به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، یکی از وزارتخانه هایی که دغدغه اهالی فرهنگ و هنر و رسانه را به دنبال داشت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و همچون سایر وزارتخانه ها افراد گوناگونی جهت تصدی کرسی این وزرتخانه مطرح شدند که در میان این گزینه ها در نهایت سیدعباس صالحی سکان وزارت فرهنگ را بر عهده گرفت.
در همین رابطه نیز صحبت های علی شیرینزاد عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز قابل توجه است که در همان دوران کش و قوس انتخاب وزرا در گفتوگویی با رسانه ها چنین گفته است: «آقای عباس صالحی وزیر پیشنهادی ارشاد دیروز به کمیسیون فرهنگی آمد و با نمایندگان مجلس صحبت کرد.»
شیرین زاد افزود: «آقای صالحی گفت من اصلا تمایلی برای معرفی شدن بهعنوان وزیر پیشنهادی ارشاد نداشتم. هیچ برنامهای هم ندارم. ایشان گفت لحظات پایانی تحویل فهرست وزرا به مجلس به من مراجعه کردند و من علیرغم میل باطنی خودم پذیرفتم.»
وی تصریح کرد: «آقای صالحی گفت توقعم این بود که برای وزارت ارشاد سراغ جوانها بروند تا در سیاستهای فرهنگی تغییر ایجاد شود. نه اینکه سراغ کسی مثل من بیایند.»
هنوز گزینه نهایی این وزارتخانه قطعی نشده بود که حسین انتظامی در توییتی از نهایی شدن سیدعباس صالحی برای معرفی شدن به مجلس جهت کسب رای اعتماد و هدایت سکان وزارت فرهنگ خبر داد.

در نهایت بی برنامه ترین گزینه پیشنهادی وزیر فرهنگ شد و افرادی که در سمت معاون یا مدیر در این وزارتخانه به پست و سمتی رسیدند هیچکدام نتوانستند آنگونه که باید وظایف محوله خود را به درستی انجام دهند و حاشیه های گوناگونی یقه وزارت ارشاد را گرفت.
بیشتر در اینجا بخوانید:
پیچ و مهرههای شل، لوکوموتیو وزارت فرهنگ را تا کجا خواهد کشاند؟
در ابتدا انتصاب نادره رضایی به عنوان معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با پیشینه سیاهی که در انتشارات علمی فرهنگی داشت مورد نقد قرار گرفت اما گویا وزیر ارشاد قصد نداشت گوش به نقد دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر بسپارد اما در نهایت با ایجاد ده ها حاشیهای که توسط این مدیر کارنابلد ایجاد شد سیدعباس صالحی تصمیم خود را گرفت و نادره رضایی را برکنار کرد.
این تصمیم وزیر ارشاد را باید نقطه عطفی در کارنامه کاری وی به حساب آورد و همین برکناری کورسوی امیدی ایجاد کرده تا شاید سایر مدیران و معاونان این وزارتخانه نیز دستخوش تغییر شوند و جسم نیمه جان فرهنگ و هنر این مرز و بوم بار دیگر احیا شود و دوران سیاه این وزارتخانه به پایان برسد.
به جرات میتوان گفت یکی از بخش های وزارت فرهنگ و ارشاد که دوران سیاهی را طی میکند سازمان سینمایی است. رائد فریدزاده که از مهرماه ۱۴۰۳ ریاست این سازمان را بر عهده گرفت در طول یکسال گذشته به گونه ای بر مسند این سازمان ریاست کرده که گویا بود و نبود سازمان سینمایی هیچ فرقی ندارد.
رائد فریدزاده در طول یکسال گذشته حتی یک نشست مطبوعاتی با اهالی رسانه برگزار نکرده تا پاسخگوی خبرنگاران این حوزه باشد و دلیل آن هم به خوبی مشخص است؛ اینکه فریدزاده هیچ دستاوردی در طول دوران مدریت خود نداشته تنها دلیلی است که باعث شده وی از رویارویی با خبرنگاران فراری باشد.
از جمله موارد دیگری که نشان از عدم توانایی فریدزاده بر مسند ریاست سازمان سینمایی است بلاتکلیفی در انتخاب رئیس بنیاد سینمایی فارابی است که پس از ۴ ماه سرپرستی غیرقانونی سیدمهدی سجادی (خزانهدار بنیاد فارابی) بالاخره انتظارها به پایان رسید و در فروردین ماه ۱۴۰۴ یعنی ۶ ماه پس از انتصاب فریدزاده به ریاست سازمان سینمایی، حامد جعفری رئیس این بنیاد شد که ۶ ماه بلاتکلیفی در انتخاب رئیس یک مجموعه در نوبه خود بی نظیر است.
افزایش قیمت بلیت سینما به ۱۱۰ هزار تومان نیز از جمله مواردیست که با توجه به این افزایش بهای بلیت همخوانی چندانی با وضعیت اقتصادی کنونی کشور نداشت و ندارد. در حالی که به طور معمول با افزایش نرخ ارز و به تبع آن گرانی اغلب کالاهای ضروری و غیرضروری، سفره خانوار ایرانی تا اندازهای کوچکتر از گذشته میشود، بدیهی است که بعضی از هزینههای غیرضروری از سبد مصرف خانوادههای ایرانی حذف شود و در این شرایط، یکی از اولین انتخابهای اغلب خانوادهها، مصارف فرهنگی و در صدر آنها سینماست و این افزایش قیمت بلیت سینما در این شرایط اقتصادی تا ابد در پیشانی رائد فریدزاده خواهند ماند.
پر کردن صندلی خالی سینماها با بلیت ۱۱۰ هزار تومانی آنهم برای تعدادی فیلم سینمایی به اصطلاح کمدی اما در واقه طنز سخیف از جمله مواردیست که مدت هاست بر سینمای ایران سایه انداخته و صرفا مربوط به دوران مدیریت فریدزاده نیست اما عدم تغییر در سیاست ها و شدت گرفتن ساخت آثار سخیف سینمایی و مملو از شوخی های جنسی موردیست که بی شک به رئیس جدید سازمان سینمایی مرتبط است و خدا میداند اگر ریاست فریدزاده ادامه دار باشد اوضاع وخیم سینمای ایران به کجا خواهد رسید.
سعید روستایی کارگردان فیلم سینمایی «زن و بچه» در زمان حضورش در هفتاد و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کن در مصاحبه با برخی رسانه ها صحبت های پرحاشیه ای داشت و گفت: «حکومت روی من حساسیت زیادی دارد. فشار زیادی را حس میکنم و کنترل شدیدی روی من اعمال میشود. حجاب انتخاب شخصی من نیست. به همه فیلمسازهایی که راه خودشان را برای اعتراض پیدا کردند، چه با فیلمسازی بدون حجاب و چه با کار نکردن احترام میگذارم.»
با وجود اینکه روستایی به طور رسمی از تمایل به ساخت فیلم های بدون حجاب صحبت کرده و توقیف فیلم ضد خانوادگی «برادران لیلا» را فشار حکومت میداند اما در دوران فریدزاده بهترین سانس های سینما به فیلم بسیار بسیار ضعیف «زن و بچه» تعلق گرفت و فریدزاده در این مورد ترجیح داده چشم های خود را ببند تا حقایق را نبیند و صرفا به فیلمسازان باج بدهد.
حالا با وجود اینکه حدود یک ماه تا برگزاری جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان باقی مانده و به جز چند انمیشن تولید سینمایی دیگری در حوزه کودک و نوجوان تولید نشده مشخص نیست چگونه قرار است این جشنواره برگزار شود.
رضا منتظری منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز گفت: ما از حدود دو دهه قبل هشدار امروز سینمای ایران را به کرات داده بودیم، هشدار این وضعیت را بارها داده بودیم که حال سینما خوب نیست و اگر با همین دست فرمان جلو برود روز به روز وضعیتش بد و بدتر میشود اما از همان دوران گوش شنوایی وجود نداشت و ما دغدغهمندان و کارشناسان و منتقدان سینما درک میکردیم که اگر که با همین شرایط سینما به جلو برود چیزی جز اضمحلال و نابودی در انتظارش نخواهد بود اما متاسفانه امروز به اینجا رسیدیم که رسماً باید اعلام بکنیم سینمای ایران علیرغم تمام پروپاگاندای تبلیغاتی که صورت میگیرد نابود شده است. سینمایی که پر مخاطب ترین فیلمش میتواند فقط حدود ۸ یا ۹ درصد از جامعه را به سمت سالن های سینما رهسپار بکند و بیش از ۹۰ درصد مردم سینما برایشان اهمیتی ندارد و آن را برای خودشان نمیدانند.
وی ادامه داد: سینمای امروز عاری از خرد شده است و متاسفانه روندی که امروز در سینمای کشورمان شاهد هستیم روندی است که طی چند سال گذشته هم شاهد بودیم.بسیار متعجب هستم از اینکه مدیریت در سینمای کشور اینقدر سهل گرفته شده و اساساً مدیران سینما خودشان را ملزم به پاسخگویی به رسانه ها نمیدانند و این خیلی اتفاق تلخی است و جای تأمل و شگفتی دارد.
بیشتر در اینجا بخوانید:
اضمحلال و نابودی در انتظار آینده سینمای ایران
حالا پس از گذشت یکسال از روی کار آمدن تیم جدید مدیریتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشخص شدن ناکارآمدی مدیران این دوره و اهتمام سیدعباس صالحی در برکناری نادره رضایی چشم امید بسیاری از فرهنگ دوستان و هنر دوستان بر دستان وزیر ارشاد است تا سینما را هم مانند معاونت هنری نجات دهد و کار را به کاردان بسپارد.
انتهای پیام/
نظر شما