گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ مسعود کیخا و مهدی فیضیصفت- آیین تکریم و معارفه رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی 29 مهرماه 98 برگزار شد و محمد آقاجانی بهصورت رسمی جای خود را به علیرضا زالی داد. آقاجانی در ماههای پایانی ریاست بر یکی از مهمترین دانشگاههای کشور درگیر حاشیههای زیادی شد که تأثیر زیادی در برکناری وی داشت؛ از جمله آن میتوان به برگزاری جشن فارغالتحصیلی در گرانترین هتل پایتخت و ماجرای دانشجوی تقلبی و صندلیفروشی اشاره کرد. اما یکی دیگر از حواشی دوران مدیریت رئیس پیشین دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، انتصاب جلالالدین میرزای رزاز رئیس انجمن تغذیه ایران به سمت سرپرستی دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور بود.
تعدادی از دانشجویان در اعتراض به انتصاب رزاز، تجمع کرده و خواستار برکناری وی شدند. یکی از نقدهای وارد شده به رزاز، تخلفات گسترده در انجمن تغذیه بود تا جایی که رئیس این انجمن را به تحریف در اساسنامه متهم کردند. در بخش پیشین مصاحبه، واکنش جلالالدین میرزای رزاز به انتقادات در حوزه مدیریت دانشکده علوم تغذیه منتشر شد؛ اما حاشیهها پایانی نداشت. چند تن از دانشجویان معترض در آیین تکریم و معارفه رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی، بنری به سالن برگزاری مراسم برده و از وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستند رزاز را برکنار کند.
در بخش دوم، صحبتهای رزاز درباره حاشیههای انجمن تغذیه انتشار مییابد. بخش دوم گفتوگوی رئیس دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را در ادامه میخوانید:
ایسکانیوز: دانشجویان معترض اعتقاد داشتند اساسنامه انجمن تغذیه بهصورت غیرقانونی توسط شما تحریف و به سمن (سازمان مردمنهاد) تبدیل شده که تعلیق انجمن را نیز در پی داشته است.
رزاز: خانمی در شهرستان، مدرک کارشناسی تغذیه دارد و نه فردی دانشگاهی و نه در استخدام دولت است. البته مراجع امنیتی باید درباره سوابق او نظر بدهند. دو دوره پیش، این خانم همراه با من کاندیدای ریاست انجمن بود. من 270 رأی کسب کرده و او تنها 11 رأی آورد. حدود 9 هزار نفر در رشته علوم تغذیه، فارغالتحصیل شدهاند؛ اما افرادی که حق عضویت میپردازند و حق رأی دارند، بین 600 تا 700 نفر هستند. البته تمهیداتی اندیشیدهایم تا افراد بیشتری به عضویت انجمن دربیایند. این خانم با دو تن دیگر که سه و یک رأی کسب کردند، مدعی بودند متولی جامعه تغذیه هستند و از فردای انتخابات نیز سر ناسازگاری گذاشتند.
ایسکانیوز: تبدیل انجمن تغذیه به سمن، قانونی رخ داد؟
رزاز: چندین ماه پیش از عضویت من، انجمن تغذیه تبدیل به سمن شده بود و هیچ نقشی در این اتفاق نداشتم. وزارت کشور دقت و جدیت زیادی داشته، حضورش پررنگ است و هیچ تعارفی ندارد. چند ماه قبل از من، انجمن را به استناد مدارک، تبدیل به سمن کردند. انجمن تغذیه 34 سال قدمت دارد، چند سال پیش وزارت کشور اعلام کرد این انجمن بهعنوان حزب ثبت شده و باید تکلیف خود را روشن کند. وزارتخانه تأکید کرد انجمن برای ادامه حیات باید زیر نظر وزارت بهداشت قرار بگیرد یا تبدیل به سمن شود.
مسئولان وقت انجمن به وزارت بهداشت مراجعه کردند؛ اما چون انجمن علمی برای تغذیه در وزارتخانه وجود داشت، اعلام کردند نیازی به انجمن جدید ندارند. افرادی در هیئت مدیره بودند که اعتقاد داشتند اگر انجمن زیرمجموعه وزارت بهداشت قرار بگیرد، مانند نهاد دولتی خواهد شد و زیر بار محدودیت میرود. افراد فعال در انجمن نیز باید از سمت وزارت بهداشت تأیید میشدند و به همین دلیل تصمیم به تبدیل انجمن به سمن گرفتند.
در تمام انتخابات سمنها، نماینده قانونی وزارت کشور حضور دارد. باید مکاتبه کرد تا وزارت کشور زمان تعیین کند و بعد در روز مقرر موجود در تقویم وزارت کشور، آگهی در روزنامه چاپ میشود. در جلسهای که بهعنوان رئیس انجمن انتخاب شدم، نماینده وزارت کشور با معرفینامه حضور داشت؛ اما دوستان از فردای انتخابات به وزارت کشور رفتند که تقلب صورت گرفته و دانشجویان را برای رأیگیری آوردهاند؛ اما وقتی اساسنامه را مطالعه کردند، متوجه شدند پیش از حضورم تأیید شده و هیچ بندی در زمان من تغییر نکرده است. طبق همان اساسنامه، وزارت کشور، انتخابات را تأیید کرد که مدارک آن هم موجود است.
آن زمان اصلاً بحث سمن مطرح نبود و همانطور که گفتم پیش از من، در زمان مدیریت دکتر حاجیفرجی، انجمن به سمن تبدیل شد. هجوم آوردند که تقلب شده؛ اما بررسیها و گزارشها، انتخابات ما را تأیید کرد. با این حال دست برنداشتند و به کمیسیون امنیت ملی مجلس، حراست وزارت کشور، اداره بازرسی وزارتخانه و دفتر وزیر رفتند.
ایسکانیوز: مگر ریاست انجمن تغذیه چه مزایایی دارد که باعث شده رقبای شما تا این اندازه پیگیر تغییر باشند؟
رزاز: دفتر انجمن تغذیه در زیرزمین دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قرار دارد، یکی بهاندازه نصف دفتر من در دانشکده است و دیگری، دو کارمند در آن فعالیت میکنند. دوستان به وزارت اطلاعات و شورای تأمین استانداری تهران نامه دادند؛ اما در نهایت وزارت کشور، نامهای به ما فرستاد و اعلام کرد برای رفع ابهام در سالهای آینده، چند اصلاح در اساسنامه اعمال شود. چهار، پنج ماه فرصت دادند تا مجمع برگزار کرده و اصلاحات را انجام دهیم. این اتفاقات مصادف با تدارک برگزاری کنگره بینالمللی در آذرماه بود. قرار بود حدود هزار و 600 میهمان در این مراسم شرکت کنند و از طرفی تمام فکر و ذکر ما معطوف به تأمین منابع مالی بود.
باید برای برگزاری مجمع، آگهی چاپ کرده و مقدمات را فراهم میکردیم، به همین دلیل از برگزاری مجمع و اصلاح اساسنامه جا ماندیم. پیش از اتمام مهلت قانونی، نامهای به وزارت کشور ارسال کرده و یک نوبت آگهی در روزنامه چاپ کردیم. وزارت کشور نامه داد قبل از چاپ آگهی، باید اصلاحات را با وزارتخانه چک کرده و ما به شما تاریخ اعلام میکردیم، بر این اساس حکم تعلیق سه ماهه به ما ابلاغ کردند. به وزارت کشور مراجعه کردم که گفتند: «همه عصبانی هستند؛ چراکه برای ما حرمت قائل نشدید در تاریخ مقرر، مجمع را برگزار کنید. باید مجمع برگزار شده و اساسنامه نیز اصلاح شود.» این بار سر تاریخ مقرر، آگهی چاپ کردیم، نماینده وزارت کشور آمد، بار اول به حدنصاب نرسید. دوباره آگهی دادیم و دفعه دوم به حدنصاب رسید؛ اما استادی که قبلتر از حضور در دانشکده علوم تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی استعفا داد، جلسه را به آشوب کشاند.
ایسکانیوز: استاد معترض به حضور شما در دانشکده علوم تغذیه، در انجمن نیز حضور دارد؟
رزاز: ماجرا از همانجا ریشه دارد. او اصلاً عضو انجمن نبود و به دلیل همین اختلاف، عضو انجمن شد. اگر دلسوز بودند چرا در 30 سال گذشته کاندیدا و عضو هیئت مدیره انجمن نشدند؟ فیلمهای مجمع موجود است که او جلسه مجمع را بههم ریخت. نماینده وزارت کشور و نماینده حراست وزارتخانه نیز در جلسه حضور داشتند. موضوع برگزاری مجمع باید از قبل به اطلاع وزارت کشور برسد که در آگهی قید کردیم اصلاح اساسنامه، موضوع ماست و به تأیید وزارت کشور نیز رسید. هرگونه اصلاحی باید در چارچوب قانون و مورد تأیید وزارت کشور باشد و بعد به رأی گذاشته شود.
فردی بهعنوان رئیس و چند نفر در قامت ناظر در مجمع حضور پیدا میکنند. از این فرد خواستیم بهعنوان ناظر روی سن بیاید؛ اما او پشت بلندگو فریاد زد «افرادی که با تبدیل انجمن به سمن مخالف هستند، بلند شوند.» نماینده وزارت کشور تذکر داد که «اگر اینجا سمن نیست، وزارت کشور کاری ندارد.» آن فرد معتقد بود اصلاحات باید از بند اول آغاز شود که ذکر کرده «این تشکیلات، سازمان مردمنهاد است.» بهحدی شلوغکاری کردند که جلسه مختل شد. آن فرد به نماینده وزارت کشور گفت: «شما زد و بند دارید و نماینده رزاز هستید، نه نماینده وزارت کشور.» نماینده وزارتخانه هم پرسید: «پای اهانتی که کردی، میایستی؟» که او هم پاسخ داد: «میایستم.»
آن فرد یکسری صورتجلسات داخلی وزارت کشور را قرائت کرد که مشخص نبود چگونه به دستش رسیده است. نماینده وزارت کشور در جلسه گفت: «اصلاً انجمن را منحل میکنیم و آبروی وزارت کشور را بیش از این نمیبریم.» 9 روز بعد هیئت نظارت وزارت کشور با حضور معاون وزارتخانه، مدیر سازمانهای مردمنهاد، نماینده حراست، نماینده اداره اطلاعات تهران و حدود 15 نفر دیگر تشکیل شد. جلسه چهار ساعت طول کشید و من تنها پنج دقیقه صحبت کردم.
خودشان به این نتیجه رسیدند که مشکلات، ریشه در جای دیگری دارد. دو روز بعد به ما نامه دادند که «شما به وظایف قانونی خود عمل کردهاید و میتوانید کماکان به فعالیت خود ادامه دهید.» از آنجایی که نامه محرمانه بود، نتوانستیم آن را منتشر کنیم؛ اما مجوزی که مرداد امسال به وزارت کشور رسید، قابل مشاهده است. در جلسه گفتم: «کنار میرویم تا انجمن را تحویل این دوستان بدهیم.» پاسخ دادند: «صلاحیت اخلاقی این افراد تا ابد مورد تأیید وزارت کشور نخواهد بود و در دورههای بعد نیز نمیتوانند کاندیدا شوند.»
دوستان میدانند انجمن رفع تعلیق شده؛ اما فقط در شبکههای مجازی مطرح میکنند که انجمن، تعلیق شده است، در حالی که انجمن برای نخستین بار، مجوز فعالیت با امضای وزیر کشور گرفته است.
ایسکانیوز: انجمن تغذیه، نفع مالی برای رئیس دارد یا امکانات ویژهای برای شما فراهم میکند؟ چرا ریاست انجمن تا این اندازه خواهان دارد؟
رزاز: بههر حال اعتباری دارد که میتوان گفت آن را هم من به انجمن دادهام. انجمن تغذیه 34 سال قدمت دارد، در 30 سال گذشته تنها 6 دفتر استانی داشت؛ اما بعد از حضور من به 22 دفتر استانی گسترش پیدا کرد.
ایسکانیوز: دفاتر انجمن چه فعالیتهایی انجام میدهند؟
رزاز: از فعالیتهای صنفی و قوانین نظام پزشکی گرفته تا دفاتر مشاوره، مجوز کار و برگزاری کارگاههای علمی در انجمن پیگیری میشود. در هر استان، فوکال پوینت (نقطه کانونی) مشخص میکنیم، بدون اینکه حتی برخی از آنها را بشناسیم. مجوز گرفتهایم و در حال حاضر با قدرت فعالیت میکنیم.
ایسکانیوز: استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان نیز در گستره فعالیت انجمن تغذیه جای دارند؟
بله، بهطور مثال در زابل، دفتر انجمن تغذیه با حضور 27 فارغالتحصیل رشته تغذیه راهاندازی کردهایم. دکتر ملایری، فارغالتحصیل رشته تغذیه، رئیس انجمن تغذیه زابل است. البته شرایط در استانها متفاوت است، بهطور مثال در استان سیستان و بلوچستان، حتی آب آشامیدنی نیز مسئله است؛ اما دفتر انجمن را تأسیس کرده و فعالیت میکنیم.
ایسکانیوز: به دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی برسیم؛ در این دانشکده، فعالیتهای تحقیقاتی نیز صورت میگیرد؟
رزاز: محل خدمت ما، ماهیت حقوقی دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دارد. تنها دانشکده تغذیه هستیم که فارغالتحصیل صنایع غذایی نیز تربیت میکنیم. 50 درصد ورودیهای ما از طریق کنکور، دانشجوی علوم تغذیه و نیمی دیگر دانشجوی صنایع غذایی هستند. هیچ دانشکده علوم تغذیه دیگری در کشور، چنین قابلیتی را ندارد. ماهیت حقوقی دیگر دانشکده، انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور است. تنها سه انستیتو در کشور وجود دارند؛ پاستور، رازی و انستیتو تحقیقات تغذیهای که بُعد ملی دارند و عرصه فعالیت آنها ملی و بینالمللی است.
انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور سال 1338 تأسیس شده و جالب است بدانید مؤسس این انستیتو، پزشک متخصص زنان و زایمان بوده است. دکتر حبیبالله هدایت که به مدت 6 ماه در فرانسه، دوره تغذیه گذراند، احساس کرد وجود انستیتو تغذیه در ایران لازم است. در عرصه بینالمللی نیز پایگاه منطقهای سازمان جهانی بهداشت در منطقه محسوب میشویم. علیرغم اینکه کشورهای حوزه خلیج فارس، پولهای زیادی خرج میکنند؛ اما پایگاه منطقهای (WHO) در حوزه تغذیه هستیم که اهمیت کار ما را نشان میدهد.
ایسکانیوز: چرا تغذیه و مختصصان و مشاوران امر در ایران چندان جدی گرفته نمیشوند؟
رزاز: اقدامات بزرگی انجام دادهایم تا روند موجود را اصلاح کنیم. بحثی به نام بیماریهای غیر واگیر (NCD) وجود دارد؛ بیماریهایی مانند سرطان، دیابت، چاقی، فشار خون، بیماریهای قلبی-عروقی. بنا بر مقالات علمی ثابت شده اگر نکات مربوط به تغذیه رعایت شود، بار بیماری در 10 سال آینده تا 63 درصد کاهش پیدا میکند.
زمان آغاز طرح تحول نظام سلامت، فقط روی درمان تمرکز کردند. هزاران میلیارد تومان در بیمارستانها برای انجام عمل جراحی قلب، تعویض مفصل و غیره هزینه و به مسئله تغذیه بیتوجهی شد. دید دکتر قاضیزاده هاشمی (وزیر وقت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در طرح تحول نظام سلامت تنها به درمان معطوف بود. آنها در مسیری پیش رفتند که معتقدم قسمت بسیار بد ماجرا محسوب میشود. شاید سرریز پولها در یکی، دو سال نخست لازم بود تا ناوگان بیمارستانی فرسوده کشور را تعمیر و تجهیز کرده و زیرساختها را فراهم کنند؛ اما ادامه این روند باعث شد تغذیه بهعنوان یکی از ارکان مبحث پیشگیری، مغفول واقع شود.
چهار سال است در حال مکاتبه، مراجعه و مبارزه هستیم تا سازمانهای بیمهگر و شرکتهای بیمه، خدمات مشاوره تغذیهای را در تعهدات خود قرار دهند. در این صورت دفترچه بیمه افراد برای مشاوره تغذیه پذیرفته میشود. هنوز موفق نشدهایم؛ چراکه معتقدند میلیاردها تومان بدهی به بیمهها دارند و نمیخواهند تعهد جدیدی ایجاد کنند. امیدوارم به نتیجه برسیم، در حال حاضر نخستین گام ما قرار دادن مشاورههای تغذیه تحت پوشش بیمه است.
ایسکانیوز: با وزیر بهداشت صحبتی نداشتهاید تا بیشتر به تغذیه توجه کنند؟
دکتر نمکی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در تیم بهداشتی فعالیت داشته و چاقو بهدست و جراح نبوده است. همچنین او در سازمان برنامه و بودجه حضور داشته و اهمیت بخش بهداشت را میداند. دکتر نمکی میداند اگر 15 میلیارد تومان بابت خدمات بیمه به مشاوران تغذیه پرداخت کند، سالانه صدها میلیارد تومان برای سیستمهای درمانی ذخیره خواهد شد. از سوی دیگر کاهش بار معنوی و خسارات وارده به خانوادهها را نیز باید لحاظ کرد.
یکی از اقدامات مهم ما تلاش برای تزریق 9 هزار فارغالتحصیل رشته تغذیه به جامعه است. در حال حاضر با مدارس ارتباط برقرار کردهایم. براساس مطالعات و مقالات، تغییر سبک زندگی باید از سنین کودکی و پیش از دبستان آغاز شود. وقتی فردی 30 سال به شیوهای خاص زندگی کرده، به سختی میتوان لایفاستایل او را تغییر داد یا حتی میتوان گفت امری غیرممکن است.
بهطور مثال کشور اسپانیا 10 سال فعالیت کرد تا سرانه مصرف نمک را 1.5 گرم کاهش دهد. سرانه مصرف نمک در اروپا بهطور متوسط پنج گرم در روز بوده، در حالی که این آمار در کشور ما 12 گرم در روز است. مردم ایران پنج گرم نمک فقط در نان مصرفی دریافت میکنند. اسپانیا 10 سال هزینه و فرهنگسازی کرده تا تنها 1.5 گرم سرانه مصرف نمک را در کشورش کاهش دهد. دشواری امر بسیار زیاد بوده و تغییر سبک زندگی بسیار پیچیده و چندوجهی است و همانطور که گفتم باید به مهدکودکها و دبستانها ورود کرد.
ایسکانیوز: چرا از طریق صداوسیما برای فرهنگسازی صحیح اقدام نمیکنید؟
دانشجویان و فارغالتحصیل رشته تغذیه باید آموزش همگانی را مد نظر قرار دهند. این وظیفه جزو رسالتهای اصلی انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور محسوب میشود؛ اما هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است. وزیر بهداشت میگوید: «توقع داریم هربار تلویزیون را روشن میکنیم، ردی از انستیتو تحقیقات تغذیهای باشد.» فعالیت انستیتو باید در زندگی مردم جاری باشد. آموزش، رکن اصلی است و در دستور کار ما نیز قرار دارد.
طرح بزرگی به نام «ترجمان دانش» را تدوین کردهایم و بنا داریم تمام اصول تغذیه سالم را در سطح کلان آموزش دهیم. وقتی صداوسیما روزی 45 دقیقه درباره کفش پلاستیکی بمباران تبلیغاتی میکند، چرا نباید مباحثی که با زندگی میلیونها خانواده دارد را آموزش دهد؟ این اتفاقات باید در برنامه نخست ما رخ دهد.
اساس کار انستیتو تحقیقات تغذیهای، پاسخ علمی و آکادمیک به سؤالات جامعه است. مثلاً به دور از جو موجود و نظرات موافقان و مخالفان، باید پاسخ دهیم محصولات تراریخته؛ آری یا نه؟ در واقع از ما انتظار میرود پاسخی علمی ارائه دهیم.
یکی از اقدامات در دست ما، طرح ملی بزرگی به نام «بررسی مصرف» است که هر 10 سال یکبار باید در کشور انجام شود، در این صورت نهادهای دولتی و حکومتی براساس خروجی کار، سیاستگذاری کرده و تعیین میکنند ورود محصولات اولیه غذایی چه میزان و چگونه باشد. این اتفاق آخرین بار سال 1380 انجام شده است. در حقیقت نیاز جامعه این است که به نهادهای ذیربط اطلاعات دهیم تا بدانند چقدر مصرف برنج، لبنیات و گوشت داریم. البته انجام این کار مخصوصاً در شرایط فعلی بسیار دشوار است. پرسشگر باید به منازل مردم مراجعه کرده و تمام انبار غذایی را چک و مواد غذایی را با ترازوهای مخصوص وزن کند. باید پرسشنامههای متعددی نیز پر شود؛ کاری که حدود نصف روز زمان میبرد. «بررسی مصرف»، طرحی ملی است که در صورت انجام، به ما قدرت میدهد تا امکانات و نیازهای مملکت را بشناسیم. البته دهها کار ملی دیگر نیز باید انجام دهیم.
ایسکانیوز: چرا مردم ضرورت مراجعه به مشاور و متخصص تغذیه را احساس نمیکنند و بیشتر مراجعات برای درمان چاقی یا لاغری است؟
رزاز: بله، بیشتر مراجعات حالت ارجاعی دارد. اگر قرار بود سروصدایی نباشد، دور همدیگر بنشینیم، 1.5 میلیارد تومان بودجه را بین پرسنل تقسیم کنیم و چلوکبابی بخوریم، دیگر انتظاری هم وجود نداشت. اگر در امارات بودیم، شیخ بالا نشسته و عطیهای داد، احساس تکلیفی هم نیست؛ اما در ایران هستیم و برای دستیابی به اهداف تلاش میکنیم.
ایسکانیوز: بسیج ملی کنترل فشار خون، طرح بزرگ و مثبتی بود که صورت گرفت. چرا طرحهای مشابهی برای نشان دادن اهمیت تغذیه اجرا نمیکنید؟
رزاز: برنامههایی داریم تا اتفاقات مثبتی رخ دهد و حضور پررنگتری در رسانهها و جامعه داشته باشیم. کارهایی روی زمین مانده که نیاز به هماهنگیهای گسترده دارد. البته میدانم بهمحض اینکه با مدیران صداوسیما وارد مذاکره شویم، مشکلات و دغدغههای مالی را مطرح میکنند و میگویند: «مجبور به تبلیغات هستم تا چراغ صداوسیما خاموش نشود.» باید کار را با مسئولان وزارت بهداشت بهعنوان طرح ملی و زنگ خطر، استارت بزنیم. اگر حتی یک قدم پیش برویم، کار بزرگی انجام دادهایم.
ایسکانیوز: سرانه استاندارد جهانی متخصص تغذیه در جهان چقدر است؟
رزاز: آماری وجود ندارد و بهدنبالاستخراج آمار هستیم. میتوانیم حدود 10 هزار فارغالتحصیل رشته تغذیه را بهعنوان شاخص در نظر بگیریم و همانطور که گفتم در حال استخراج آمار برای مشخص کردن سرانه هستیم.
ایسکانیوز: بازار کار برای فارغالتحصیلان رشته تغذیه چطور است؟
رزاز: اوضاع در رشته تغذیه بسیار خوب است. بهقدری بازار کار مناسب بوده که از تمام رشتهها به سمت ما میآیند. پزشکان عمومی زیادی داریم که به حوزه تغذیه ورود کردهاند. آرام آرام فرهنگ تغذیه بین مردم در حال احیا شدن است. عبارتی به نام «سواد تغذیهای» داریم که مثل سواد خواندن و نوشتن، شاخص محسوب میشود. سواد تغذیهای، اطلاعات فرد و جامعه نسبت به تغذیه خود بهشمار میرود که بهواسطه تفاوت جامعه دانشگاهی با گذشته، مطرح و به همین دلیل بازار کار مناسبی ایجاد شده است.
برنامههای خود در امور بیمارستانی و مشاورهای را از طریق انجمن بهخوبی پیش بردیم. بیش از یک سال است در وزارت بهداشت مشغول به تعریف جایگاه مشاوران تغذیه در سیستم درمانی کشور هستیم. پیشتر دانشجویان و فارغالتحصیلان رشته تغذیه فقط در آشپزخانههای بیمارستانها برای تعیین مقدار غذای مصرفی بیمار فعالیت داشتند؛ اما اکنون 33 پروتکل درمانی تغذیهای را از یک سال و نیم گذشته همراه با دهها عضو هیئتهای علمی دانشگاههای مختلف از جمله تهران، ایران و دانشگاههای شهرستانها در وزارت بهداشت دنبال کردهایم که چند ماه دیگر توسط وزیر بهداشت ابلاغ میشود؛ قدم بزرگی که جایگاه شغلی دانشجویان رشته تغذیه را ارتقا میدهد و خدمتی به بیمار ورای مسائل صنفی دانشجویان رشته تغذیه ارائه میشود.
ایسکانیوز: حضور مشاوران تغذیه در مراکز بهداشت نیز اجباری است. این اتفاق را مثبت ارزیابی میکنید؟
رزاز: اصل و اساس کار، آموزش تغذیه محسوب میشد؛ اما اشکال موجود، اجبار فارغالتحصیلان رشته تغذیه به ارائه برنامه غذایی بود. این اتفاق، مشاوران تغذیه را از اصل رسالت خود بازمیداشت؛ اما باز هم فرصتی بود که باید غنیمت شمرد. سال گذشته و پیشتر هزار و 800 نفر فارغالتحصیل رشته تغذیه در مراکز بهداشتی حضور پیدا کردند. ظرفیت 10 هزار نفری نیز وجود داشت؛ اما اکثر فارغالتحصیلان رشته تغذیه، خانم هستند و معمولاً از مراکز استان خارج نمیشوند که یکی از معضلات ما بهشمار میرود. در حال حاضر 80 تا 85 درصد دانشجویان رشته تغذیه در دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز خانم هستند.
ایسکانیوز: عموماً دانشجویان شهرستانی دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به شهرهای خود برمیگردند یا در پایتخت میمانند؟
رزاز: بسیاری از آنها به شهرهایشان برمیگردند؛ اما از مرکز استان خود خارج نمیشوند. خانواده دختری 23 یا 24 ساله کمتر اجازه میدهند او به شهری دیگر یا روستایی محروم برود.
ایسکانیوز: پس باید سیاست پذیرش دانشجو را اصلاح کرد.
رزاز: این اتفاق از جملهو اقداماتی است که باید انجام دهیم.
ایسکانیوز: آموزشهایی که در دانشگاههای مختلف به دانشجویان رشته تغذیه ارائه میشود را در چه سطحی میدانید؟
رزاز: بُرد کشوری داریم که سیلابسها (سرفصلها) و کوریکولومها (برنامههای آموزشی) را مشخص کرده است و در همه دانشگاهها بهشکل یکسان اجرا میشود. البته مانند تمام رشتهها، برخی استانها از وجود استادان و اعضای هیئت علمی برجستهتری بهره میبرند. در حال حاضر حدود 18 دانشکده تغذیه در کشور داریم که همه آنها از پایه علمی مناسبی برخوردارند. شاید 10 سال پیش اینگونه نبود؛ اما اکنون همگی استانداردهای خوبی دارند.
انتهای پیام/