تداوم بحران ترکیه و آمریکا در کوتاه مدت

تنش در روابط ترکیه و آمریکا به رغم تحریم های متقابل و جنگ تجاری در بلند مدت ادامه نخواهد یافت و ساختار اقتصاد سیاسی ترکیه و نیازمندی های ژئوپلیتیکی و سیاسی در پایان، روابط دو متحد دیرپا و قدیمی ناتو را بهبود خواهد بخشید.

هر روز تنش در روابط ترکیه و آمریکا ابعاد جدیدتری به خود می گیرد. بحران هایی که از استرداد «فتح الله گولن» شروع شد و اکنون با کشیش «آندرو برونسن» ادامه پیدا کرده است. در این میان نقش بحران سوریه، آینده عراق و فلسطین نیز معادله روابط دو کشور را پیچیده تر می کند. روسیه نیز با ورود به این تنش، نقش مهمی در افزایش تقابل واشنگتن و آنکارا ایفا می کند و در روزهای اخیر تحویل سیستم پدافند دفاعی «اس 400» به ترکیه از جانب روسیه، آمریکایی ها را بسیار ناخشنود ساخته است. با این اوصاف آینده روابط ترکیه و آمریکا به کجا می رود؟ آیا تاکنون بحرانی این چنین در روابط دو متحد سنتی وجود داشته است؟ اقتصاد در این بحران چه نقشی را ایفا خواهد کرد و این که سیستم اقتصاد سیاسی ترکیه توان مواجه بیشتر با اقتصاد جهانی را خواهد داشت یا خیر؟ برای بررسی این تحولات و چندین مسئله مرتبط دیگر خبرنگار بین الملل ایسکانیوز با دکتر « رحمان قهرمان پور » کارشناس امور بین الملل گفت و گویی داشته است که در ادامه می خوانید.

* روابط آمریکا و ترکیه از دو متحد سنتی و دو بازیگر موثر در ناتو به سمت و سوی تحریم متقابل و تنش های دامنه دار پیش می رود، آیا در روابط آنکارا و واشنگتون این امر مسبوق به سابقه است و می توان در تاریخ روابط دو کشور به نقطه های این چنین نیز اشاره کرد؟

تنش در روابط میان آمریکا و ترکیه موضوع جدیدی نیست. بارها تشنج و بحران در روابط دو کشور به وجود آمده است و آنان این مشکلات را مرتفع کرده اند. ما می توانیم در این ارتباط به چند نمونه تاریخی اشاره کنیم که مهمترین آنان بحران جزیره قبرس در 20 ژوئیه 1974 بوده است. در بحران قبرس و حمله نیروهای مسلح ترکیه به این جزیره در زمان نخست وزیری «بلند اجویت» شاهد تشدید تنش در میان آنکارا و واشنگتن بودیم و این مساله آینده روابط دو کشور را تیره و تار کرده بود اما پس از سال 1975 دو کشور در مسیر عادی سازی روابط و پایان بخشیدن به تنش ها گام برداشتند. در موضوعات مختلف همواره این اختلافات وجود داشته است. به هرحال موضوع تنش در میان آمریکا و ترکیه موضوع جدید و بدون سابقه ای نیست. اگرچه می توان گفت حجم بحران کنونی و واگرایی دو کشور از نمونه های تاریخی آن بیشتر است و این نیز ضریب تداوم بحران، چند بعدی تر شدن آن و احتمال گسترش آن را بیشتر می سازد.

* به باور شما مهمترین عامل تنش در روابط دو کشور چیست؟ و چه موضوعی در کانون این بحران دامنه دار قرار دارد؟

پس از سال 2016 دوباره دور جدیدی از تنش ها بین آنکارا و واشنگتن به وجود آمده که دلیل اصلی آن به اقامت فتح الله گولن رهبر جنبش گولن در شهر «پنسیلوانیا» آمریکا بازمی گردد. از منظر دولت ترکیه، وی عامل و معمار اصلی کودتای نافرجام سال 2016 است و آنکارا از آمریکا درخواست کرد، رهبر جماعت گولن را به این کشور مسترد کند اما واشنگتن چه در زمان «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق و چه در زمان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور کنونی آمریکا اعلام کرده است، دلایل ترکیه برای استرداد گولن محکمه پسند و قانع کننده نیستند و بنابراین نمی توانند این شخصیت را به ترکیه استرداد دهند. این مسئله باعث بروز تنش های مکرری در میان دو کشور شد. زمانی که ترامپ روی کار آمد «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه انتظار داشت وی برخلاف رویه دولت اوباما، گولن را به آنکارا تحویل دهد اما در این مورد نیز واشنگتن حاضر به همراهی با آنکارا نشد لذا تنش ها دوباره اوج گرفتند.

* آیا فقط موضوع گولن در این بحران مسئله ساز شده است؟ به باور شما این برداشت و دیدگاه تا اندازه ای ساده انگارانه نیست؟

گولن در مرکز بحران قرار دارد اما تنها عامل اصلی به وجود آمدن آن نیست. در این بحران چندین عامل داخلی در ترکیه و چندین موضوع منطقه ای نقش آفرینی می کنند. ترکیه از سال 2002 که شاهد قدرت گرفتن حزب «عدالت و توسعه» بود، به دنبال افزایش نقش منطقه ای خود نیز بوده است. در سال های گذشته یعنی پیش از قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه، سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه براساس همان سنت «کمالیستی» یعنی عدم مداخله در امور منطقه ای صورتبندی شده بود. یعنی ترکیه علاقه چندانی به مداخله در منطقه پیرامونی خود و به طور مشخص خاورمیانه نداشت اما با افزایش حضور ترکیه در منطقه خاورمیانه، طبیعتا تضاد منافعی در میان این کشور با کشورهای منطقه و همچنین ترکیه با آمریکا شکل گرفت. نقطه اوج این تنش ها را نیز می توانیم در سوریه ببینیم؛ جایی که آمریکا و ترکیه اگرچه دارای اشتراک منافع هایی هستند اما تضادهای بنیادینی درمورد نقش کردها در شمال سوریه، آینده دولت بشار اسد، وضعیت انتقالی و سرنوشت گروه های تندرو اسلامی دارند. اختلاف ترکیه و آمریکا در سوریه با ورود عنصر روسیه تشدید نیز شده است. اکنون روسیه هوشمندانه برای دوری این دو متحد در منطقه خاورمیانه و تقویت موضع خود در این منطقه تلاش می کند. روسیه با نزدیک شدن به ترکیه و ارائه کمک هایی به این کشور در سوریه و همچنین احتمال تحویل سامانه اس- 400 نقش مهمی در این معادله ایفا می کند. به باور من، روسیه مهمترین بازیگر و نقطه عطف تنش در روابط ترکیه با آمریکا محسوب می شود. پس باید به دقت نقش مسکو و سیاست این کشور را بررسی کرد. علاوه بر این مسائل تضاد و اختلاف دیدگاه آمریکا و ترکیه در قضیه فلسطین و به ویژه همکاری حماس با ترکیه، مخالفت ترکیه با پروژه انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس نیز پررنگ تر شده است و اکنون موضوع فلسطین بخش دیگری از تنش دامنه دار آمریکا و ترکیه در منطقه محسوب می شود. تضاد دو کشور همچنین در مورد نقش گروه های اسلام گرا در منطقه، بحران لیبی و وضعیت عراق نیز به چشم می خورد. جدیدا موضوع تحریم های ایران توسط آمریکا و عدم حمایت ترکیه از آن نیز به این لیست بلندبالا اضافه شده است. یعنی همه این موارد علاوه بر بحران گولن در تنش در روابط ترکیه با آمریکا نقش داشته اند. از طرفی دیگر نباید نقش ناسیونالیسم ترک و گروه های ملی گرای ترک را نیز نادیده انگاشت.

* به نقش ملی گرایی در ترکیه اشاره کردید، این موضوع چگونه روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است؟

بخشی از نیروهای ناسیونالیستی که در صحنه سیاسی و اجتماعی ترکیه حضور پررنگی دارند، مخالف رابطه با آمریکا هستند و حتی به صراحت بیان می کنند که آمریکا از گروه ها و نیروهای تروریستی حمایت می کند و معتقد است روابط نزدیکی بین ترکیه و پ.ک.ک وجود دارد. این گروه از سال های گذشته، خواستار کاهش روابط ترکیه با آمریکا بوده و اکنون در قالب حزب «حرکت ملی» به رهبری «دولت باغچلی» نقش مهمی در دولت کنونی ترکیه ایفا می کنند. از طرفی دیگر شخصیت رئیس جمهور ترکیه که خواستار نقش مستقل آنکارا در تحولات منطقه است نیز در این بحران بی تاثیر نیست. آمریکایی ها از دهه های گذشته بر این باور بوده اند که ترکیه متحد منطقه ای آمریکا محسوب می شود و باید در راهبردهای آمریکا برای منطقه با واشنگتن همراه باشند. اکنون نیز ترامپ خواستار چنین رفتاری از ترکیه است اما دولت ترکیه و رئیس جمهور این کشور از تابعیت بی چون چرا از واشنگتن اجتناب می کند که این امر نیز برای واشنگتن غیر قابل قبول است.

* تحریم های آمریکا علیه ترکیه در هفته های گذشته باعث افت ارزش لیره و ایجاد بحران در بازارهای ترکیه شده است، از طرفی دیگر روابط سیاسی دو متحد نیز چندان مناسب نیست. آینده روابط دو کشور را چگونه پیش بینی می کنید؟

تا اندازه زیادی قضاوت در این مورد بسیار زود است. ما در دوره های گذشته نیز تنش های و بحران های اینچنینی داشته ایم اما ترکیه در پایان از گسترش و تداوم این مسائل جلوگیری کرده است. به باور من آنکارا وارد ادامه تنش با واشنگتن نخواهد شد و باتوجه به واقعیت های موجود و میزان وابستگی و همبستگی اقتصاد این کشور به اقتصاد جهانی، از تداوم تنش جلوگیری کرده و در مسیر کاهش بحران ها حرکت می کند. اقتصاد ترکیه به سرمایه گذاری و بازار کشورهای غربی و در راس آن آمریکا نیاز دارد. همچنین ترکیه نیازمند تداوم ورود گردشگران مرفه و ثروتمند غربی است. از طرفی دیگر کارت برنده حزب عدالت و توسعه در ترکیه، اقتصاد این کشور است و آنان در انتخابات اخیر نیز شعارها و برنامه های اقتصادی متنوعی را ارائه داده اند که تکمیل و تحقق آنان نیازمند روابط مستحکم با غرب است. واقعیت های قدرت و موازنه قوا باعث می شود آنکارا در یک نقطه معین تنش های خود با آمریکا را متوقف کند و مسائل خود را با واشنگتن از طریق گفت وگو حل و فصل نماید زیرا ماهیت اقتصاد سیاسی ترکیه به نوعی است که این کشور نمی تواند در برابر آمریکا مقاومت کند. در گذشته نیز چنین بوده و خیلی از تنش ها را ادامه نداده اند. هرچند که فعلا و در کوتاه مدت امکان تداوم این بحران وجود دارد اما ساختار اقتصاد سیاسی ترکیه و نیازمندی های ژئوپلیتیک آن کشور اجازه کش آمدن بیشتر این بحران ها را نخواهد داد.

کد خبر: 966393

وب گردی

وب گردی