به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، آمریکا پس از چند روز لفاظی در خصوص واکنش به کشته شدن سربازانش در «برج 22»، سرانجام چندین مقر نیروهای مقاومت در عراق و سوریه را هدف قرار داد که منجر به شهادت و مجروح شدن دهها تن از نیروهای مقاومت شده است. این حمله در حالی انجام شده که جریان راست افراطی در آمریکا انگشت اتهام را به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفته بود و بر لزوم حمله مستقیم به ایران تاکید میکرد. هر چند که همان موقع هم بسیاری از کارشناسان اذعان میکردند که آمریکا تمایلی به تشدید تنش در منطقه و ورود به یک جنگ تمام عیار با ایران ندارد. با این حال، حمله به مواضع نیروهای مقاومت احتمالا در روزهای آتی تبعاتی برای آمریکا همراه خواهد داشت؛ به ویژه اینکه مذاکراتی بین دولت عراق و آمریکا برای خروج نظامیان خارجی از این کشور در جریان بود. به منظور بررسی وضعیت کنونی درگیری بین نیروهای مقاومت و آمریکا و همچنین آینده نظامیان این کشور در عراق گفتگویی با دکتر تورج افشون–استاد دانشگاه و کارشناس مسائل منطقه- انجام شد.
بیشتر بخوانید:
۲ دلیل مهم انصراف آمریکا از پاسخ مستقیم به ایران
متن کامل این گفتگو بدین شرح است:
- همانطور که انتظار می رفت آمریکا از حمله مستقیم به ایران در واکنش به کشته شدن سربازانش در برج 22 اردن خودداری کرد و نیروهای مقاومت را در عراق و سوریه هدف قرار داد. فکر می کنید گروه های مقاومت عراق شهادت نیروهایشان را تلافی خواهند کرد؟
آنچه مسلم است اینکه آمریکاییها پس از تامل و درنگی چند روزه پس از کشته و زخمی شدن نیروهای خود در پایگاه «الرکبان» نزدیک مرزهای اردن، بر اساس اعلامیه و اطلاعیههای متعدد، چندین نقطه را در اطراف مرزهای مشترک سوریه و عراق مورد هدف قرار دادند. علیرغم آنکه برخی گروههای مقاومت عراقی مثل کتائب حزب الله در بیانیهای رسما از توقف حملات علیه نیروها و مقرهای آمریکایی در منطقه سخن به میان آورده بودند (از عدم حمله به مواضع رژیم صهیونیستی صحبتی نکردند) مسلم است که با ازسرگیری حملات امریکاییها علیه مواضع گروههای مقاومت عراقی، مجددا دست این گروهها برای حمله علیه اشغالگران باز شده است.
از اینرو، در چارچوب قواعد بازی مبارزه میان اشغالگران آمریکایی و گروههای مقاومت عراقی میتوان اذعان کرد که بیانیه حزب الله با این فرض که طرف آمریکایی پس از صدور بیانیه حملهای ترتیب نخواهد داد، تنظیم شده بود و به نظر میرسد از این پس برای کتائب حزب الله عراق در جهت عدم طراحی و عدم حمله دلیل منطقی وجود نخواهد داشت. البته نگاهی به ملاحظات دولت آقای السودانی نیز یکی از دلایل صدور این بیانیه بود و در بیانیه کتائب حزب الله به این مهم اشاره شده است.
حال پاسخ به این پرسش تسهیل میشود که آیا جریانهای مقاومت عراقی نظیر کتائب حزب الله، جنبش نجباء و ... که غالبا خارج از روند سیاسی عراق قرار دارند و مثل عصائب اهل حق در دولت و روند سیاسی شریک و فعال نیستند، حمله به طرف آمریکایی را در دستور کار قرار خواهند داد یا خیر. شایان ذکر است، عمل به بیانیه کتائب حزب الله همان گونه که گفته شد تا زمانی معتبر است که قاعدتا طرف آمریکایی حملهای علیه آن یا مواضع مقاومت عراقی ترتیب نداده باشد، حال که وضعیت تغییر کرده قاعده بازی میان طرفین نیز از میان رفته است. در خصوص جنبش نجباء که اصولا چنین موضوعی مطرح نبوده و به نظر میرسد مبارزه و درگیری آنها کماکان با طرف آمریکایی در خاک سوریه تداوم خواهد یافت و به قوت خود باقی است.
- در روزهایی که قرار بود مذاکراتی با هدف خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق انجام شود، شاهد بمباران نیروهای مقاومت در عراق هستیم. این تناقض چطور قابل تحلیل است؟
نکته مهم در خصوص اظهارات و اقدامات دولتمردان مسئول عراقی در دولت مرکزی این است که پس از ترور شهید ابوتقوی توسط آمریکاییها در مرکز بغداد، دولت عراق اعتراضات شدیدی نسبت به نقض حاکمیت خود و زیرپا نهادن توافقنامههای امنیتی میان خود با آمریکا داشت. از آنجایی که شهید ابوتقوی از مقامات امنیتی-نظامی و یکی از مسئولان مهم حشد الشعبی بود، اعتراضات دولت عراق در قالب اظهارات السودانی و کمیته حقیقت یاب شکل گرفت و به نظر میرسد دولت آقای السودانی محکمتر از دولتهای قبلی به ویژه دولت آقای مصطفی الکاظمی، موضوع عمل به مفاد توافقات امنیتی از سوی آمریکاییها را دنبال کرده است.
به هر حال، آنچه مسلم است اینکه اقدامات و اظهارات طرف آمریکایی اعم از مسئولان نظامی-امنیتی و سیاسی-دیپلماتیک آنها با روح قراردادها و توافقات میان بغداد-واشنگتن در تعارض و تناقض قرار دارد و دولت آقای السودانی تلاشهای دیپلماتیکی برای سر و سامان دادن به این وضعیت آغاز کرده است.
- فکر می کنید نیروهای آمریکایی در آینده نزدیک عراق را ترک خواهند کرد و به عبارت دیگر عزمی در دولت عراق برای اخراج نظامیان آمریکایی وجود دارد؟
نکته مهم این است که طرف آمریکایی در بزنگاهها همواره برخی از ابزارهای خود را علیه عراق رو کرده است. پس از ترور نمادهای مقاومت ایرانی و عراقی -شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و همراهانشان در دی ماه 98- دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا، نه تنها موضوع احیای تحریمها علیه عراق را پیش کشید، بلکه اظهاراتی در راستای اخذ خسارت از عراقیها در صورت اخراج نیروهای آمریکا یا حتی وارد آوردن خسارت به پایگاههای آمریکایی در عراق توسط گروههای مقاومت مردمی کرد.
اکنون نیز وضعیت به همین گونه است و آمریکا از ابزارهای اقتصادی-مالی (اعمال تحریمهای ظالمانه) سخن میگویند و از آنجایی که گلوگاههای مهم اقتصادی-مالی مهم عراق از سوی آمریکا کنترل و نظارت میشود، مقامات مسئول عراقی از این بابت نگرانی جدی دارند و به دنبال حل و فصل موضوع خروج آمریکاییها از مسیر دیپلماتیک و نه نظامی هستند.
البته باید یادآور شد که ماهیت، سطح، نوع و میزان تنش میان برخی جریانهای مقاومت عراقی و طرف امریکایی پس از عملیات طوفان الاقصی تشدید شده و بخشی از جریانهای عراقی در دفاع از مردم و مقاومت در غزه مبادرت به انجام عملیات علیه مقرها و پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه کردهاند که تا کنون بالغ بر 170 حمله میشود.
- پس از انتشار بیانیه کتائب حزب الله مبنی بر توقف حملات این گروه علیه نیروهای آمریکایی، برخی فشارهایی از سوی دولت عراق و حتی ایران بر این گروه را عامل این مسئله معرفی کردند. نظر شما در این خصوص چیست؟
آنچه مسلم است، اینکه بیانیه کتائب حزب الله که با ملاحظات دولت آقای السودانی تنظیم شده بود، به قول شیخ اکرم الکعبی -رهبر جنبش نجباء- بیانیهای فداکارانه بود. ولی در اینکه طرف خاصی جریانهای مقاومت عراقی را به عدم پاسخگویی به حملات دشمن و اشغالگران وادار کند، نمیتواند صحت داشته باشد. همانگونه که جمهوری اسلامی و برخی طرفهای عراقی همواره یاداور شده اند، کنش و واکنش میان جریانهای مقاومت و اشغالگران آمریکایی و صهیونیستی در چارچوب قاعده خاصی است که جریانهای مقاومت عراقی خود به بلوغ سیاسی کافی رسیدهاند و نیازی به دیکته و اجبار وجود ندارد. هر چند این موضوع نافی بحث «وحدت میادین» و تنظیم وظایف جریان مقاومت نیست.
انتهای پیام/
نظر شما