ایسکانیوز - فرهنگی - مجید فاضلی: عرصه کودک و نوجوان جز آن بسترهای مهمی است که در نزدیک به سه دهه اخیر، با بیتوجهیهای زیادی در عرصه رسانه و به خصوص صداوسیما مواجه شده است. این بی توجهی شاید برای امروز ما هزینهای نداشته باشد اما در بلند مدت کشور را با مشکلاتی در عرصه فرهنگ مواجه خواهد کرد که برای جلوگیری از چنین مسئلهای باید فکر و چارهای اندیشید. از این رو برای درک و فهم مشکلات موجود در سینمای کودک و نوجوان با عادل بزدوده (نویسنده و کارگردان عروسکی) گفتوگو داشتیم. مشروح گفتوگو با عادل بزدوده را در ادامه میخوانید.
*بچهها را دو دهه از دست دادهایم
ایسکانیوز: چرا در سینمای کودک و نوجوان دچار کم کاری شدهایم؟
ابراز تاسف میکنم از اینکه حداقل دو دهه، کاری برای کودک و نوجوان چه در سینما یا تلویزیون انجام نشده و باعث و بانی آن مدیران ارشد صداوسیما بودهاند نه عوامل اجرایی چون خودم، زیرا عوامل اجرایی کننده کار هستند. در دهه ۶۰ کمترین زمانی که میتوانستیم در خانه حضور داشته باشیم آن زمانی بود که کار نداشتیم. اما در طول سال در استودیو و فضاهای مختلف حضور داشتیم تا برنامهای برای کودک و نوجوان تهیه شود. حالا این خسران را چه کسی بایدجواب دهد؟ افرادی مثل عادل بزدوده که نباید جواب دهد. پاسخ این مسئله به عهده کسانی است که در صداوسیما نشستند و شبکهها را زیاد میکنند. سخت افزار میآورند و پول از بیتالمال میرود و در ساخت برنامهها به شدت زیر صفر قرار میگیریم. داد خودمان را چگونه به گوش دیگران برسانیم؟!
شدیدا در سینمای کودک و نوجوان کاستی داریم و دو دهه است که بچه ها را از دست دادیم و از این بابت در آینده متضرر خواهیم شد. زیرا وقتی در یک ترازوی دوکفهای در یکی از کفههای آن ماهواره غوغا میکند معلوم است برای این مسئله باید کار کنیم که صداوسیما به بخش کودک و نوجوان توجهی ندارد و اگر توجه دارد بسیار ناچیز است. این غصه من در این سن و سال است که عمری را برای کودک و نوجوان در صداوسیما و سینما گذارندهام. ابزار تاسف میکنم که مدیران چه زمانی قرار است بیدار شوند آیا به عمد خود را به خواب زدهاند و از قصد نمیخواهند صدای ما را بشنوند؟
*رفتار صداوسیما در بخش کودک و نوجوان خوب نیست
ایسکانیوز: فارابی یا جشنواره فیلم کودک و نوجوان میتوانند چه کمکی به این عرصه کند؟
بنیاد سینمای فارابی را باید دید چه شاکلهای دارد و قدرت اجرایی آن تا چه میزان است. آیا قدرت میلیاردی صداوسیما را دارد؟ اصلا اینگونه نیست. فارابی را نباید با صداوسیما مقایسه کرد. اما راهکاری که بنیاد فارابی پیگیری میکند این است که فیلمهایی را که در اختیارش قرار میگیرد به صورت بر خط اکران میکند. تنها کاری است که میتواند انجام دهد. در فضای موجود که کرونا حضور دارد افرادی که قصد دارند فیلم بسازند باید آثار خود را کجا بسازند؟ با چه امکاناتی باید بسازند؟ آیا با آمدن کرونا همه میتوانند کنار هم قرار بگیرند مثل بازیگر و کارگردان، یا اینکه همه آلوده خواهند شد؟
یعنی همه باید درگیر این ویروس منحوس شوند؟ نمیشود این کار را انجام داد. بنیاد فارابی در حال ارائه بیشترین طرح است. یعنی اینکه فیلم ها را به صورت بر خط برگزار کند. آن هم در این مقطعی که کرونا وجود دارد. راهکار برای برون رفت از این وضعیت چیز دیگری است، آن برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است که متاسفانه تلویزیون برای افرادی که عمری را در صداوسیما گذراندهاند هیچ برنامهای را تدوین نکرده است.
از ما نخواسته که مثلا به فکر نوشتن فیلم نامه وسریال باشیم یا کارهایی را بسازیم که در عرصه کودک و نوجوان باشد. این نیز باید اتفاق بیفتد. یعنی کارهای کودک و نوجوان به تمام استانها باید برسد. در این امر نه فقط تهران یا کلان شهرها بلکه کل کشور را باید در نظر داشته باشیم. ما با کل ایران سر و کار داریم. آیا برای آنها خوراک فرهنگی تهیه شده است؟ به نظرم خیر. حتی آن چیزهایی هم که در دهه ۶۰ ساختیم نه اینکه به درد نخورد؛ به در میخورد اما دیگر امروزی نیست. مثلا کاری که ما ۳۰ سال پیش انجام دادیم کمی با اوضاع امروز جور است اما با بچههای امروز هماهنگی ندارد. خوراک فرهنگی بچه های این نسل نیست. نوع رفتار و مدیریت صداوسیما در بخش کودک و نوجوان خوب نیست و باید کار کارشناسانهای انجام شود.
*اسطورهها را زنده کنیم
ایسکانیوز: محتوای مورد نظر کودک و نوجوان امروزی چیست؟
تمام دنیا میدانند و حتی اساتیدی که در دانشگاه با ما تدریس میکردند، میدانند ۳۶ موضوع است که کل ارتباط بشر و اتفاقات اطراف آن را جلو میبرد. این ۳۶ مورد از قدیم بوده و اکنون نیز وجود دارد. رویکرد ما با نگاه امروزی باید اینطور باشد. مثلا وقتی امروز در مورد رفاقت صحبت میکنم نوع کار با ۳۰ سال پیش تفاوت دارد زیرا نوع زندگی و حرکت رو به جلوی آن و تکنولوژی موجود در اوضاع کنونی بسیار تاثیرگذار بوده است. پس باید با زبان امروزی مفاهیمی چون دوست داشتن، ایثار، فداکاری کردن را گفت.
فرض می کنیم ۲۰۰ سال پیش کسی که اعتبار در محل داشت چه کارهایی انجام میداد اما کار او را امروز نمیتوان انجام داد. آن موقع مثلا تمام محله طلاها، زندگی و خانواده خود را به فرد مورد اعتماد محل میدادند و میرفتند و برمیگشتند. آن آدم میتوانست وجدان و انسانیت را تعریف کند. الان نمیتوان چنین کاری انجام داد. باید راه کارش پیدا شود. باید دید چه چیزی را در زندگی کودکانمان کم داریم. اولین مورد آن به ادبیات کهن کشورمان مربوط میشود. ادبیات کهن ایران زمین به قدری غنی است که پایانی ندارد. از شاهنامه گرفته تا هفت پیکر نظامی گنجوی، گنجینهای از ادبیات داستانی را داریم. داستانهای زیادی داریم که میتواند با اوضاع امروز مطابقت پیدا کند و فرزندانمان بفهمند چه ادبیات غنی دارند. فرزندانمان اکنون به صورت شفاهی و دست و پا شکسته از طریق پدر و مادرها میفهمند که شاهنامهای هم وجود دارد. آیا پدر و مادر برای فرزندش شاهنامه فردوسی میخواند؟ خیر. آیا نظامی گنجوی را برای او میخواند؟ خیر.
در ایران زمینمان افسانهها و ادبیات غنی داریم که بیان آنها با ابزارهای امروزی میتواند باعث انتقال فرهنگ به کودکان و نوجوانانمان شود تا بدانند چه پشتوانه غنی و محکمی دارند و به کشورشان افتخار کنند. باید اسطوره هایمان را زنده کنیم و بگوییم که بیان آنها چه تاثیری می تواند در زندگی داشته باشد. این موضوع همان چیزی است که دوستانمان در صداوسیمای به کلی فراموش کردهاند.
*بیسوادی فرهنگ را خالی میکند
ایسکانیوز: آیا این مسئله در سینمای کشور نیز حس نمیشود؟
دقیقا اعتقاد دارم که دغدغه زنده کردن فرهنگ نیز بین سینماگران ما وجود ندارد. باید گفت مگر نویسنده چه قدر مطالعه دارد و چه قدر دوست دارد که تحقیق کند؟ نتیجه تحقیق و مطالعه نکردن همین چیزی میشود که امروز در سینما میبینیم. وقتی دانش ، تحقیق و پرسوجو اندک باشد خروجی میشود همین آثاری که میبینیم. برای فرهنگ کشورمان متاسفم. این فرهنگ در سینما تلویزیون با عارضه کم سوادی و کم تحقیقی مواجه است. نشان میدهد که بیسوادی فرهنگ ما را به شدت خالی میکند و با وجود پشتوانه قوی ادبیاتی چه قدر در تولید اثر ضعیف هستیم.
*روی فداکاریها کار کنیم
ایسکانیوز: اولین حرکت برای سینمای کودک و نوجوان چه میتواند باشد؟
اولین حرکت این است که باید سوادمان را بالا ببریم یعنی سواد مطالعاتی را باید بالا ببریم. هنرمندان عزیز که دغدغه کار فرهنگ و کودک و نوجوان دارند دوسال کار نکنند اما این دوسال را به مطالعه و تحقیق بپردازند. کارهای میدانی کنند. ببینند چه گنجینه قوی داریم که بعد با مطالعه به جا، فرهنگ را نشان دهند. نمیخواهیم رستم و سهراب را نشان دهیم اما در این داستان اتفاقی میافتد و آن مواجهه پدر و پسر است. این دو به خاطر علاقه شخصی به کشور دست به کاری می زنند و بعد هم ناخواسته این دو به جان هم میافتند. چنین داستانی پایه قوی است که فکر نمیکنم تاریخ مصرف داشته باشد. همیشه جنگ خوب و بد، نفرت، خیانت و فداکاری وجود دارد. فداکاریها را باید با مطالعه دقیق کار کرد که در این زمینه نیز ضعیف کار میکنیم.
انتهای پیام/
نظر شما