به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، موضوع درخواست قرار گرفتن نام سپاه پاسداران ایران در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا که پنج شنبه هفته گذشته توسط پارلمان این اتحادیه مطرح شد، در هفته جاری به یکی از محورهای مهم رسانهای هم در داخل و هم خارج کشور تبدیل شد. اقدامی که به اعتقاد برخی تحلیلگران حوزه بین الملل تاثیرات چندانی نمیتواند داشته باشد و صرفا یک عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران است. از طرف دیگر، همزمان با رای مثبت پارلمان اروپا به قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، نمایندگان اروپا به تعلیق مذاکرات برجام رای منفی دادند که در تناقض کامل با مورد اول قرار دارد. گروه بین الملل ایسکانیوز به منظور بررسی بیشتر این دو موضوع، مصاحبهای با دکتر یوسف عزیزی –تحلیلگر مسائل بین الملل- انجام داد.
اروپا به دنبال اعمال محدودیتها و قطعنامههای بیشتر علیه ایران
متن این گفتگو بدین شرح است:
- از نظر جنابعالی اقدام پارلمان اروپا با چه هدفی صورت گرفته و فکر میکنید اساسا میتواند خللی در فعالیتهای سپاه پاسداران ایجاد کند؟
در ابتدا باید بدانیم اقدامی که در پارلمان اروپا انجام شد به چه معناست. نهاد قانونگذاری اروپا –یعنی پارلمان اروپا- به رقم داشتن اختیارات زیادی در موضوعاتی مانند بودجه اتحادیه اروپا یا قراردادهای بازرگانی، در موضوعات مرتبط با سیاست خارجی و امنیت ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپا از حداقل قدرت و اختیار برخوردار است و نهادهای اجرایی اتحادیه اروپا ملزم نیستند مصوبات این پارلمان در مسائل سیاست خارجی و امنیت بین الملل را مورد توجه قرار دهند. پس قطعنامه پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و درخواست اضافه کردن نام سپاه به فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا که اخیرا تصویب شده، ضمانت اجرایی ندارد.
در واقع یک مناسبات و فرایند قانونی در سیستم اتحادیه اروپا، در شورای اروپا، در تعیین وزاری خارجه اتحادیه اروپا وجود دارد که ماهها طول میکشد تا این قضیه به نتیجه برسد. پس ممکن است ما این قضیه را شروع یک روند و پرونده سازی خطاب کنیم؛ لذا اتفاقی هنوز رخ نداده است. بهانههای آنها معمولا بحثهای حقوق بشری –مخصوصا به خاطر اتفاقات اخیر در ایران- و همینطور جنگ اوکراین است. اما باید بدانیم که قبل از این هم کلیت سپاه پاسدارن توسط آمریکاییها به عنوان یکی از اجزای نیروهای رسمی نظامی یک کشور را برای اولین بار در لیست سازمانهای تروریستی خودشان قرار دادند. بنابراین کاری که اتحادیه اروپا اگر بخواهد در یک فرایند شش ماهه انجام دهد، در واقع جا پای عملکرد آمریکا گذاشتن است.
لذا اینکه بخواهین بگوییم خللی در فعالیتهای سپاه پاسدارن ایجاد خواهد شد، خیلی بعید میدانم؛ همانطور که اقدام آمریکا هم خللی در فعالیت سپاه پاسداران ایجاد نکرد و بر عکس نفوذ و گستردگی اقداماتی که ایران در حالت کلی و سپاه به عنوان بخشی از نیروهای رسمی انجام دادند، از نظر قدرت افزایی ایران در منطقه خاورمیانه، در منطقه خلیج فارس و همینطور در ایجاد ارتباطات بیشتر با همسایگان و با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای -در این زمینه میتواند بحثهای موشکی و پهپادی، نظامی، امنیتی و اقتصادی باشد- فعالیتهای سپاه حتی بیشتر هم شد.
لذا فکر نمیکنم کاری که اتحادیه اروپا هم میخواهد انجام دهد، نتیجه عملی داشته باشد. البته این مسئله حتما یک پروپاگاندای خاصی ایجاد خواهد کرد؛ همامنطور که در این چند وقت اخیر ایجاد کرد. از دلایل و اهداف آن میتوان به این مسئله اشاره کرد که میتواند یک روحیه دادن باشد برای اتفاقاتی که اخیرا در ایران افتاد. اکنون یک مرزبندی مشخصی بین کسانی که خصوصا در خارج از کشور دنبال براندازی هستند با کسانی که انتقاد از وضع موجود دارند و مطالبات بر حقی هم دارند، شکل گرفته است.
من فکر میکنم یکی از اهدافی که اروپاییها میخواهند نشان دهند و این پروپاگاندا در اتحادیه اروپا تصویب شد، در واقع روحیه دادن به گروههای برانداز بود. آنها در هفتههای اخیر ریزش نیرو داشتند، بین خودشان اختلاف ایجاد شد، و هدف روحیه دادن به آنها و پروپاگاندای کلی که شروع شده است. تاثیر این اقدام را در بازار ارز، افکار عمومی ایران و شبکههای فارسی زبان میتوان دید. در غیر اینصورت، به نظر نمیرسد از نظر عملی تاثیر خاصی داشته باشد.
- در شرایطی که پارلمان اروپا پیشنهاد قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی این اتحادیه را تصویب کرده است، اما به تعلیق مذاکرات برجام رای منفی داد. این تناقض چطور قابل تفسیر است؟
واقعا سوال خیلی خوبی مطرح کردید. در واقع این تناقضی که وجود دارد، چگونه قابل تصویر است! ما دیدیم بعد از رای گیری که انجام شد و پارلمان اروپا این پیشنهاد را مطرح کرد که سپاه پاسدارن در فهرست سازمانهای تروریستی قرار بگیرد، اما در همان جلسه آقای جوزف بورل –مسئول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا- طی صحبتهایی که انجام میدهد به نمایندگان اتحادیه اروپا میگوید در مواجه با پرونده هستهای ایران بهترین مسئله همچنان مذاکرات، دیپلماسی و بازگشت به برجام است و در نهایت نمایندگان رای منفی به تعلیق آن میدهند. واقعا این تناقض چونه قابل تفسیر است!
اروپا به دنبال اعمال فشارهای روانی علیه ایران در زمینه پرونده هستهای
یکی از دلایلی که شاید در سوال اول هم باید به آن پرداخته میشد، بحث فشارهای روانی در زمینه پرونده هستهای است. دولت آقای رئیسی بسیار فعالانه و خوب در یک سال اخیر نسبت به ایجاد اهرمهای لازم برای جلوگیری از درخواستهای فرابرجامی و فراقانونی آمریکا و اتحادیه اروپا عملکرد بسیار خوبی داشت. در واقع اهرمهای فشار و کارتهای بازی استراتژیک خود را ایجاد کرده بود و عملا اروپاییها و آمریکاییها مجبور بودند بر سر همان برجام 2015 با ایران به توافق برسند؛ نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم و همان چیزی که ایران میخواست.
این انتظار هم میرفت که بعد از انتخابات نوامبر کنگره آمریکا آن چهار-پنج اختلاف کوچک که در متن نهایی وجود داشت، به سرانجام برسد. ولی مسائلی که در ایران اتفاق افتاد، این توهم را برای طرف غربی ایجاد کرد که ایران با موضع ضعیفتری وارد مذاکرات خواهد شد. اما در چند هفته اخیر دیدیم با اینکه ادعا میشد که بحث هستهای ایران و موضوع مذاکرات احیای برجام در اولویت سیاست خارجی آمریکا و بعضی کشورهای اروپا در قبال ایران نیست، اما در پشت پرده خبرگزاریهای خارجی نشان دادند که مسئولین سیاست خارجی آمریکا و اروپا به دنبال توافق با ایران و آغاز دور جدید مذاکرات هستند.
لذا یکی از مسائل مهم در اضافه کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا این است که اختلافات را در داخل ایران زیاد کنند و اهرم فشار جدید ایجاد کنند که البته همه اینها تاثیر عملی ندارد و یک پروپاگاندا است. بعید میدانم که آنها به اهداف خود برسند. هر چند که این بمباران خبری و بمباران اطلاعات غلط به جامع ایران و اقشار مختلف توسط بنگاههای خبرپراکنی که در چند سال اخیر بیشتر هم شدهاند، به همین دلیل است. آنها میخواهند تاثیرپذیری مردم و مسئولین کشور است تا ایران در میز مذاکرات هستهای و میز مذاکرات امنیت ملی خود امتیازات بیشتری بدهد.
در واقع تناقض در رفتار اتحادیه اروپا تنها از این طریق قابل توجیه است. آنها هم میخواهند بازوهای امنیتی و توان نظامی-امنیتی ایران را محدود کنند و هم از درون اختلاف افکنی کنند. باید دید که آیا مردم خوب ایران و مسئولین جمهوری اسلامی میتوانند در مقابل این هجمه تبلیغاتی و پروپاگاندا مقاومت کنند یا خیر.
انتهای پیام/
نظر شما