یک تعریف بین المللی و استاندارد در باره مدیریت بحران (Crisis management) میگوید مجموعهای از فعالیتها، چاره جوییها و دستورالعملهایی که مدیریت یک سازمان، در چالش با بحران انجام میدهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است، مدیریت بحران نامیده می شود. بطور کلی مدیریت بحران بمعنای سوق دادن هدفمند جریان پیشرفت امور، به روالی قابل کنترل و انتظار بازگشت امور در اسرع وقت، به شرایط قبل از بحران است.
بهاختصار، مدیریت بحران، کلیه اقدامات مربوط به پیشگیری و مدیریت ریسک، سازماندهی و مدیریت منابع مورد نیاز در پاسخ به بحران است. مدیریت بحران علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است، که بوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری کرد یا در صورت بروز آن، در خصوص کاهش اثرات بحران، آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع، اقدام کرد.
امروزه عمده ترین نقاط ضعف مدیریت بحران در کشور ما عدم هماهنگی و همکاری سازمانها ، کمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراکندگی و نا کافی بودن قوانین و مقررات موجود ، محدودیت منابع مالی است اما خوشبختانه نقاط قوت بسیاری نیز وجود دارد که خود شامل تجارب مفید در مدیریت ها بحران و روحیه تعاون و نوع دوستی در جامعه و مشارکت خوب و ارزشمند مردم و سازمانهای مردم نهاد است.
در حرفه روزنامهنگاری معنای «بحران» بامعنای مرسوم این واژه در بسیاری از حرفههای دیگر متفاوت است.
آنچه در روزنامهنگاری کار روزمره یک خبرنگار محسوب میشود، در بسیاری از حرفههای دیگر بحران تلقی میشود. برای خبرنگار، بحران از زمان دیگری آغاز میشود زمانی که مثلاً حادثهای ناگهانی مانند سیل و زلزله دریکی از شهرهای کشور زندگی تعداد زیادی از مردم را تحت تأثر قرار میدهد و یا هواپیمایی سقوط میکند یا حادثهای سیاسی بحران میآفریند.
در چنین وضعیتی همهچیز در کشور بههمریخته است، هیچ نهاد و مسئوولی پاسخگو نیست و رسیدن به محل حادثه نیز دشوارتر از همه اینها در انتظار خبرنگاری است که باید کارش را در این شرایط سریعتر از همیشه انجام دهد، اینجا بهغیراز مسائل حرفهای که خبرنگار باید به آن پای بند باشد، پای رقابتهای حرفهای هم در میان است.
حادثه همیشه اتاق میافتد چه سیل و زلزله چه سقوط هواپیما و حتی بحرانهای سیاسی. بحران زمانی پیش میآید که حادثهای تعداد زیادی از مردم را درگیر خود میکند و احساسات، عواطف و حتی کل زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
هرچند معمولاً بیشتر روزنامهنگاران، خبرنگاری بحران را خبرنگاری از حوادث غیرمترقبه طبیعی چون سیل و زلزله و نهایتاً سقوط هواپیما قلمداد میکنند؛ اما خبرنگاری بحران تنها این نیست و بحرانهای سیاسی و اقتصادی و نحوه مواجهه روزنامهنگاران با آنها نیز جز روزنامهنگاری بحران محسوب میشود.
امروزه در کشورهای پیشرفته دنیا در حوزه ارتباطات و خبر، مدیریت خبر در بحران به عنوان یک علم، فن و تخصص ویژه مورد نظر و بررسی قرار گرفته و از همین رو مقامات دولتی و به ویژه روابط عمومی ها که وظیفه بسیار سنگین و سخت اطلاع رسانی شفاف، دقیق و به موقع را در مهار بحران بر عهده دارند در یک هماهنگی کامل با اهالی رسانه و دست در دست ایشان به مدیریت بحران به ویژه حوزه خبر بپردازند.
نگاهی تحلیلی به اخبار منتشر شده در بحران های مختلف یک سال گذشته کشور ما مثل : حادثه ساختمان پلاسکو، زلزله استان کرمانشاه، حادثه نفتکش سانچی، آشوب های خیابانی دیماه و نا آرامی های چند روز گذشته و بالاخره محو شدن هواپیمای مسافربری تهران یاسوج از صفحه رادار فرودگاه تا پیدا شدن لاشه آن پس از سه روز جستجو نشان می دهد که روابط عمومی های دستگاههای مربوطه که وظیفه اطلاع رسانی و مدیریت اخبار را در زمان بحران ها بر عهده دارند از یکسو و اهالی رسانه (اعم از رسانه های رسمی و غیر رسمی و فعالان تولید و انتشار خبر در فضای مجازی) همچنان نیازمند آموختن علم، فن و تخصص مدیریت خبر در بحران هستند.
عدم خبر رسانی پیوسته و صحیح، شفاف سازی، جلوگیری از شکل گیری و گسترش شایعه (که متاسفانه در حادثه اخیر بسیاری از رسانه های رسمی و حتی مدیران دولتی، خود نقش فعالی در ایجاد شایعه داشتند)، کنترل و مدیریت خبر در فضای مجازی، پاسخگویی و اطلاع رسانی موازی از سوی دستگاههای درگیر بحران که در برخی موارد اخبار متناقض نسبت به یکدیگر ارائه می کردند و عدم تعیین یک سخنگو و یک کانال خبر رسانی، همه و همه دلایل روشنی بر این مدعا هستند که ثابت می کنند اهالی رسانه و دست اندرکاران روابط عمومی دستگاههای دولتی فاصله بسیار زیادی با مقوله مهم مدیریت خبر در بحران دارند و از همین روست که حجم بحران به جای مهار و کنترل، خود چندین برابر می شود که در نتیجه عوارض و آسیب های زیادی را به همراه خواهد داشت.
نکته مهم دیگر نیز در همین زمینه مدیریت بحران خبر در فضای مجازی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم باید این واقعیت را بپذیریم که در زمانه کنونی بیشتر مردم اخبار را از کانال فضای مجازی دنبال و پیگیری می کنند و آنچه سبب شده حتی در برخی موارد حاکمیت مستقیما وارد عمل شده و بعضا کنترل های محدود کننده ای را بر این فضا اعمال کند در واقع پرده از حقیقت تلخی بر می دارد که نشان از عدم احاطه اهالی رسانه و به ویژه روابط عمومی های دستگاههای دولتی بر مدیریت خبر در وضعیت عادی و در حوزه بحران در فضای مجازی دارند و از همین روست که مخاطبان خبر در فضاهای مجازی همه روزه در مواجهه با موضوعاتی که جنبه همگانی دارد با اخبار ریز و درشت و صحیح و غلط و کوهی از شایعه مواجه می شوند که خروجی آن نیز گسترش دامنه شایعه با حوزه ارتباطات اجتماعی است و همین مساله سبب بروز آسیب های بسیاری در حوزه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ملی و حتی امنیت ملی می شود.
آسیب هایی که برای کاهش و به حداقل رساندن آن یک راه حل ساده وجود دارد: آموزش مدیریت خبر در بحران به دست اندرکاران روابط عمومی ها و اهالی رسانه به صورت پیوسته و منطبق با آخرین یافته های روز دنیا. راه حلی که با وضعیت موجود به نظر می رسد برای عمل به آن فعلا تا مدت های زیادی هزینه های گزافی در حوزه افکار عمومی بپردازیم.