به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ این اظهارنظر تند و موضعگیری تهاجمی رئیسجمهور آمریکا شاید چندان غیرقابلپیشبینی نیز نبود. ترامپ حتی پیش از برگزیده شدنش در قامت یکی از نامزدهای انتخاباتی، نسبت به پاره کردن برجام هشدار داده بود. اکنون که آمریکا دیگر سنگینی برجام را روی شانههای خود احساس نمیکند، طبق منوال قدیمی سراغ سرکشیهای خود خواهد کرد. باز هم شاهد وضع تحریمهای جدید و شاید بازگرداندن تحریمهای قبلی باشیم. تحریمهایی که از صنایع نفت و معدن آغاز میشد و تا پزشکی و مهندسی ادامه پیدا میکرد. به نظر میرسد در این بین، تحریمهای خودرویی بودند که اولین تاثیرات خود را گذاشتند.
هنوز یادمان نرفته است که تحریمهای اخیر آمریکا باعث شد پژو به تمام قراردادهای قبلیاش پشت کند و همهچیز را ناتمام بگذارد و برود. نیسان در میانه راه تولید تیینا با پارسخودرو بود که از بازار ایران خداحافظی کرد. رنو حتی جرات حضور هم پیدا نکرد. شرکتهای کرهای از ترس تحریمهای ایالات متحده نسبت به عقد قرارداد واردات تعلل کردند. نکته جالب در این بین، طاقچهبالای شرکتهای چینی بود که با افاده و کرشمه از خلأ شدید بازار خودروی ایران نهایت استفاده را کردند و تبدیل به غولهای چاپ اسکناس شدند.
البته بعد از برجام که همهچیز حداقل در ظاهر به شرایط قبل برگشت، گفته شد که پژو سرافکنده آمد و حتی غرامت نیز پرداخت کرد. البته چند و چون بازگشت پژو و قرارداد جدید آن و میزان غرامت و نحوه هزینهکرد آن برای کسی روشن نبود و نشد. محسن صالحینیا معاون وزیر صمت و رئیس سازمان توسعه تجارت گفته بود که پژو تخلفاتش را در قالب ارسال قطعات و آموزش کارکنان جبران کرده است. فارغ از بحث سلام و خداحافظی پژو، آنچه در این میان حائز اهمیت است، شرایط قراردادهای منعقدشده و وضعیت شرکتهای تازهتاسیس است.
مسئولین امر میگویند هنوز حتی کوچکترین تردیدی درباره خروج یا تزلزل شرکتهای خودروسازی خارجی در ایران دیده نشده است. دیده نشده چون هنوز اقدامی صورت نگرفته است. اگر شرکتهای خارجی بار دیگر بخواهند بهدلیل تحریمها از بازار ایران بروند، باز هم این کار را بدون اطلاع قبلی انجام خواهند داد تا از گزند موجهای سنگین سیاسی در ایران در امان بمانند.
ابهام درباره شرکای جدید
حالا دیگر فقط بحث پژو بهعنوان اولین شریک پسابرجامی نیست. این روزهای رنو بازار ایران را قبضه کرده است. هم از نظر واردات و هم از طریق کنسرسیوم با نگین خودرو و سازمان گسترش. البته از گوشه و کنار اخبار خوبی از نگین خودرو به گوش نمیرسد. کرمان موتور با هیوندای به توافق رسیده و کابوسی برای آسان موتور شده است. پارسخودروییها خود را نماینده اصلی نیسان میدانند و جهاننوین را جعلی مینامند. فولکسواگن با ماموت بخش وارداتیها را تمام کرد و خیلی محتاطانه نسبت به تولید حرکت میکند. شاید تنها چینیها باشند که بدون نگرانی از آمریکا، فوجفوج میآیند و کسی جلودارشان نیست. سیتروئن با سایپا کجدار و مریز میکند و مدام نیمنگاهی به آنسوی آبها دارد.
نه فقط ایرانخودرو، بلکه صنعت خودروی ایران با خروج پژو ضربه خورد. اینکه در دستگاه عریض و طویل وزارت صنعت، معدن و تجارت فرد یا افرادی بیایند و ادعا کنند که از این اقدام پژو شوکه شدهاند و بههمین دلیل است که هیچ پلن B ندارند، یک فاجعه است. تعلل، تأخیر، بهانهجویی و سیاسیبازی شرکتهای معتبر خارجی که در طرف مقابل نشستهاند، از همان روز اول معلوم بود. معلوم بود که نیسان از قلب یوکوهاما دلش برای واشنگتن میتپد و پژو از حاشیه پاریس برای برج ترامپ در نیویورک نامه فدایت شوم میفرستد. شطرنج با آنهایی که یک بار زیر همهچیز زدهاند، نبوغ میخواهد. پای میز مذاکره نشستن با آنها که نمیدانیم فردا هستند یا نیز، یک هنر است.
باید اعتراف کرد که مدیران ارشد خودرویی کشور درست مانند مردم عادی منتظر هستند تا ببینند حرکت بعدی خارجیها چیست. میروند یا میمانند؟ اگر رفتنی هستند چرا دلدل میکنند؟ اگر میمانند که چرا دل به کار نمیدهند؟ اینها سوالاتی نیستند که در رسانهها خوانده شود و مردم برایش کف و سوت بزنند. اینها، آیتمهای مهمی هستند که ماهها پیش از امضای قرارداد باید دیده میشدند.
صنعت نهچندان بسامان خودروسازی، نه آنقدر مقتدر است که خارجیها را تا درب خروج بدرقه کند و نه آنقدر ضعیف است که فردای خداحافظی دوستان آسیایی و اروپاییاش، فرو بپاشد. مشکل تحریمهای آمریکا و غربیها نیست. مشکل تنگنظری و تحریمهای داخلی است. مشکل هزینههای کهکشانی سربار تولید است. مشکل نبود یک خط برنامه مکتوب است که بدانیم برای روز بعد قرار است چه کنیم، چه نکنیم. مشکل عدم شفافیت دولت 24 میلیونی با مردمی است که همهجوره پایش ایستادهاند با هر سازش رقصیدهاند. مشکل دانش و دانشمندانی است که به رایگان و حتی با فرش قرمز از ایران خارج میشوند. ترامپ جمعه گذشته آغازگر تضعیف صنعت و بازار خودروی ما نبود. این آمریکایی با همان ادبیات لاتمابانه به ما نشان داد که هنوز بعد از 40 سال، یک پلتفرم از خودمان نداریم.
400