به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، جشنواره جهانی فیلم فجر، که زمانی بخشی جداییناپذیر از بزرگترین رویداد سینمایی ایران بود، اکنون به عنوان یک جشنواره مستقل مسیر تازهای را تجربه میکند؛ مسیری که موافقان و مخالفان خود را دارد و همچنان در هویت، ساختار و کارکردهایش محل بحث است. در چهل و سومین دوره این رویداد که در سال جاری به میزبانی شهر شیراز برگزار میشود، نهتنها جدایی جشنواره جهانی از بخش ملی بار دیگر زیر ذرهبین قرار گرفته، بلکه شیوه دعوت گزینشی از خبرنگاران و رسانهها نیز حاشیهها و پرسشهایی را رقم زده است.
جشنواره فیلم فجر از بدو تأسیس یکی از معدود جشنوارههای سینمایی منطقه بود که دو مأموریت متفاوت، نمایش و رقابت فیلمهای ملی و همچنین تعامل بینالمللی را در یک ساختار واحد دنبال میکرد. با تصمیم گیری چند سال پیش، این دو کارکرد از هم تفکیک شد و «جشنواره جهانی فیلم فجر» شکل مستقلی به خود گرفت. موافقان این تفکیک معتقد بودند که یک رویداد بینالمللی مستقل میتواند با تمرکز بیشتر بر جذب مهمانان جهانی، ایجاد بازار فیلم و تقویت دیپلماسی فرهنگی، موفقتر عمل کند. با این حال منتقدان این جداسازی، فجر جهانی را جدا از بدنه تاریخی خود میدانند؛ بدنهای که هویت جشنواره را در طول سالها شکل داده و همواره به عنوان ویترین سینمای ایران شناخته شده است.
یکی از مهمترین نقدها این است که با تقسیم جشنواره، نه تنها نیرو و امکانات به دو بخش پراکنده شده، بلکه وزن رسانهای و اعتبار بینالمللی آن نیز کاهش یافته است. جشنواره فجر، زمانی که یک رویداد واحد و پیوسته بود، انسجام بیشتری داشت و رسانههای داخلی و خارجی نیز توجه یکپارچهتری به آن نشان میدادند. جدا شدن بخش جهانی از بخش ملی، باعث شد که هر دو رویداد تا حدی از آن قدرت یکپارچه محروم شوند و رقابت میان آنها برای جذب بودجه، رسانه و مخاطب شدت بگیرد.
جشنواره جهانی زمانی میتواند به یک برند معتبر در سطح بینالمللی تبدیل شود که پیوند خود را با جشنواره ملی حفظ کند و یادآور یک تاریخ مشترک باشد. تفکیک کامل، اگرچه روی کاغذ حرفهایتر به نظر میرسد، در عمل بخشی از آن حافظه جمعی و قدرت رسانهای را از بین برده است.
یکی از مهمترین مسائل مطرحشده درباره دوره چهل و سوم، دعوت گزینشی از خبرنگاران و رسانههاست. گزارشها و گلایههایی از سوی برخی فعالان رسانهای منتشر شده که نشان میدهد دعوتنامهها نه بر اساس معیارهای حرفهای، سابقه رسانهای یا اولویتهای ژورنالیستی، بلکه بهصورت محدود و انتخابی ارسال شده است و تعدادی از رسانه ها و خبرنگاران بدون هیچگونه شیوه مشخصی و کاملا سلیقهای به این رویداد دعوت شدهاند.
این موضوع نه تنها موجی از نارضایتی در میان خبرنگاران ایجاد کرده بلکه پرسشهای مهمی درباره شفافیت جشنواره مطرح کرده است؛ آیا جشنوارهای که ادعای «جهانی بودن» دارد، میتواند با محدودسازی رسانهها و گزینشیکردن رسانههای حاضر، به اعتماد عمومی خدشه وارد نکند؟ چگونه میتوان از تعامل بینالمللی سخن گفت، در حالی که تعامل داخلی با رسانهها با محدودیت و انتخابهای غیرشفاف همراه است؟
در چنین دورهای که رسانهها به صورت گزینشی و سلیقهای دعوت شوند، کیفیت بازتاب جشنواره نیز به همان نسبت کاهش مییابد. نبود تنوع رسانهای، نبود نقدهای مستقل و کاهش پوشش حرفهای باعث میشود جشنواره تنها روایت رسمی خود را بازتاب دهد؛ روایتی که در نهایت جذابیت و اعتبار لازم را برای مخاطب حرفهای ندارد. این اتفاق نهتنها به ضرر جشنواره است، بلکه به ضرر سینمای ایران نیز تمام میشود؛ چرا که جشنواره جهانی یکی از مهمترین ویترینهای معرفی سینمای ایران به مخاطبان خارجی است.
رضا منتظری منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز گفت: همواره از ابتدایی که در زمان دولت حسن روحانی این اتفاق عجیب و غریب در سینمای ما شکل گرفت که بخش ملی و جهانی جشنواره از هم جدا بشود من جزو اولین نفراتی بودم که در تمام برنامههای رادیویی، تلویزیونی و در یادداشتها و گفتگوها انتقاد خودم را نسبت به این تصمیم نابخردانه و نادرست اعلام کردم زیرا از همان ابتدا مشخص بود که این کار بسیار عبث و بیهوده است و اصلا اصولی نیست. شما در هیچ یک از کشورهای دنیا در هیچ جشنواره سینمایی نمیتوانید شاهد این باشید که بخش ملی و بین المللیاش در دو پارت مجزا برگزار شود.این اقدام یک بدعت عجیب و غریب است که هرکسی توی دنیا بفهمد ما را به سخره میگیرد و مسخرهمان میکند از اینکه اینقدر ناآگاهانه و صرفاً بر اساس یک سری سلایق شخصی دست به این اتفاقات عجیب و غریب در سینما زدیم.
وی خاطرنشان کرد: معتقدم این اتفاقات عجیب و غریب به شدت ریشه دارد تا زمانی که ما نگاهمان به فرهنگ، هنر، رسانه و سینما که امروز یک رسانه بسیار مهم و اثرگذار در دنیا شناخته میشود صرفاً بر اساس مصارف سیاسی باشد اوضاع بهتر نخواهد شد. تا زمانی که در سینما هیچ نگاه فرهنگی و سرمایه گذاری فرهنگی نداشته باشیم بعید است که این رویداد بتواند دوباره جایگاه واقعی و ارزشمند خودش را در دنیای امروز و در جشنواره های بین المللی پیدا گند و بتواند به ابهت برسد.
منتظری با بیان اینکه هرکاری نباید بر اساس سلایق شخصی، نگاههای سیاسی و جناحی باشد افزود: هرکاری در وهله اول نیازمند تشکیل کارگروههای مختلف و نیازمند نظرسنجی از اهالی برجسته و شناخته شده رسانه است، نیازمند نظرسنجی از چهرههای شاخص و تاپ سینما است و نیازمند نظر گرفتن از منتقدین سینماست که به عنوان چشم بینا و گوش شنوا همواره در کنار سینمای ایران بودند و تلاششان بر این بوده که بهترین اتفاق را برای سینما رقم بزنند.
وی بیان کرد: متاسفانه به این باور نرسیدیم که سینما امروز بزرگترین تریبون دنیاست و ما همچنان درگیر این هستیم که فقط شوآف و تظاهر بکنیم و فقط دست به یک سری اتفاقات عجیب و غریبی بزنیم و مدعی این باشیم که ما داریم یک کار جدی را انجام میدهیم در صورتی که جشنواره فیلم فجر به هیچ عنوان نباید شوآف باشد. نباید یک ویترین برای گزارش نویسی آقایان مدیر باشد که بخواهند به بالا دستیهای خودشان ارائه کنند.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه برگزاری مستقل جشنواره جهانی فیلم فجر قرار است چه آوردهای برای سینمای ایران داشته باشد؟ تاکید کرد: جشنواره جهانی یک مراسم پر زرق و برق و پر تشریفات و پر از هزینههای گزاف از جیب بیت المال است که بدون هیچ هدف و هیچ خط سیری است. رویدادی که از ابتدا بدون مانیفست متولد بشود طبیعیست که هرگز نتواند به مقصد برسد کمااینکه در همان دولت آقای روحانی هم که این اتفاق عجیب و غریب در سینمای ایران شکل گرفت و ما شاهد این اتفاق بودیم که این رویداد هیچ وقت نتوانست نه در ایران و نه در دنیا اتفاق ویژهای را رقم بزند.
وی تصریح کرد: حضور چند چهره دست چندم سینمایی از دنیا قرار نیست که اتفاق ویژه برای این جشنواره محسوب بشود. زمانی که این جشنواره در پردیس سینمایی چهارسو برگزار میشد و مسئولین وقت به برگزاری آن افتخار میکردند، یک راهروی کوچک را به نام چند کشور زده بودند که اساسا غرفه های این کشورها خالی بود یعنی هیچ فردی در آنجا حضور نداشت و این اقدامات فقط یک شوآف و ظاهرسازی بود برای اینکه بگویند ما داریم کار بزرگی انجام میدهیم.
منتظری گفت: این اتفاقات عجیب و غریبی که در آن دوران افتاد باید به در همان سال اول جلویش گرفته میشد تا امروز مجدد شاهد تکرار این فاجعه نباشیم. در سینمای کشورمان که مسئولین سینمایی همواره با هزینه های بیت المال به جشنواره های خارجی و به بازارهای جشنواره های بزرگ خارجی نظیر جشنواره کن، ونیز، برلین و غیره رفتهاند و مشاهده کردهاند که جشنواره بین المللی یعنی چی.
وی اظهار کرد: یک جشنواره زمانی میتواند بین المللی بشود که سینماگرای دنیا برای حضور در این جشن سر و دست بشکنند، زمانی میتواند بین المللی بشود که سینماگرای دنیا برای حضور در این رویداد مبادرت به تولید اثر بکنند نه اینکه جشنوارهای که الزاما حتی برای سینماگرای داخلی هم تهی از اندیشه است و اصلا تمایلی به حضور در این رویداد حس نمیکنند چه برسد که بخواهند به صورت ویژه برایش فیلم بسازند و در این جشنواره حضور داشته باشند پس ما باید توجه به این بکنیم که این رویداد از ابتدا مشکل داشته و کاری که از ابتدا مشکل داشته باشد نتیجه اش هم روشن است و استقبال سینماگران در آن شکل نمیگیرد و بی اعتنایی بدنه سینما را با خودش به همراه دارد.
این منتقد سینما تصریح کرد: آنچه که نگران کننده است این است که هرکسی از راه رسیده به خودش اجازه میدهد در لحظه تصمیم خلق الساعه بگیرد و یک بدعت گذاری بکند و هرکاری دلش میخواهد در سینما انجام بدهد و اینکه هر دولتی اگر قرار باشد یک سری سلیقه های افراد خاص را پیاده سازی بکند شدنی نیست و نتیجهاش را داریم میبینیم.
وی خاطرنشان کرد: معضل بین المللی بودن جشنواره فیلم فجر هم الزاماً به این دورانی که این شکاف درش ایجاد شده برنمیگردد. این جشنواره حتی در زمانی که بین المللی هم تلقی میشد و در سه دهه ابتدایی عمرش، نه آن زمان و نه امروز که با دو پاره سازی و شکافی که درونش ایجاد شده هرگز نتوانسته حضور موثری در عرصه جهانی داشته باشد چراکه بیش از اینکه یک جشنواره باشد یک مراسم بوده و یک مناسک سالانه برای ارائه گزارش عملکرد مدیران بالادستی است.
منتظری ادامه داد: من یک سوال دارم که در وضعیت فعلی اقتصاد کشور که انتظار عمومی این است که بودجههای فرهنگی با شفافیت و در مسیر اولویتهای واقعی جامعه هزینه شود چرا باید رقمهای قابل توجهی صرف برگزاری بخشهای مختلف یک جشنواره بشود که اساساً مردم در آن نقشی ندارند و قرار هم نیست آورده ویژهای برای سینمای کشور ما و برای فرهنگ کشور ما و برای جامعه ما در پی داشته باشد.
وی با بیان اینکه هدف دقیق این هزینه کردها چیست چه دستاوردی برای فرهنگ کشور ما به همراه دارد؟ اظهار کرد: چرا باید این همه تبلیغات گسترده و هزینه های ظاهرسازی برای این رویداد بشود؟ اصلا مشارکت مردمی در این جشنواره شکل میگیر؟ من معتقدم که ما نیاز به کارشناسی بسیار دقیق تر، شفاف تر و تصمیم گیری با مشارکت گسترده اهالی فرهنگ داریم نه اینکه یک سری تصمیمهای ناگهانی را اجرایی کنیم و خیال کنیم کار ویژهای برای سینمای کشورمان انجام دادیم و بعد بخواهیم برای خودمان رزومه سازی کنیم و آمار بدهیم که چنین و چنان شد.
این منتقد سینما خاطرنشان کرد: زمانی میتوانیم به جشنواره جهانی ببالیم که یک بازار فیلمی داشته باشیم و از تمام کشورهای دنیا در این بازار فیلم شرکت کنند، فیلمهای ما را به یورو و دلار بخرند ببرند در سینماهای خودشان اکران کنند و این یک توجیه اقتصادی است که جشنواره برگزار کنیم نه اینکه بخواهیم یک دورهمی برگزار بکنیم و یک بودجه را به اسم جشنواره جهانی به باد بدهیم.
اگر جشنواره جهانی بتواند بر چالشهای مدیریتی و ارتباطی غلبه کند، نهتنها جایگاه خود را تثبیت میکند، بلکه میتواند به رویدادی تبدیل شود که سینمای ایران را در ابعاد گستردهتری به جهان معرفی کند. اما اگر این مسیر با نگاه گزینشی و سلیقهای ادامه یابد، احتمال آنکه جشنواره از هدف اصلی خود فاصله بگیرد، دور از ذهن نیست. آینده جشنواره جهانی فجر، بیش از هر چیز، به نحوه تعاملش با رسانهها، هنرمندان و افکار عمومی گره خورده است.
انتهای پیام/
نظر شما