به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، دانشگاه فرهنگیان سال ۱۳۹۰ با هدف تربیت و توانمندسازی معلمان و پس از تجمیع همه مراکز تربیت معلم تاسیس شد. با توجه به اهمیت نقش معلمان در پرورش نسلهای آینده،شورای عالی انقلاب فرهنگی که ۱۰ سال پیش اساسنامه این دانشگاه را تصویب کرد، هماکنون به بررسی عملکرد این دانشگاه پرداخته و ضمن شناسایی مشکلات کمی و کیفی آن، راهکارهایی برای بهبود شرایط آن ارائه کرده است.
فقط ۱۴ درصد ایرانیان دانشگاه رفتهاند/ تحصیلکردهترین کشورهای جهان کدامند؟
در این زمینه با سیدجلال موسوی معاون ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتوگو کردیم که در ادامه آمده است:
در ابتدا در مورد ضرورت توجه به دانشگاه فرهنگیان و تشکیل ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی توضیح دهید.
نظام تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با مشکلات جدی مواجه است. با توجه به این که حل مشکلات آموزشی کشور در گرو تربیت معلم شایسته است، توجه به دانشگاه فرهنگیان و مسائل آن ضروری است.
در این راستا، ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی آبان ماه ۱۴۰۱ تشکیل شد. پس از تشکیل این ستاد، تصمیم برآن شد که نظام مسائل استخراج شود و در ادامه سیاستگذاری بر اساس مشکلات و مسائل انجام شود. در این زمینه، اسناد بالادستی و مقالات علمی بررسی شد. همچنین با خبرگان علمی و تجربی مصاحبه انجام شد و حدود ۷۰ مسئله شناسایی شد. در ادامه اولویت بندی مسائل انجام شد که اولویت اول بحث تربیت معلم می باشد. بنابراین این موضوع در دستور کار ستاد تعلیم و تربیت قرار گرفت.
برای شناسایی چالشهای دانشگاه فرهنگیان، جلسات متعددی با دکتر صحرایی رئیس دانشگاه فرهنگیان و همچنین ذینفعان متعدد دانشگاه فرهنگیان داشتیم. همچنین نظام تعلیم و تربیت ۱۴ کشور را بررسی کرده و با نظام مسائل دانشگاه فرهنگیان مقایسه کردیم. این بررسیها نشان داد که وضعیت این دانشگاه خیلی بدتر از چیزی بود که انتظار داشتیم.
مبتنی بر هدفی که در نظام آموزشی داریم. معلم اولویت اول را دارد. پس دانشگاه فرهنگیان هم اولویت اول را خواهد داشت. چون این دانشگاه قرار است نیرویی تریبت کند که عهدهدار تربیت نسل ۳۰ سال آینده است. من تاکنون ندیده بودم که مجموعهای تا این حد مهم و در عین حال مظلوم باشد.
به مشکلات دانشگاه فرهنگیان اشاره کردید. با توجه به این که ۱۰ سال از تاسیس دانشگاه فرهنگیان میگذرد، به نظر شما این دانشگاه چه کاستیهایی در عملکرد دارد؟
دانشگاه فرهنگیان در هفت حوزه با چالش مواجه است. این چالشها در ۲ بخش کمی و کیفی قابل بررسی هستند. نخستین چالش مربوط به اعضای هیئت علمی است. نسبت اعضای هئیت علمی به دانشجو بر اساس استاندارد وزارت علوم یک به ۲۰ است. در برخی دانشگاهها مانند دانشگاه تهران یا شریف یا علوم پزشکی تهران این وضعیت بهتر بود و کمتر از ۲۰ است؛ اما متاسفانه این نسبت در دانشگاه فرهنگیان یک به ۱۱۷ است که با استاندارد وزارت علوم فاصله بسیاری دارد و این یعنی فاجعه.
نسبت هیئت علمی به دانشجو در دانشگاه فرهنگیان ۱۰ سال پیش و در زمان تاسیس این دانشگاه یک به ۳۶ بوده است. با وجود این که رهبری بارها بر اهمیت این دانشگاه تاکید کرده است. همچنین هیچ کس منکر ضرورت وجود معلم شایسته نیست؛ اما در این ۱۰ سال نسبت هیئت علمی به دانشجو در این دانشگاه نه تنها بهبود پیدا نکرده بلکه پسرفت هم داشته است. دانشگاه فرهنگیان در مولفه نسبت استاد به دانشجو افت کیفیت داشته است.
قصد ندارم اهمیت دانشگاه دولتی را زیر سوال ببرم؛ اما توجه به این نکته لازم است که دانشجویان تربیت شده در دانشگاه شریف اگر مهاجرت نکنند، معمولا در صنعت مشغول به کار میشوند و ارتباطی با انسان و تربیت ندارند. به همین دلیل، ما معتقدیم که باید به دانشگاه فرهنگیان که مسئولیت تربیت نسل ۳۰ سال آینده را برعهده دارد، بیشتر توجه کرد.
دانشگاه فرهنگیان مشکلاتی کیفی هم دارد. مانند این که اغلب استادان این دانشگاه مدرک کارشناسی ارشد دارند. تقریبا ۸۰۰ عضو هیئت علمی دارد که حدود ۵۰ درصد آنها کارشناسی ارشد دارند. حتی یک نفر استاد تمام در دانشگاه فرهنگیان نداریم. البته دلیل نداشتن استاد تمام، ضعف استادان نیست. متناسب نبودن مفاد آییننامه ارتقا با ماموریت های استادان دانشگاه فرهنگیان است. برای مثال یکی از مهمترین موارد آییننامه نگارش مقاله است، در حالی که ماموریت دانشگاه فرهنگیان تربیت معلم است نه نگارش مقاله.
این آییننامه، استادان را در تعارض قرار میدهد که اگر بخواهند ارتقای مرتبه علمی داشته باشند باید مقاله بنویسند؛ اما اگر بخواهند به کشور کمک کنند باید برای تربیت دانشجو-معلمان وقت بگذارند. رشد کیفی باید بر اساس ماموریت دانشگاه اتفاق بیافتد. تربیت دانشجو معلم باید برای استادان این دانشگاه ارتقا به همراه بیاورد.
برخی کارشناسان معتقدند که آزمون تستی کنکور شیوه مناسبی برای پذیرش در دانشگاه فرهنگیان نیست. نظر شما چیست؟
در هیچ جای جهان، باهوشها به رشته پزشکی و دندانپزشکی نمیروند. این افراد معمولا به رشتههای علوم پایه مانند ریاضی یا فلسفه میروند. وقتی افراد با هوش به رشتههای پزشکی و دندانپزشکی میروند پس از مدتی بیانگیزه میشوند. به همین دلیل است که این افراد مدتی بعد وارد ساخت و ساز و تجارت میشوند.
افرادی باید وارد دانشگاه فرهنگیان شوند که دارای هوش های چندگانه باشند، دارای مهارت های بین فردی و میان فردی باشند و شخصیت و منش معلمی داشته باشند. همچنین معلمی و تربیت کردن را دوست داشته باشند. حتما لازم نیست که افراد باهوش وارد دانشگاه فرهنگیان شوند. به نظر من، اگر افراد باهوش که روحیه معلمی ندارند، به دانشگاه فرهنگیان بیایند پس از مدتی معلمی کردن، بیانگیزه میشوند.
یکی از دلایل بیانگیزگی برخی معلمان این است که روحیه معلمی نداشته؛ اما معلم شدهاند. فردی باید در دانشگاه فرهنگیان جذب شود که ویژگی معلمی داشته باشد. نه این ک در تستزنی مهارت داشته باشد.
یکی از مشکلات این است که داوطلبی که در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته میشود، از روز اول رسمی میشود. هیچ جای جهان دانشجو از روز اول رسمی نمیشود. اغلب کشورها به دانشجو معلم بها میدهند و حقوق مکفی پرداخت میشود؛ اما سالهای متعدد و زیادی طول میکشد تا رسمی شود.
کمک هزینه تحصیلی میتواند وجود داشته باشد؛ اما از روز اول رسمی نشوند. چون ۱۸ سالگی سنی نیست که یک فرد بخواهد برای همه آیندهاش تصمیم بگیرد. رسمی شدن دانشجو معلمان از ابتدای تحصیل هم به کیفیت لطمه وارد میکند و هم به انگیزه. اگر این فرایند پویا بشود و دانشجو معلم حق انتخاب داشته باشد. البته من با حذف پرداخت حقوق به دانشجو معلمان هم مخالفم.
آزمون تستی و انجام مصاحبه در ۲ هفته، به شناسایی فردی که ویژگیهای مناسب معلمی را داشته باشد نمیانجامد. کنکور تیرماه برگزار میشود، نتایج مرداد اعلام میشود و بعد انتخاب رشته. پس از اعلام نتایج نهایی، دانشگاه ۲ هفته وقت دارد که مصاحبه ۶۰ هزار نفر را انجام دهد. دانشگاه نمیتواند در ۲ هفته این تعداد داوطلب را بررسی کند و در این بررسی هم بفهمد که شخصیت کدامیک با معلمی متناسب است به همین دلیل است که اکثر مصاحبه شوندگان از روند مصاحبه ناراضی هستند.
تجربه کشورهای دیگر در زمینه پذیرش و تربیت دانشجو-معلمان چگونه است؟
مقایسه عملکرد دانشگاه فرهنگیان با نظام تربیت معلم در کشورهای موفق نشان میدهد که ما بسیار ضعیف عمل کردهایم. برای بررسی تجربه کشورهای دیگر، مطالعه تطبیقی انجام دادیم. در استرالیا فردی که قصد دارد معلم شود، علاوه بر آزمون باید در مصاحبه هم شرکت کند. علاوه بر مصاحبه، تست آزمونهای روانسنجی و آزمونهای نگرشسنجی هم باید بدهد.
فنلاند یکی از کشورهای موفق در حوزه آموزش و تربیت معلم است. فنلاند در کنار آزمون، ارزیابی عملکرد فوق برنامه دارد به این معنا که هوش چندگانه افراد را بررسی کرده و تست شخصیت میگیرد. همچنین مهارتهای ارتباطی فردی و بین فردی را بررسی میکند. تست روانشناسی تعهد معلمی میگیرد. مصاحبه با متخصصان علوم تربیتی هم دارند. وقتی افرادی که انتخاب میشوند از این فیلترها عبور کنند، میتوانند به ارتقای نظام آموزشی فنلاند کمک کنند.
از آنجایی که دانشگاه فرهنگیان نمیتواند در ۲ هفته بررسی داوطلبان را انجام دهد و عموما هم داوطلبان از روند بررسیها ناراضی هستند. اگر آزمونهای ضروری مثل آزمون تست شخصیت قبل از مصاحبه انجام شود، بررسی داوطلبان سرعت بیشتری خواهد گرفت. به نظر من برگزاری کنکور ۲ بار در سال این امکان را میدهد که دانشگاه فرهنگیان فرصت بیشتری برای بررسی داوطلبان داشته باشد.
راه دیگر این است که هماکنون پنج گروه آموزشی وجود دارد به ۶ گروه افزایش یابد که داوطلبان دانشگاه فرهنگیان به صورت جداگانه بررسی شوند. مثلا در ژاپن کسی که میخواهد معلم شود باید آزمون ماهیگیری بدهد. چون در کشورشان داشتن این ویژگی مهم است. راهکار دیگر است که متقاضیان دانشگاه فرهنگیان فقط در آزمون دی ماه شرکت کنند تا دانشگاه فرصت بررسی بیشتر را داشته باشد.
یکی دیگر از چالشهای دانشگاه فرهنگیان کمبود تعداد واحدهای کارورزی است. بررسی کشورهای موفق در حوزه تربیت معلم نشان میدهد که ۵۰ درصد سرفصلها از ترم چهارم به بعد به کارورزی اختصاص دارد. برای مثال دانشجو-معلمان در ژاپن ۲ سال پس از فارغ التحصیلی کارورز هستند. پس از گذراندن این ۲ سال در آزمون شرکت کرده و مشخص میشود برای شغل معلمی مناسب هستند یا نه. در حالی که در ایران فقط هشت واحد برای کارورزی وجود دارد که آن هم به درستی اجرا نمیشود.
نظام آموزش دانشگاه فرهنگیان باید عملیتر شود. وقتی واحدها عملی نباشند، معلم بدون داشتن اعتماد به نفس لازم در کلاس حاضر میشود.
کمبود تعداد معلم یکی دیگر از مشکلاتی است که برخی معتقدند به عملکرد نامناسب دانشگاه فرهنگیان برمیگردد، نظر شما چیست؟
ما سالانه بیش از ۵۰ هزار معلم نیاز داریم، در حالی که دانشگاه فرهنگیان در حال حاضر حداکثر ۲۵ هزار معلم فارغ التحصیل میکند. با توجه به این که بررسیهای آماری نشان میدهد حداقل تا ۳۰ سال آینده تعداد دانشآموزان در ایران کاهشی نخواهد بود، کمبود معلم در کشور جدی است.
بر رفع مشکل کمبود معلم ۲۵ هزار نفر دیگر بر اساس ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان جذب می شوند. آزمونی تستی بر اساس ماده ۲۸ برگزار شده و برگزیدگان باید در دوره یک ساله شرکت کنند که این اتفاق در عمل نمیافتد.
دوره آموزش یکساله به درستی برگزار نمیشود، چون زمان کافی یعنی یک سال برای گذراندن دوره وجود ندارد و تنها چند هفته تا شروع سال وقت دارند دوره بگذرانند.
بررسی افرادی که بر اساس ماده ۲۸ پذیرفته شدهاند نشان میدهد که فقط ۵ درصد از پذیرفتهشدگان فارغالتحصیل دانشگاههای برتر بودند. همچنین ۳۳ درصد از دانشگاههای دولتی بر اساس ماده ۲۸ پذیرفته شدند و ۷۰ درصد از دانشگاههای غیردولتی بودهاند. این آمارها بیانگر ناتوانی نظام آموزشی در جذب نخبگان است. این ناتوانی میتواند به دلیل تستی بودن آزمون یا محدودیت رشتهها باشد.
مشکل دیگر این است که محدودیت سنی برای ورود به دانشگاه فرهنگیان وجود دارد. وقتی دانشجویان در ۱۸ سالگی وارد این دانشگاه میشوند، حدود ۴۵ یا ۴۸ سالگی بازنشسته خواهند شد، در حالی که معلم در این سن تازه به اوج پختگی خود رسیده است.
یکی دیگر از مشکلات این است که ۹۶ واحد دانشگاهی فرهنگیان وجود دارد که بسیاری از واحدها هیچ امکاناتی ندارد نه آزمایشگاه، نه خوابگاه، نه کتابخانه و نه آمفی تئاتر.
وقتی علت آن را جویا میشویم و میبینیم که یک مدیر، مسئول یا نماینده مجلس فشار آورده که در شهرش دانشگاه فرهنگیان تاسیس شود. به نظر من اگر به تعداد استانها واحد دانشگاهی وجود داشته باشد، میتوان برای آنها امکانات لازم را فراهم آورد؛ اما وقتی تعدد مراکز وجود دارد، امکانات کم میشود. به طوری که برخی واحدها اصلا عضو هیات علمی ندارد که این فاجعه است و بیتوجهی نسبت به نظام تعلیم و تربیت و مظلوم بودن دانشگاه فرهنگیان را نشان میدهد.
مشکل دیگر این است که معلمان در ایران گواهی صلاحیت حرفهای ندارند. آزمون صلاحیت حرفهای در ایران برای رشته هایی مثل روانشناسی و حقوق برگزار میشود؛ اما برای معلم چنین آزمونی وجود ندارد. همچنین در بسیاری از کشورها برای مشاغلی مانند رانندگی تاکسی هم این آزمون وجود دارد.
آمارها نشان میدهد که از سال ۸۵ تا امروز حدود ۴۰۰ هزار نیرو در آموزش و پرورش جذب شدهاند که نه از طریق آزمون استخدامی جذب شدهاند و نه از دانشگاه فرهنگیان. والدینی که میخواهد فرزند خودش را به مدرسهای که معلمش از روش های مناسب و دقیق جذب نشده اند، بفرستد نباید نگران باشد؟!
داشتن گواهی صلاحیت حرفه ای حداقل است؛ چرا که خانواده ها به آموزش و پرورش اعتماد دارند با آرامش فرزندان خود را به مدرسه میفرستند.
با توجه به مشکلاتی که مطرح شد، به نظر شما راهکار رفع آنها چیست؟
پس از طرح این هفت چالش اساسی در دانشگاه فرهنگیان، لازم است برای هر کدام راهکارهایی عنوان شود. مثلا برای کارورزی راهکار این است که تعداد واحدهای کارورزی حداقل ۱۰ تا ۲۰ درصد واحد های دانشگاهی افزایش پیدا کنند. برای اجرای این راهکار آموزش و پرورش باید با دانشگاه فرهنگیان همکاری کند.
برای مشکلات ارتقای استادان لازم است آییننامه ارتقا برای اعضای هیئت علمی تغییر کند و آییننامهای اختصاصی برای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تدوین شود. منظور از تغییر آییننامه، افت آن نیست، بلکه تغییر بر اساس ماموریت دانشگاه است.
برای پیشگیری از آسیبهای رسمی شدن دانشجو-معلمان از ابتدای ورود به دانشگاه، نظر تخصصی من این است که نظام رسمی شدن به نظام رتبهبندی گره بخورد. این گونه فرد احساس میکند که اگر تلاش کند قراردادش قویتر میشود و افزایش حقوق پیدا میکند.
عموماً در کشورهایی مثل ژاپن به معلمان خوب، حقوق خوب میدهند؛ اما فرایند بررسی آنها هم ۱۲ سال طول میکشد. همچنین گواهی صلاحیت حرفهای باید دریافت کنند که مدت ۵ یا ۱۰ ساله دارد و پس از این مدت باید دوباره بررسی شوند.
دانشگاه در راستای اجرای این راهکار نباید حقوق دانشجو-معلمان را حذف کند تا انگیزه این افراد از دست برود، بلکه باید مراحلی را تعریف کند که سطح بندی در آن وجود داشته باشد. دانشگاه همچنین میتوانند کمک هزینه تحصیلی پرداخت کند.
به نظر من تربیت متخصص وظیفه آموزش عالی است و آموزش و پرورش باید تربیت را شکل بدهد. نظام آموزش و پرورش باید برای این شهر و کشور شهروند تربیت کند. عموماً در دانشگاههای جهان نظام تربیت معلم، آموزشی، مهارتی تربیتی است. این شیوه در ایران هم راهگشا خواهد بود.
راهکار در مورد واحدهای ناکارآمدی که در استانها وجود دارد این است که هر استان یک واحد داشته باشد. دانشجو معلمی که به دانشگاه میرود باید احساس کند در یک دانشگاه واقعی درس میخواند. واحدهای متعدد دانشگاهی هم میتوانند به یک سوم کاهش پیدا کنند.
انتهای پیام/
نظر شما