برای ایران; مردم در انتخابات پیروز شدند

پرویز کرمی*

ما هر که باشیم و هر کجا باشیم، ممنون و مدیون ایرانیم. ایران بوده است که ما هستیم. این سرزمین خدایی، با این سابقه درخشان، گردن همه ما حق دارد و خداوند منان به واسطه این آب و خاک به ما نعمات گرانبهایی ارزانی داشته است که اگر شکرگزارشان نباشیم، از دستشان خواهیم داد. و مگر قبلا ندادیم؟ «شکر نعمت نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند». هر وقت کفران نعمت کردهایم، خداوند آن نعمت را از ما دریغ داشته و هرگاه شکرگزار نعمت بودهایم، باریتعالی به آن نعمت برکت بیحد و حصر عنایت فرموده. یکی از همین نعمات و افزوده شدن بر آن، «انتخابات» و حضور حداکثری مردم است.
از محاسن انتخابات، یکی این است که در بین آحاد ملت شور و حالی پدید میآورد و آرمانهایی را یادآوری میکند که فینفسه ارزشمندند. بالاتر از سطح رقابت سیاسی، عمیقتر از بحثهای جناحی و سلیقهای، جدیتر از مطالبات دورهای و بزرگتر از انتخابات، انرژی سهمگین سیاسی پدید میآید و مردم را - از اقشار مختلف - برمیانگیزاند تا برای سربلندی ایران و نظام اسلامی تلاش کنند و عهدشان را با میهن اسلامیشان تجدید کنند. اتفاقا نکتهای که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، در پیام انتخاباتیشان متفطن آن بودهاند، همین است که پیروز اصلی این رقابتها مردمند که با حضور و مشارکت حداکثری خود پایههای اقتدار ملی را استحکام میبخشند: «همه قشرها، همه سلیقهها، همه گرایشهای سیاسی در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش یکدیگر به نظام جمهوری اسلامی رای دادند.»
ایران فرهنگی دارد، جغرافیایی دارد، خاک زرخیزی دارد که گاهی از فرط بدیهی بودن، ارزششان را از یاد بردهایم و مورد غفلتشان قرار دادهایم. این سرزمین تاریخ افتخارآمیزی دارد که محسود جهانیان است، اما ما به جهت انقطاع فکری و فرهنگی از گذشته، شوربختانه مبتلا به ناسپاسی شدهایم و قدر این گذشته را از یاد بردهایم. آنقدری که هوشیاران دنیا قدر ابنسینا و بیرونی و رازی و فردوسی و خیام را میدانند، ما نمیدانیم؛ بدانیم هم آنقدر خود را گرفتار تعارف و تشریفات میکنیم که چیزی دستمان را نمیگیرد. زیر پوسته این سرزمین پر است از معادن ارزشمند و بینظیر. دل هر کوه را که بشکافیم، با کانیهای منحصربهفردی مواجه میشویم که از طلا قیمتیترند. قدر خاک حاصلخیز فلات ایران را بیش از ما کشورهایی میدانند که برای کاشتن درخت مجبورند خاک از غریبهها بخرند. وقتی از پیرمردهای قدیمی میپرسیدم چرا باید مام وطن را دوست داشت و احترامش کرد، میگفتند وطن جایی است که به ما خانه میدهد، غذا میدهد، پوشاک و نوشاک میدهد و زندگیمان را تداوم میبخشد. از همه اینها مهمتر وطن به ما فرهنگ و دانشی یاد میدهد که به اعتبارش میتوانیم موقعیت ممتازمان را در دنیا پیدا کنیم.
ارزش و قدرت تمدن اسلامی همین است که هویت ما را در دنیای امروز مشخص میسازد و ما را از بیسامانی و بلاتکلیفی درمیآورد... در این استدلال عاطفهای هست که پیوند آدمها را با میهنشان مستحکم میکند. شاید اینگونه تصور میشود که جوانان امروز به هر دلیلی ملتفت این عواطف نیستند و دینی را که بابت وطن به گردن دارند، حس نمیکنند، اما اتفاقاتی مثل همین انتخابات که قادرند گرد و غبار نشسته بر عاطفهها را بزدایند و دین به وطن را به یاد بیاورند، دست پیر و برنا را در دست هم میگذارند و سرنوشتی روشن برای همگیشان رقم میزنند. اینکه مردم بیمزد و منت وارد کارزاری میشوند که نتیجهاش را نمیدانند، به این معناست که چیزی به اسم وطن و سرنوشت وطن برایشان موضوعیت جدی دارد و حاضرند از منافع شخصی و گروهی بزنند تا منفعت جمعی و ملی را تضمین کنند. مهم نیست شما به چه کسی و به چه جناحی رای بدهید، مهم این است که این رای دادن عشق به وطن را در دلتان زنده نگه میدارد و شما را وا میدارد تا دینتان را ادا کنید. باز هم شما را ارجاع میدهم به بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب: «پیروز انتخابات شما مردم ایرانید و نظام جمهوری اسلامی است که بهرغم توطئه و تلاش دشمنان توانسته است اعتماد این ملت بزرگ را به طور فزاینده جلب کند.»
هر کدام از ما بسته به قدر و مرتبهمان باید بکوشیم و به کشور و به هموطنانمان خدمتی کنیم. دیگران کاشتند و ما خوردیم، حالا نوبت ماست تا بکاریم و دیگران بخورند. در این بین قطعا کسی که از مواهب مادی و معنوی وطن بیشتر برخوردار شده، بیشتر باید خدمت کند. بهخصوص بر گردن درسخواندهها و برخورداران است تا برای میهنشان قدم بردارند و بارهایی را که بر دوش ایرانیان است، سبک کنند.

در ایام انتخابات انرژی سهمگینی جریان دارد که عشق به وطن را داغ نگه میدارد. تا هنوز تنور داغ است، باید که نانهای خدمت و کمک و پیشرفت را بچسبانیم و همه نیروهای خردمند و بافضیلت و ایراندوست و انقلابی را به میدان بیاوریم تا هماهنگ با برنامههای دولت، گوشههایی از کار را بگیرند و توسعه و پیشرفت را سرعت ببخشند. به یک اعتبار معنی انقلابی بودن هم همین است که همه را پای کار بکشیم و سریع و درست و منطقی موانع خدمت را از سر راه برداریم.
در شرایط عادی، از یکسو انگیزههای شخصی و از یکسو موانع بروکراتیک مانع از آن هستند تا همه نیروها - با گرایشها و سلیقههای مختلف و با سطوح دانایی و توانایی مختلف - به میدان بیایند و برای ایران کار کنند. اما حالا که همچنان شعار دوباره ایران طنینانداز است، میشود به برکت این شعار کارهایی کرد کارستان و با مهارت و هوشیاری و کار رسانهای کماکان آتش برای ایران را زنده نگه داشت. آتشی که به تعبیر شاعر: «نوری برای دوستان/ دودی به چشم دشمنان/ من دل بر آتش مینهم/ این هیمه را افزون کنید». حظی که از حماسه حضور مردم در پای صندوقهای رای میبریم، به انجام کار گروهی و جمعی ایرانیان مربوط میشود. این همه میگویند ایرانیها کار جمعی بلد نیستند و چنین و کذا، اما بارها و بارها به خودمان و دیگران ثابت شده است که همکاری و همیاری و کار گروهی در تاریخ و بطن فرهنگ ما ریشه دارد و اتفاقا عمیق و تنومند است. حالا که در سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال چنین حماسهای رقم خورده است، با اطمینان و سرعت بیشتری میتوانیم به شعار سال دست یابیم. «اقتصاد دانشبنیان» هم که پیشرانه این ماجراست، با کار گروهی و احساس دین و وظیفه در نخبگان و سرآمدان و متخصصان و دانشگاهیان و کارآفرینان قطعا به میوه خواهد نشست. با سرعت گرفتن تاسیس شرکتهای دانشبنیان در سراسر کشور، شاهد حماسهای دیگر از با هم بودن ایرانیان خواهیم بود و میتوانیم با پشتوانه انرژی همین مردمی که بیهیچ چشمداشتی پای صندوقهای رای آمدند، دغدغه تولید و اشتغال را برطرف کنیم و آن را به جایی برسانیم که لایقش هستیم.
اما حسن ختام یادداشت این شماره فرازی است از پیام رئیسجمهوری منتخب، جناب آقای دکتر روحانی که اتفاقا ایشان هم همین معنا را در پیامشان گنجاندهاند: «ملت بزرگ ایران، پیروز اصلی این انتخابات شما ملت بزرگ هستید؛ پیروز انتخابات، جمهوریت و اسلامیت است؛ پیروز انتخابات، آزادی و استقلال است؛ پیروز انتخابات، حاکمیت ملی است.»
*مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری

انتشار: آخوندی

کد خبر: 783218

وب گردی

وب گردی