یک روز از زندگی دانشجویی در کانادا

شاید برای بسیاری، دانستن این که دانشجویان کشورهای دیگر زندگی خود را چگونه می گذرانند، مقوله ای جالب باشد. در همین راستا برآن شدیم تا یک روز از زندگی یک دانشجو کانادایی را به تصویر بکشیم.

به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، بکی بردلی، دانشجوی جغرافیا و روانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا، روال روزانه یک روز از زندگی خود را با سایر دانشجویان در دنیا به اشتراک گذاشته است که خلاصه ای از آن را در زیر می خوانید.

« برخلاف بقیه افراد که صبح زود با غر سوار اتوبوس می شوند، من با احوالپرسی گرم با راننده سوار می شوم. قبل از دانشجو شدنم، زندگی ساده تری داشتم. با وجود فرصت های محدود و وظایف گوناگون، داشتن روالی ساده در دوران دانشجویی عملا غیر ممکن است، با این حال یک روز از روزهای زندگی من اینگونه می گذرد:

روند صبح های زندگی من در طول دوران دانشجویی ام به شدت تغییر کرد؛ اما به عنوان دانشجوی سال سومی، دوست دارم این گونه فکر کنم که سرانجام در داشتن برنامه ای محکم استاد شدم. بعد از 10 دقیقه، از راننده اتوبوس تشکر می کنم و به سرعت به سمت باشگاه ورزشی می روم تا قبل از شروع کلاس، ورزش کنم. در مورد صبحانه البته زمان و مقدار آن متفاوت است.

اولین درس من ساعت 9:30 در ساختمان جغرافیا در کلاس نسبتا کوچکی با 50 دانشجو شروع می شود که موضوع آن جهانی سازی است. این درس مورد علاقه من است که دو بار در هفته تشکیل می شود. کلاس ساعت 10:50 تمام می شود و دانشجویان می توانند حدود 10 دقیقه را به پیاده روی و دوچرخه سواری بگذرانند تا درس بعدی شروع شود.

خوشبختانه کلاس ساعت 11 که مربوط به درس محیط زیست و پایداری است در همین ساختمان برگزار می شود. حدود 200 دانشجو در این درس، 3 روز در هفته، شرکت می کنند که حدود 50 دقیقه طول می کشد. پس از آن زمان کوتاهی برای استراحت و ناهار دارم.

کلاس ادبیات اسپانیایی در ساختمان هنر ساعت 1 تشکیل می شود. این درس به Buchanan معروف است. کلاس 20 نفره ای که حدود 50 دقیقه طول می کشد و 3 روز در هفته تشکیل می شود. مطمئنم از انتخاب این درس تعجب می کنید. به عنوان دانشجوی رشته هنر، باید واحد ادبیات را بگذرانم و از آنجایی که به اسپانیایی علاقه مندم تصمیم گرفتم با یک تیر دو نشان بزنم.

روزهای چهارشنبه عصر هم 3 ساعت درس روانشناسی ورزشی دارم. برای صرفه جویی در هزینه ها، غذای شب گذشته را برای ناهار در نظر می گیرم، اگرچه به معاشرت با دوستانم در وقت ناهار علاقمندم؛ اما معمولا دوستانم را در ساختمانی به نام Nest ملاقات می کنم.

عصرها معمولا زمان مطالعه است. جایی که برای مطالعه انتخاب می کنم معمولا بستگی به جمعی یا فردی درس خواندن دارد. کتابخانه اصلی ما مناسب انجام مطالعات فردی است. کافی شاپ های حیاط دانشگاه محل مناسبی برای مطالعات گروهی با دوستان است.

عصرها تنها به مطالعه نمی گذرد و من 2 شغل متفاوت دارم؛ سفیر دانشجویان و مسئول برگزاری تورهای درون دانشگاه برای شناخت بیشتر دانشجویان از دانشگاه هستم و همچنین، در مرکز فارغ التحصیلان به عنوان منشی کار می کنم. از طرفی چون به عنوان کارمند دانشگاه محسوب می شوم، برای انتخاب درس ها در زمان های مختلف با من همکاری های لازم انجام می شود. خیلی از دانشجویان کار نمی کنند اما کار به من اعتماد به نفس می دهد و می توانم با ایجاد تعادل در برنامه درسی و کسب درآمد برای سفرهای مورد علاقه ام نیز برنامه ریزی کنم.

اگرچه غروب هایم بیشتر به درس خواندن می گذرد؛ اما برنامه ها معمولا متنوع هستند. یوگا، بازی فوتبال، پیاده روی، شرکت در جمع های علمی و گاهی هم دورهمی های دوستانه از جمله این برنامه ها هستند. هنگام خوردن شام در کنار خانواده از مسائل روز صحبت می کنیم و آن ها را با هم به اشتراک می گذاریم.

ساعت 10:30 است و وقت خواب. باید خوب استراحت کرد و برای فردا آماده شد.

انتهای پیام/

کد خبر: 974670

وب گردی

وب گردی