات تنبیهی علیه ایران در سالهای گذشته به میزانی که غرب تصور میکرد کارساز نبوده و اکنون شاهد غنی سازی بالای 60 درصد از جانب ایران هستیم. او همچنین بیان داشت غرب اکنون دو اقدام پیش رو دارد؛ یا باید به برجام برگردد یا برای انجام توافقات جدید با ایران وارد مذاکره جدید شود که البته در آن خواستههای ایران نیز باید برآورده گردد.
با این اوصاف و با وجود اختلافات بین ایران و آژانس بحث آینده هستهای ایران موضوعی است که توجه کارشناسان را به خود جلب کردهاست. به خصوص که از سالها قبل در محافل ایرانی بر سر بکارگیری روشهای مقابله با غرب بحثهای شکل گرفته بود.
برخی معتقد به سازش با غرب و توقف هرگونه فعالیت هستهای هستند اما بخش اعظمی از نظریه پردازان و کارشناسان معتقدند حال که ایران علیرغم همکاریهای لازم همچنان تحت تحریم قرار داد، باید با تمام توان برنامه هستهای خود را توسعه دهد. در واقع در چنین اوضاعی که از یک طرف در آیندهای نزدیک احتمالا شاهد سختگیرها و مخالفتهای دوباره ترامپ خواهیم بود و از طرف دیگر نیز تهدید اسرائیل در منطقه را داریم چنین خواستهای میتواند توجیهپذیر باشد.
ترامپ در دورههای قبلی نیز به طور صریح اعلام کرده بود که نه تنها با برنامه هستهای ایران موافق نیست بلکه معتقد بود هرگونه فعالیت هستهای چه به صورت صلح آمیز چه غیرصلح آمیز باید متوقف شود. در واقع بحث او میزان غنی سازی نبوده بلکه او به طور کل مخالف هرگونه فعالیت ایران در این زمینه است. نکته دیگر اینکه با روی کار آمدن او احتمال اینکه اسرائیل به عنوان یک نیروی نیابتی در منطقه عمل کند و اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران صورت گیرد نیز زیاد است.
بنابراین در این اوضاع و تصویب قطعنامههای ضدایرانی توسط شورای حکام آژانس موجب مصممتر شدن ایران برای افزایش سطح غنیسازی شده است. در واقع اعمال قطعنامه علیه ایران نه تنها باعث انزوای ایران نمیشود بلکه حتی ایران را به فعالسازی برخی از سانتروفیوژهای خود ترغیب خواهد کرد. سانتریفیوژها بخشی از فرآیند غنیسازی اورانیوم هستند که میتواند در نهایت برای تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرد. البته ایران همیشه اعلام کرده به دنبال سلاح هستهای نبودهاست.
البته واکنش کنونی ایران همچنان نشان میدهد مایل به مذاکره با غرب و تعامل با غرب است اما باید گفت در شرایط حساس حتی این امکان وجود دارد که در صورت تحت فشار قرار دادن ایران از ان.پی. تی خارج شود که به شدت اوضاع را برای غرب وخیم میسازد.
خبرنگار: ماری ملکی
انتهای پیام/
نظر شما