این کنارهگیری، اگرچه اسما داوطلبانه بود و فرستاده سازمان ملل در عراق هم آن را نشانه پایبندی مالکی به دموکراسی و قانون اساسی دانست، اما عملاَ با توجه به حمایت نمایندگان و مرجعیت شیعه از العبادی، نارضایتی شدید کردها و سنیها از مالکی و قطع حمایت متحدان خارجی، به خصوص ایران و آمریکا، از وی ناگزیر به نظر میرسید. همه این تحولات در حالی صورت گرفت، که نیروهای دولت اسلامی (داعش) همچنان به پیشروی خود در عراق ادامه میدهند و سازمان ملل متحد وضعیت این کشور را "فوق اضطراری" اعلام کرده است.
نوری مالکی 64 ساله، چهار دختر و یک پسر دارد و دارای مدرک فوق لیسانس ادبیات عرب از دانشگاه بغداد است، اما با این وجود بعید است که قصد داشته باشد پس از کنارهگیری از نخستوزیری، خود را وقف خانواده یا ادبیات کند. شنیدهها حاکی از آنند که پیشتر به مالکی پیشنهاد شده بود تا در عوض کنارهگیری داوطلبانه از قدرت، بر صندلی معاونت العبادی را بنشیند، ولی وی این پیشنهاد را رد کرده بود.
با توجه به حضور هشت ساله مالکی در راس هرم قدرت در عراق، اینکه او به صندلیای جز صندلی شماره یک کابینه راضی نشود شاید چندان تعجبآور نباشد. اما جدای از این، وی روز گذشته در حساب توئیتری خودش نوشت که راهی زادگاهش در کربلا میشود و در ادامه مسئولیت هیچ مقام و منصبی را نمیپذیرد. البته کنارهگیری همیشگی مالکی از مناصب دولتی (یا همان نخستوزیری) به نظر میرسد بیش از آنکه از بزرگمنشی او ناشی شود، نتیجه واقعگرایی اوست.
نخستوزیر جدید در عین حال که از حمایت سنتی شیعیان عراق برخوردار است، استقبال کردها و سنیهای ناراضی از مالکی را پیش روی خود میبیند. جدای از این موضوع، در حال حاضر اصلیترین و فوریترین تهدیدی که عراق با آن مواجه است، حضور و پیشروی سریع نیروهای داعش در این کشور است. گروهی که مقابله با آن بدون کمک متحدان غربی و همسایگان عراق کاری غیرممکن به نظر میرسد.
از این رو استقبال کشورهای غربی و همسایگان عراق، از جمله ایران و عربستان از انتخاب العبادی به نخستوزیری، او را امیدوار کرده که این کشورها او را در مقابله با تروریستهای داعش تنها نخواهند گذاشت. از این رو شاید بتوان او را مردی دانست که در حال حاضر از بیشترین شانس برای موفقیت در مقابل داعش برخوردار است.
با توجه به مهیا بودن شرایط، چنانچه العبادی بتواند در مقابله با داعش موفق عمل کند و همچنین به قول خود مبنی به اعطای نقش موثر به سایر اقلیتها عمل کند، از هم اکنون باید او را نخستوزیری هشت ساله دانست. با همه این تفاسیر، نخستوزیری مالکی برای دوره سوم را باید رویایی دست نیافتنی دانست.
در عین حال، نباید از نظر دور داشت که مالکی به عنوان فردی که هشت سال نخستوزیر عراق بوده، همچنان در میان شیعیان از محبوبیت برخوردار است و در عین حال، با وجود کنارهگیری از نخست وزیری، همچنان رهبر حزب الدعوه و ائتلاف دولت قانون است و از این رو همچنان یک وزنه مهم در فضای سیاسی عراق محسوب میشود.
همراهی با العبادی یا تشکیل حزب جدید؟
بدین ترتیب دو مسیر پیش روی مالکی قرار دارد که هر دو از مجلس عراق میگذرد. در مسیر اول وی میتواند از شرایط حاضر و رهبریش در حزب الدعوه استفاده کند و در عین حال بر اثرگذاری خود در تحولات عراق حساب باز کند. در این صورت وی عملاً به رهبر بزرگترین متحد العبادی در مجلس عراق تبدیل شود.
مسیر دوم اما بیشتر به یک قمار شبیه است و مسیری است که پیشتر ایاد علاوی و ابراهیم الجعفری (نخست وزیران پیشین عراق) آن را آزمودهاند؛ یعنی تشکیل حزب و شرکت در انتخابات چهار سال آینده و تلاش برای بازگشت به قدرت.
مسیر دوم اگرچه بسیار وسوسه کننده است، اما راهی است که اولاً با توجه به شرایط فعلی احتمال به ثمر رسیدن آن بسیار اندک است و ثانیاً چنانچه به نتیجه دلخواه منجر نشود به ایجاد شکافی غیرقابل ترمیم میان مالکی و متحدانش در احزاب شیعی دامن خواهد زد.
چرا مالکی باید به ائتلاف شیعیان پایبند بماند؟
نوری مالکی به خوبی آگاه است که در شرایط حاضر که پست نخستوزیری را تحویل داده و دشمنان بسیارش در گروههای غیرشیعی به دنبال بازخواست وی به سبب عملکرد هشتسالهاش، به خصوص در چهار ساله دوم مسئولیتش هستند، بدترین اتفاق از دست دادن متحدان شیعهاش در مجلس خواهد بود، از اینرو منطقاً و با توجه به شرایط، به دنبال حفظ متحدانش در مجلس عراق و نزدیکی بیشتر با العبادی خواهد رفت و به احتمال قریب به یقین مسیر اول را برخواهد گزید تا ضمن حفظ نسبی وزن سیاسی خود از گزند پیگردهای پس از تحویل قدرت در امان بماند.