افزایش خروج نخبگان ایرانی  از کشور /صادرات مغز، در کنار صادرات نفت

فرار مغزها در دهه‌های پیشین هم در کشور وجود داشته است، اما در سال‌های اخیر روند خروج جوانان به ویژه دانشجویان به‌ گونه‌ای بوده است که بسیاری از افراد نسبت به خروج جوانان از کشور واکنش نشان می دهند.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از آرمان آمارهای موجود از افزایش خروج از کشور نخبگان ایرانی حکایت دارد. قشر تحصیلکرده ایرانی در سال‌های اخیر به دلایل گوناگون ایران را به قصد زندگی در کشورهای مختلف جهان ترک کرده‌اند. در سال های اخیر این پدیده آن چنان رواج داشته است که صندوق بین‌المللی پول، ایران را از نظر مهاجرت نخبگان در رتبه نخست قرار داده است. برای مثال در میان مراکز آموزش عالی در سراسر کشور دانشکده مهندسی دانشگاه شریف به عنوان یکی از مشهورترین نهادهای علمی شناخته شده، بیشترین تعداد مهاجران به اروپا و آمریکای شمالی را به خود اختصاص داده است. آنچه می خوانید نظرات حسن عشایری، استاد دانشگاه ، درباره معضل فرار مغزها و بروز مشکلات ناشی از آن در سال های اخیر است.

سالانه تعداد زیادی دانشجو از کشور خارج شده و دیگر علاقه ای به بازگشت نخواهند داشت، به نظر شما چه ضعف هایی در کشور سبب بروز پدیده فرار مغزها شده است؟

واقعیت این است که در داخل کشور امکانات گوناگونی از لحاظ آموزشی وجود دارد. در سال های اخیر با فعالیت دانشگاه های متعددی در قالب دانشگاه پیام نور، آزاد، علمی‌کاربردی و... شاهد تنزل کیفیت آموزش در کشور هستیم و به این ترتیب کادر آموزشی در برخی از دانشگاه های کشور چندان قوی و توانمند عمل نمی کند. با این اوصاف با پدیده فرار مغزها در بین قشر فرهیخته و تحصیلکرده جامعه به شیوه کسب بورسیه و با هدف عدم بازگشت افراد به کشور مواجه هستیم. تعداد قابل توجهی از اقشار تحصیلکرده فرصت مطالعه در خارج را دارند، اما آنها بعد از خروج از کشور دیگر هیچ تمایلی به بازگشت ندارند. برای مثال بسیاری از اساتید برای مهاجرت فرزندانشان به آن سوی مرزها تلاش می کنند و با وجود اینکه خودشان در محافل رسمی کشور به خدمت می پردازند، اما خواستار اقامت فرزندانشان در خارج از کشور هستند. مهاجرت و بروز پدیده فرار مغزها به چند دلیل برای افراد جاذبه دارد که یکی از آنها مساله اشتغال است. برای مثال در کشور ما تعداد افراد با مدرک های لیسانس و فوق لیسانس و فعال در شغل آزاد کم نیست. این امر گواه عدم تناسب شغل با قابلیت افراد است. از سوی دیگر، افراد تحصیلکرده در جامعه ما از مهارت چندانی برخوردار نیستند و این افراد با مهاجرت خواستار ورود به بازار کار و کسب مهارت با کیفیت هستند. این امر از سوی دیگر جاذبه کشورهای مقصد را از لحاظ محیط زندگی و اشتغال برای متقاضیان به مهاجرت دوچندان می‌کند و به این ترتیب کشورهایی همچون کانادا، استرالیا و آمریکا به پذیرش نخبگان و افراد مستعد و با قابلیت می‌پردازند. باید توجه داشت که در آن کشورها از این افراد متخصص با عنوان کارگر علمی استفاده می کنند؛ در واقع سرمایه داری مدرن به کارگر علمی نیازمند است. دومین امر مساله نیاز است. در اصل افرادی در این مرز و بوم با عدم موفقیت و کامیابی در دستیابی به اهدافشان به دلیل محدودیت ها و اعمال رفتارهای سلیقه‌ای، متقاضی مهاجرت می شوند. برخی افراد به دلیل تبعیض ها و ارتباطات موجود به سرعت وارد هیات علمی می شوند. از سوی دیگر، برخی افراد هم در محافل آموزشی به دلیل فرسودگی روال آموزشی چندان تمایلی به تغییر ندارند و در چنین شرایطی افراد سنت شکن چندان مورد پذیرش قرار نمی‌گیرند. بالطبع در چنین شرایطی کادر آموزشی از فعالیت این افراد جلوگیری می کند و همین ناکامی و برخوردهای سطحی می تواند زمینه های مهاجرت را در افراد به وجود آورد. متاسفانه به دلیل موانع موجود بسیاری از جوانان چندان جذب سیستم هیات علمی نمی شوند. باید دانست که برخی افراد به خواست خود از کشور خارج می‌شوند، اما برخی دیگر به دلیل برخی عواملی که پیش‌تر ذکر شد فرار مغزها و مهاجرت را بر قرار ترجیح می دهند.

با توجه به موج عظیم قشر تحصیلکرده در جامعه به نظر شما پاشنه آشیل این قشر در چیست؟

هم اکنون در کشور ما کم نیستند افراد بیکاری که صرفا تحصیلات داشته و چندان مهارتی ندارند. این امر در کشورهای دیگر حل و فصل شده است. برای مثال در کشور ژاپن در ابعاد مختلف اجتماعی، فنی و ... فوت و فن کار را به افراد می آموزند تا به این ترتیب آنها بتوانند در جامعه مفید باشند. بر این اصل می توان گفت در کشور ما ضمن صادرات نفت، صادرات مغز هم وجود دارد.

فقط به صرف مهاجرت نمی توان انتظار اشتغال مناسب داشت، کم نیستند افرادی که مهاجرت کرده اما در کشور مقصد به کارهای سطح پایین مشغولند.

بله، این امر کاملا بدیهی است. متاسفانه مساله مدرک‌گرایی یکی از مسائل و چالش‌های جدی در جامعه آموزشی کشور محسوب می شود. برای مثال کشور آلمان بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون به اندازه کشور ما در یک دهه اخیر دکتر و مهندس تولید نکرده است؛ در این کشور مدارس به شکل تکنیکی و مهارت آموزی به فعالیت می پردازند. در کشورهای پیشرفته شغل های مورد نیاز جامعه به افراد آموزش داده می‌شود و به این ترتیب افراد به سهولت شغل مورد نظر خود را پیدا کرده و یک زندگی منظم خواهند داشت، اما باید دانست که جو حاکم افراد را به سمت مهاجرت سوق می دهد.

منظور از این جو حاکم چیست؟

برای مثال وقتی افراد مهاجرت کرده بعد از مدتی به کشور باز می گردند و در مقایسه با گذشته موفقیت های گوناگونی کسب می کنند، همین امر می تواند برای دیگران جاذبه مهاجرت ایجاد کند. باید با ایجاد جاذبه های متعدد و متنوع داخلی جلوی مهاجرت ها گرفته شود. در ضمن معضل فرار مغزها در دیگر کشورها نیز مشاهده می شود، اما در آن کشورها با بررسی چالش ها جلوی پیشروی این عامل تا حدی گرفته شده است و به این ترتیب افراد خود را به نوعی بدهکار خاک و وطنشان می دانند. در ضمن مقوله دیگری که باید به آن توجه داشت رسیدگی و توجه به کارشناس خارجی در کشور است. این امر مصداق بارز این ضرب المثل است که: مرغ همسایه غازاست! باید مسئولان در نهادهای آموزشی و دیگر سازمان ها بدانند که به جای توجه بیش از حد به کارشناسان خارجی باید برای پیشرفت این مرز و بوم به متخصصان داخلی بها داده شود. برای مثال در چند سال اخیر بسیار شاهد بودیم که یک جراح از خارج وارد کشورمان می‌شود و مسئولان نیز با برجسته سازی او متخصصان داخلی را به سایه می‌رانند. این تبعیض را هم می‌توان یکی از مسائل تشدیدکننده فرار مغزها عنوان کرد. در کشور ما کم نیستند افرادی که امکان مهاجرت داشته و دارند، اما ترجیح می دهند در کشور بمانند و به وطنشان خدمت کنند. باید دانست که تا وقتی روابط بر ضوابط حاکم باشد وجود چنین مشکلاتی در جامعه ما کاملا بدیهی است. ارتباط مناسب می تواند افراد را با مدرک های کم و ساختگی جذب کند و دیگران نیز در کشور با این معضل دست به گریبان هستند و باید با عزم جدی و تغییر در سیستم آموزشی سازمان ها را از مدرک گرایی به سمت مهارت ها و توانایی حل مسائل اجتماعی سوق داد. در این شرایط وقتی افراد بدانند که در ایران هم می توان ثمر بخش به فعالیت پرداخت به نسبت قابل توجهی از فرار مغزها جلوگیری می شود. متاسفانه در بروز این معضل، خانواده ها، اجتماع، سیستم آموزش و پرورش، دانشگاه ها و سازمان ها هر یک نقش اساسی ایفا می کنند و برای حل این مساله باید همگان تلاش کنند. در ضمن همه افراد مهاجر در کشور مقصد به شغل‌های آن‌چنانی دسترسی نداشته و با شغل‌های سطح پایین امورات می گذرانند.

105105

کد خبر: 649570

وب گردی

وب گردی