عربستان بازنده اصلی سیاست های جدید محمد بن سلمان

مرتضی موسوی خلخالی کارشناس جهان عرب در گفتگو با ایسکانیوز اظهار داشت: عربستان با وجود آنکه سیاست های رادیکال و تجدید نظر طلبانه ای در منطقه خاورمیانه درپیش گرفته است اما تیم محمد بن سلمان با نادیده گرفتن مسکلات و تنگناهای ساختاری این کشور نخواهد توانست موازنه کنونی قوا را به نفع عربستان تغییر دهد.

* تا زمان فوت ملک عبدالله پادشاه عربستان در ژانویه 2015 عربستان بیشتر به عنوان کشوری محافظه کار شناخته می شد که در عرصه منطقه ای و بین المللی تا حد زیادی از سیاست های تجدیدنظر طلبانه و رادیکال اجتناب می کرد اما با روی کارآمدن ملک سلمان و همچنین پسر جوانش محمد، اکنون عربستان به کشوری با مشی رادیکال تبدیل شده است که سیاست های تندروانه ای در منطقه ای خاورمیانه را دنبال می کند چرا این تغییر در پادشاهی سعودی ایجاد شد؟

می توان گفت مرگ ملک عبدالله به نوعی پایان بخش سیاست های محافظه کارانه عربستان قلمداد می شود اما آنچه مشخص است پس از ملک عبدالله قدرت نه به ملک سلمان بلکه به پسر جوان او رسیده است. محمد بن سلمان را می توان جوانترین پادشاه عربستان در دویست سال گذشته قلمداد کرد. او به لحاظ داخلی براین باور است که عربستان با سیاست های سابق خود نخواهد توانست به عنوان بازیگری قدرتمند در عرصه منطقه و بین الملل مطرح باشد او در تلاش است با تغییر سیاست ها و هنجارهای عربستان این کشور را به کشوری با موضعی تهاجمی تبدیل کند. علاوه براین عربستان به شدت در داخل با بحران های ساختاری و عمیقی چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ سیاسی و اقتصادی مواجه است. این کشور برای فرار از این بحران ها به تنش آفرینی و بحران سازی و در پیش گرفتن سیاست های رادیکال در منطقه نیاز دارد. در پادشاهی عربستان پس از ملک عبدالعزیز بنیانگذار این کشور قدرت به صورت افقی از پدر به پسر و سپس بردارها منتقل می شد اما اکنون تقریبا یا تمام فرزندان ذکور ملک عبدالعزیز فوت کرده اند و یا اینکه پیر و فرتوت شده اند اکنون عربستان در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد یعنی قدرت از پدر به پسر منتقل می شود یعنی از ملک سلمان به بردار منتقل نمی شود بلکه به نوه ملک عبدالعزیز منتقل می شود تیم محمد بن سلمان در سه سال گذشته تمام تلاش خود را برای این انتقال آرام انجام داده اند آنان برای اینکه توجهات داخلی عربستان بر مساله این انتقال آرام قدرت متمرکز نباشد در سطح منطقه سیاست هایی رادیکالی در پیش میگرند برای نمونه جنگ یمن تقریبا همزمان با قدرت گرفتن ملک سلمان و انتخاب محمد پسر وی به عنوان وزیر دفاع این کشور آغاز شد.

* یعنی شما درپیش گرفتن سیاست های رادیکال توسط حکام جدید سعودی را به عوامل و پارامترهای داخلی محدود می کنید؟

خیر. من در ابتدا به موضوعات داخلی اشاره کردم اما این سیاست عربستان سعودی به عوامل و مولفه های خارجی نیز مرتبط است. در طول دو دهه گذشته عربستان در تمامی مسائل و موضوعات منطقه ای شکست خورده است. آنان در عراق سرمایه گذاری هایی کردند به لبنان گوشه نگاه هایی داشتند و همزمان در سوریه نیز از رادیکالیسم حمایت کردند. اما در همه این سیاست ها و سرمایه گذاری ها چیزی جزء شکست به دست نیاوردند. این شکست عربستان همزمان با پیروزهای متعدد ایران و محور مقاومت بوده است. اکنون موازنه قوای سنتی خاورمیانه به ریخته است و جمهوری اسلامی اکنون مقتدرترین دولت منطقه است که توانسته است به رغم فشارهای سنگین غرب توطئه های آنان را خنثی و به عنوان عامل اصلی و ستون پایه ای موازنه قوای جدید خاورمیانه مطرح باشد. این برای سعودی ها بسیار دردناک است. آنان امیدوار هستند با در پیش گرفتن سیاست های رادیکال و مقابله با نفوذ ایران بخشی از قدرت از دست داده خود را بازیابند. بر همین اساس آنان وارد یمن شدند، از مخالفان در سوریه حمایت کردند پول های کلانی در لبنان خرج کردند و اکنون نیز برای همراه سازی آمریکا و رژیم صهیونیستی با خود و برای مهار ایران تلاش می کنند. آنان حتی به این نیز متهم شده اند که در قبال همراهی واشنگتن و تل آویو با آنان در موضوع مقابله با ایران در مساله قدس و فلسطین امتیازات بزرگی به صهیونیست ها داده اند.

* اما عربستان پس از گذشت سه سال از آغاز سیاست های رادیکال خود دستاورد چندانی نداشته و در تمامی سیاست های تجدید نظرطلبانه اش شکست خورده است، آیا روند شکست های عربستان همچنان ادامه خواهد داشت؟

عربستان برای درپیش گرفتن سیاست های رادیکال ابزار های چندانی در اختیار ندارد. این کشور ایدئولوژی جذابی ندارد و تفکر وهابی در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام با استقبال چندانی مواجه نمی شود. عربستان با چنین خوانشی از اسلام که درصدد تکفیر همه به غیر از خود است نخواهد توانست به لحاظ فرهنگی و سیاسی نفوذ چندانی در منطقه داشته باشد. همچنین این کشور توان بسیج کنندگی بسیار ضعیفی دارد و این امر نیز در یمن خود را به خوبی نشان داده است اکنون سه سال است این کشور در یمن مداخله کرده است اما هیچ گونه پیشرفت میدانی چندانی نداشته است. این نشانگر ضعف تشکیلاتی و سازماندهی و قدرت بسیج کنندگی عربستان است این مساله با ارتش ضعیف عربستان نیز ترکیب شده است. عربستان شاید با خرید تجهیزات هوایی غربی بتواند ضعف نظامی خود را پوشش دهد اما توان نظامی و عملیاتی این کشور بسیار ضعیف است و این مساله توان چندانی برای درپیش گرفتن سیاست های رادیکال به این کشور نمی بخشد. کشوری که فقدان توان نظامی ضعیفی در عرصه میدانی است نخواهد توانست به عنوان بازیگری رادیکال مطرح باشد. تیم خارجی ملک سلمان محدودیت های و ضعف های این کشور را برای برنامه های بلندپروازنه خود در نظر نگرفته اند آنان تنها بر امکانات خود توجه داشته اند بازیگری که تنها بر امکانات توجه داشته باشد و محدودیت های خود را مورد بررسی قرار ندهد به سرنوشت شکست خورده عربستان دچار خواهد شد.

* به امکانات و توانمندهای عربستان اشاره کردید آیا امکان دارد این مساله را بیشتر توضیح دهید؟

عربستان برای درپیش گرفتن سیاست های رادیکال دو نقطه قوت دارد. یکی دلارهای باد آورده نفتی است. این کشور یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و با دلارهای نفتی همواره برای نفوذ در کشورها و گروه های دیگر تلاش کرده است اکنون نیز عربستان از همین کارت استفاده می کند. حتی این کشور در همایش بازسازی عراق در چند هفته گذشته در کویت تعهد کرد به بازسازی عراق کمک کند در لبنان نیز ریاض از همین سیاست استفاده می کند. علاوه براین عربستان از کارت همراهی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز برخوردار است. هر سه این کشور در مهار ایران و سد نفوذ کشورمان هم نظر و متفق هستند. سفر ترامپ به عربستان و رژیم صهیونیستی در خردادماه نشانگر همین مساله بود. عربستان اکنون تلاش می کند با پرداخت بیشتر دلارهای نفتی به آمریکا و باج دادن در مسائلی همچون فلسطین به تل آویو آنان را برای مهار ایران بیشتر تحریک کند. اما به رغم این دو امکان عربستان همچنان از ضعف های بسیار ساختاری برای حضور بیشتر در منطقه رنج می برد و نخواهد توانست سیاست های رادیکال خود را تحقق بخشد این کشور تنها با این سیاست ها منطقه را بیشتر نا امن خواهد ساخت و نخواهد توانست موازنه قوا را به نفع خود تغییر دهد.

* شما به موانع و توانمندهای عربستان اشاره کردید اما آیا عوامل داخلی و تنش های درون خانوادگی خواهد توانست سیاست های ملک سلمان را متوقف سازند؟

به نکته خوبی اشاره کردید. نه تنها سیاست های رادیکال ملک سلمان بلکه تغییر سیستم جانشینی و پادشاه شدن وی نیز یکی از مهمترین عوامل چالش برانگیز برای آینده عربستان است. بازداشت ده ها شاهزاده سعودی و حذف کردن تمامی رقبای محتمل محمد بن سلمان نشانگر ترس و رعب او از عوامل درون خانوادگی برای به چالش کشیدن او محسوب می شوند. به باور من این عامل خواهد توانست بخش بزرگی از توان و قدرت مانور عربستان را به داخل محدود ساخته و در آینده به جای تمرکز بیشتر عربستان در خارج بخشی از قدرت این کشور از خارج به داخل منتقل خواهد شد تا با جریان ها و شخصیت های مخالف محمد بن سلمان مقابله گردد. محمد بن سلمان هنوز نتوانسته است پایگاه خود را در داخل به طور کامل مستحکم سازد در نتیجه طبیعی است سیاست های خارجی وی نیز شکننده و متاثر از این بحران داخلی خواهد بود.

کد خبر: 913152

وب گردی

وب گردی