به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)- امیر کریمی(کارشناس و تحلیل گر فوتبال)؛ برای شروع این مطلب دو نکته قابل ذکر هست:
۱- اینکه لیگ بیستم، سرمربیهای سال اولی زیادی را به لیگ برتر معرفی کرده است. ۲- ادامه سرمربیگری امیر قلعه نویی همچنان در لیگ برتر.
دو نکتهای که در نگاه اول شاید در تضاد باشند، چراکه خیلی از باشگاهها به مربیان جوان رو آوردند و به نوعی دگردیسی در مورد مربیگری لیگ برتر انجام شد و مربیان سنتی از چرخه خارج شدند، اما از همان نسل سنتی لیگ برتر خارج شد ولی از همان نسل همچنان قلعه نویی در این لیگ برتر تیم دارد و در حال ادامه دادن هست.
محرم نویدکیا
با تمام انتقادهایی که به ساکت فدراسیون نشین میتوان نمود اما ظاهرا حال سپاهان با او خوب هست. حضور نویدکیای جوان در عرصه مربیگری کار شجاعانه ای بود که بعد از چند فصل نتیجه نگرفتن این تیم امسال صورت گرفت و اتفاقا نتیجه هم داده. البته که نویدکیا هم انصافا از ابتدا با ایجاد دیسیپلین نه صرفا بیانیه و هوچیگری و همچنین خریدهای مورد نیاز فنی تیم و حتی در پاره ای از موارد خواستن عذر بعضی از ستاره ها سعی بر ایجاد آرامش از راه اصولی را در سپاهان داشته. بیان این نکته خالی از لطف نیست که اشاره به واقع گرایی محرم در مورد تیمهای حریف و انتخاب درست کادر فنی کنیم.
یحیی گل محمدی
ادامه کار گل محمدی در پرسپولیس امری طبیعی بود، اما اوهم در ادامه راه دچار چالشهایی بود و شد که توانست فعلا پرسپولیس را از بحرانهای بوجود آمده خود خواسته و غیره در آسیا و نیم فصل چه از نظر حواشی و چه فنی رهایی بخشد. نکته ای که در مورد یحیی حائز اهمیت هست شامل انتخابهای درست او در کادر فنی و حتی خرید بازیکن و همچنین انتخاب و نقشه راه او در چند سال اخیر برای رسیدن به نیمکت پرسپولیس بوده و هست. که دقیقا به دلیل همین تجارب حالا توانایی حلاجی و مدیریت ضعف و قوت ها را دارد واشتباهاتی برعکس حضور اول خود در پرسپولیس از او سر نزده است.
محمود فکری
انصافا از محمود فکری انتظار فنی بالاتری داشتیم. مربی از جنس استقلال که حداقل در لیگ یک با شیرین فراز و آلمینیوم اراک و خوشه طلایی ساوه و همین سال پیش در نساجی تیمهای خوبی را راهی میدان مینمود. اما کار او امسال در استقلال و بخصوص در اواخر نیم فصل به مشکل خورده. هرچند که هنوز هم تیمش در بالای جدول حضور دارد اما به نظر می رسد در جمیع جهات برای ادامه راه با استقلال اگر قدرت آنالیزو تحلیل اتفاقات را نداشته باشد و تغییراتی را در کادر فنی و بار فنی ایجاد نکند روزهای سختتری را هم پیش رو خواهد داشت. بهتر از هر کسی خود او میداند که فعلا افکار عمومی استقلالیها با او همراه نیستند.
جواد نکونام
فولاد و نکونام انتخابهای مناسب برای یکدیگر بودهاند، نکونام در حقیقت از پیش قراولان نسل جدید مربیگری در فوتبال ماست. فوتبالی که به غیر از سال اخیر کمتر به جوانترها در این عرصه بها داده است. اما نکونام خیلی زود بعد از کنار گذاشتن دوران بازی روی نیمکت نشست و حالا اتفاقا نگاه زیادی به بالای جدول و حداقل سهمیه گرفتن برای آسیا را در این فصل دنبال می کند. سبک بازی دفاع،ضدحمله فولاد برای ما یاداوری سبک بازی تیم ملی در زمان مربیگری کیروش میباشد.
سید سیروس پورموسوی
خیلیها مغز متفکر استقلال خوزستان که قهرمان ایران شد را سید سیروس پورموسوی میدانستند. کمک اول عبدالله ویسی که امسال سکان دار این تیم پر طرفدرا شده و انصافا هم خوب نتیجه گرفته. برعکس خود ویسی که مدتی هست که دردوران رخوت تیم گرفتن هست، پورموسوی اتفاقا در دو، سه سال اخیر تیمهای زیادی را تجربه کرده. اضافه شدن امیرحسین پیروانی به کادر او نشان از اهمیت او به افراد با دانش فوتبالی در کادرش دارد. در هر صورت به نظر میرسد با توجه به داشتههای موجود در نفت آبادان در این نیم فصل متفاوت تر از فصول دیگر بازی میکند و حداقل مدعی جدغی کسب سهمیه می باشد.
امیر قلعه نویی
مردی برای همه فصول لیگ برتر. با توجه به عدم نتیجه گیری قلعه نویی در تیمهای قبلی در حدود یک دهه اخیر و شاید عدم تمایل خیلی از تیمهای مدعی و حتی متمول برای در اختیار داشتن او ، گمانه زنیها برای اتمام تاریخ مصرف او زده شده بود که بر خلاف تمام تصورات قلعه نویی با نماینده کرمان تمام کرد. اتفاقا در چند هفته اول هم صدر جدول بود ودر هر صورت در ادامه هم تیم او لقمه دندان گیری برای حریفان بوده است.
رسول خطیبی
آلترناتیو همیشگی نیمکت تیمهای تبریزی. حالا خارج از تبریز و در اراک با آلمینیوم هم پرسپولیس را شکست داده هم تراکتور و هم تیمش را در کمر جدول بالاتر از تراکتور مدعی نگه داشته. رسول خطیبی شاید حالا بعد از سالها مربیگری دارای بلوغ در مربیگری شده و ادامه این روند نشان دهنده اتفاقی بودت یا نبودن او حکایت خواهد داشت.
مسعود شجاعی
مسعود شجاعی جایگزین علی منصوریانی شد
که در پنج هفته ابتدایی نتایج جالبی نگرفته بود. تجربه نخست شجاعی به شکل بازیکن، مربی شکل گرفته. اماخود شجاعی هم میداند که این روند هم به فوتبال داخل زمین او ضربه خواهد زد و هم به مربیگری او. نکته قابل توجه حضور عباس چمنیان و علی نیکبخت مردان کهنه کار در عرصه مربیگری در کنار او از زمان سرمربیگریش هست. انتظار از او حداقل به عنوان مربی تراکتور بالاست.
محمد ربیعی
از آن دست مربیانی که سالها تجربه لیگ یک و دو و آنالیزور بودن را در کارنامه خود دارد. از همان جوانها در عرصه مربیگری که در مس رفسنجان تازه لیگ برتری خوب نتیجه گرفته و حالا امیدوار به نیم فصل دوم میباشد تا بیشتر بتواند خود در لیگ برتر نشان دهد. اگر از بازی در آزادی مقابل پرسپولیس و استقلال بگذریم تیم ربیعی در بازیهای دیگر به مراتب فراتر از انتظار چه از بعد فنی چه نتیجه گیری کار کرده است.
سید مجتبی حسینی
یار غار و رفیق گرمابه گل محمدی و در اصل مغز متفکر او در سالهای قبل . امسال بعد از چند سال حضور در لیگ یک با نفت مسجد سلیمانی بست. تیمی که از ابتدا مشخص بود باید با نداریهای این تیم برای نیفتادن یا ماندن در کمر جدول تلاش کند. با تمام این تفاسیر اوهم با این نداشته های تیمی و سخت افزاری خوب کنار آمد بخصوص که مقام دهم جدول را حالا در اختیار دارد. قطعا از مجتبی حسینی در فصول آینده بیشتر از اینها خواهیم شنید. مربی که همین الان هم میتواند کمک اول خیلی از مربیان پر آوازه لیگ برتر باشد. ضمن اینکه ظاهرا گزینه ذوب آهن برای نیم فصل دوم هم می باشد.
مهدی تارتار
مهدی تارتار بعد از نتایج قابل قبول در مسجد سلیمان امسال با پیکان شروع کرد. پیکانی که با عبدالله ویسی پیش فصل را شروع کرده بود .تارتار امسال دغدغه حداقل های لازم برای یک تیم فوتبال را ندارد به همان صورت همیشگی و با نتایج متوسط فعلا در رتبه یازدهم قرار دارد و از طرفی هم پیکان هم ظاهرا کلا به این نتایج راضی هست و اصولا برای فقط ماندن بازی میکند. اما تارتار با نتایج سال گذشته توقعات را از خود بالا برده و برای رسیدن به نیمکت تیم های بزرگتر احتیاج به فرم ایده آل فوتبالی برای تیم خود چه فنی و چه غیر از آن را دارد.
سید مهدی رحمتی
او هم جزو گروه اولینهای مربیگری هست. بدون تجربه حداقل یک دقیقه مربیگری و حتی داشتن مدرک مربیگری در ابتدای فصل. نتایج رحمتی شاید برای تجربه اول بد هم نباشد اما فوتبال و هواداران شاید انتظارشان از تیم و نتایج آن به مراتب بیشتر هست بخصوص اینکه شهرخودرو سال پیش یکی از آسیاییهای فوتبال ما بود . پس به نظر میرسد از لحاظ شخصی شاید نتایج قابل دفاع باشد اما نگاه به شهر خودرو چیز دیگریست در لیگ برتر.
ابراهیم صادقی
سال پیش آقای تساوی نام گرفت. امسال با افزودن پیروز قربانی سعی به تقویت کادر خود کرد اما هنوز نوسان بسیار بالایی در نتیجه گیری این تیم دیده میشود . صادقی خود مرد نارنجی پوش سایپا هست و سیاستهای سایپا را در کل می داند و می شناسد.اما او باید تلاش کند حتی با این بضاعت حداقل ها را در بعد نتیجه و فنی رقم بزند چراکه آینده مربیگری او صرفا بسنده به سایپا نخواهد شد.
رحمان رضایی
حالا در تجربه اول لیگ برتری خود متوجه زیر بم مربیگری در سطح اول فوتبال ایران شد و کامل مسائل را لمس کرد. نتایج او چندان قابل توجه نبود هرچند در تهران پرسپولیس را متوقف کرد اما ظاهرا جنگ داخلی او با بعضی از مدیران این باشگاه باعث شد نتوانیم پتانسیل فنی رحمان رضایی را بسنجیم و او در نهایت از این تیم جدا شد.
مجید جلالی
نساجی با وحید فاضلی شروع کرد. مربی با دانش و بسیار جوان که در لیگ دو به یک در کنار علی نیکبختی که حالا در تراکتور کمک شجاعی هست با خیبر خرم آباد مزه صعود را تجربه کرده بود و بعد از آن در کنار محمود فکری روزهای خوبی را در لیگ یک و حتی برتر گذرانده بود اما در نساجی و در قامت سرمربی نتوانست انتظارات را برآورده کند، هرچند بخصوص در روزهای اول بار فنی نساجی قابل حمایت بود اما سیر سقوطی این تیم کم کم شروع شد و در نهایت به استعفای او انجامید. حالا مجید جلالی با کوله باری از تجربه سکان این تیم را دارا هست آقا معلم اما هر چهار بازی را باخته و فعلا به غیر از بازی دادن به بعضی از جوانان مورد خاصی از او در نساجی دیده نشده و حالا هگه منتطر نیم فصل دوم او با نساجی هستند.
سعید اخباری
برای سعید اخباری که اصولا در سطح آنالیزور و کمک مربی همیشه در تیمهایی که حضورداشت فعالیت میکرد این فرصت خوبی برای مطرح کردن خودش هست. هرچند شرایط ماشین سازی از ابتدا چنگی به دل نزده و به نظر میرسد بیشتر توجه افکار عمومی تبریز و حتی مالکتان مشترک این تیم به تراکتورسازی هست تا این تیم. کار اخباری برای نگه داشتن این تیم در این لیگ سخت هست اما شاید با نتیجه گرفتن در تک بازی های حیثیتی حفظ آبرو کنند.
انتهای پیام/
نظر شما