به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، کتاب محکمه HPV یک بازرسی حقوقی-پزشکی درباره پرونده واکسن مقابله با ویروس پاپیلومای انسانی یا همان HPV و اثرات واکسن گارداسیل بر دختران اروپایی و آمریکایی است. این کتاب ضمن بررسیهای خود مدعی شده واکسن مورد اشاره آثار مخرب بسیاری بر دختران اروپایی و آمریکایی داشته است. کتاب مذکور توسط محمد مظفرپور به فارسی ترجمه شده و در اختیار عموم مردم قرار گرفته است. باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران با هدف ترویج فضای گفتمان علمی بخشهایی از کتاب را منتشر میکند.
لازم به ذکر است مسئولیت صحت اطلاعات مندرج در کتاب بر عهده نویسندگان بوده و به مخاطبان عزیز توصیه میشود درباره استفاده یا عدم استفاده از واکسن یا داروهای مربوط، تنها از نظر و مشورت پزشکان و متخصصان امر استفاده کنند. بخش چهاردهم از محتوای کتاب محکمه HPV به این شرح است؛
وقتی روزنامهنگاری به نام فردریک جوئِلوینگ تحقیق درباره مقاله اِسلِیت را آغاز کرد، به دنبال مصاحبه با زنانی بود که در این کارآزماییهای بالینی شرکت کرده بودند. کسیا از کار جوئلوینگ باخبر شد و و از فرصت استفاده کرد تا ماجرای خود را بازگو نماید. کسیا مستنداتی از دوران کارآزمایی در اختیار نداشت ولی با کمک جوئلوینگ، اطلاعات مختلف برآمده از پرونده پزشکی خود و همچنین قانون دسترسی آزاد به اطلاعات موسوم به FOIA را کنار هم گذاشت.
هم روزنامهنگاران و هم عموم مردم از این قانون برای دسترسی به دادههای نهادهای دولتی بهره میگیرند. جوئلوینگ هشت ماه زمان صرف کرد تا بازرسی جامع خود را به پایان ببرد. کسیا و سسیلیا از طریق این اسناد و سایر افراد متوجه شدند که پژوهشگران کارآزمایی مطلع بودهاند یا باید مطلع میبودهاند که دارونمای مورد استفاده، سالین نبوده است. آنان پروتکل مطالعاتی «V۵۰۱-۰۱۵» متعلق به فیوچر ۲ را خواندند که به دقت توضیح داده بود دارونمای مورد استفاده، سالین نیست بلکه AAHS است که یک ماده کمکی انحصاری متعلق به شرکت مرک حساب میشود.{۶} نکته دیگر اینکه پروتکل کارآزمایی بالینی با اینکه در بسیاری از مسایل، بسیار جزئی نوشته شده بود ولی سایر مواد مورد استفاده در واکسن تاییدشده را از توضیحات مربوط به واکسن و دارونما حذف کرده بود. این مواد دیگر عبارت بودند از: پلیسربات ۸۰، سدیم بورات و اِلهیستیدین .{۷} اگر حتی پژوهشگران کارآزمایی هم اطلاع نداشتند که چنین موادی به کار رفته است، چطور ممکن بود شرکتکنندگان مطلع باشند؟در پروتکل ذکر شده بود که هدف اصلی کارآزمایی بالینی، تست ایمنی است. با این حال، مرک در این بروشور به کسانی که ممکن بود در کارآزمایی شرکت کنند صریحا گفته بود گروه کنترل، سالین است و فیوچر ۲ هم یک کارآزمایی اثرات جانبی نیست چرا که اثبات شده است این واکسن، ایمنی دارد.
شاید به همین علت بود که اثرات جانبی آن جدی گرفته نشدند چرا که حتی برگزارکنندگان کارآزمایی نیز دقیقا نمیدانستند چه چیزی را به شرکتکنندگان تزریق میکنند. پزشکان کلینیکی، هیچ داده ثبتشده پزشکی را از پزشکان کسیا و سسیلیا جمعآوری نکردند و هیچ جزییاتی را نیز ثبت نکردند تا توضیح دهند چرا این علایم، بیارتباط هستند. علت اینکه کسیا و سسیلیا فکر میکردند ثبت نام در این کارآزمایی، ضرری ندارد این بود که اثبات شده بود گارداسیل بیضرر است.
آنان به تدریج با افراد دیگری که در کارآزماییهای دانمارک مشارکت کرده بودند دیدار میکردند و متوجه میشدند که تنها نیستند. اما در مورد دیگر مراکز کارآزمایی در سایر کشورها چطور؟ آنها اطلاع داشتند که مرک در سرتاسر جهان مراکز کارآزمایی دارد. آیا پزشکان کلینیکی در همه جا از همین پروتکل تبعیت میکردند؟ این پروتکل میگوید ده درصد از شرکتکنندگان (البته فقط در ایالات متحده) یک «کارت گزارش واکسیناسیون» دریافت کردهاند تا اثرات ناخواسته طی ۱۵ روز اول بعد از دریافت هر نوبت واکسن را ثبت نمایند.{۸} چرا دختران دانمارکی، کارت گزارش دریافت نکرده بودند؟ این دو نفر، سوالات بسیار بیشتری داشتند. کسیا و سسیلیا با زنان بسیار دیگری که از این کارآزماییهای بالینی آسیب دیدهاند ملاقات کردهاند.
این زنان حامی همدیگر شدهاند و حال بسیاری از آنان کم کم دارد خوب میشود. آنان چند پزشک را پیدا کردهاند که وضعیتشان را باور میکنند و قصد کمک دارند. به تدریج که کندوکاو این دو ادامه مییابد متوجه یک الگو میشوند: هرجا این واکسن عرضه شده است، فاجعه به بار آورده است.
انتهای پیام /
نظر شما