گروه بینالملل ایسکانیوز؛ روابط ایران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین نیز به سالها قبل برمیگردد؛ دقیقا به ۱۲۰ سال پیش. در سال ۱۹۰۲ که اسحاق خان مفخم الدوله، به عنوان وزیر مختار ایران در واشنگتن، به آمریکای لاتین سفر میکند تا آغازگر تجارت ایران با این منطقه بشود. در همین سفر تفاهم نامههایی در زمینه تجاری و اقتصادی با چند کشور از جمله برزیل، مکزیک، آرژانتین، شیلی و اروگوئه به امضا میرسد. بنابراین از همان ابتدا بنای رابطه رسمی ایران و کشورهای آمریکای لاتین بر محور امور اقتصادی استوار شد که متاثر از تحولات سیاسی اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی چندان ثمربخش نبود و اگرچه توسعهای در این روابط در دوران پهلوی دیده میشود، اما در دوران محمدرضا شاه پهلوی روابط تا حد دیدارها و برقراری سفارت خانه ها پیش رفت.
زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید مکزیک و شیلی روابط خود را با ایران قطع کردند. با کشورهای دیگر این منطقه هم اگرچه ظاهرا قطع روابط اتفاق نیفتاد، اما عملا سفارتخانههای بعضی از این دولتها در تهران فعالیتی نداشتند.
لازم به ذکر است با وقوع انقلاب اسلامی ایران به رغم تعلیقهای اولیه، برقراری مجدد روابط بین ایران و آمریکای لاتین عمدتا بر محور ایدئولوژی ضد-امپریالیستی استوار گردید و کشورهای چپگرا در رابطه ایران و آمریکای لاتین اهمیت شایانی پیدا کردند. کوبا اولین کشور از منطقه آمریکای لاتین بود که با ایران روابط دیپلماتیک برقرار کرد. در دوران جنگ تحمیلی جهت توسعه روابط سیاسی با کشورهای جهان، این منطقه نیز در دستور کار دولت قرار گرفت و سفارتخانههای ایران در کوبا، نیکاراگوئه، اروگوئه، کلمبیا و شیلی گشایش یافت و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی با این کشورها توسعه یافت.
این روابط و مناسبات رفته رفته گسترش یافت به طوری که روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آمریکای لاتین در دولت نهم و دهم افزایش قابل توجهی داشت. اما در دولت یازدهم و دوازدهم کاهش محسوسی در این ارتباطات سیاسی و اقتصادی دیده شده است.
حال سوال اصلی اینجاست که در بحبوحه این تحولات سیاسی و البته اقتصادی، مقوله روابط فرهنگی چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ در پاسخ به این سوال ابتدا باید توجه داشت که خاستگاه فرهنگی ایران و آمریکای لاتین شباهت چندانی ندارد. به عبارت دیگر اگر به طور ظاهری به کشورهای واقع در منطقه آمریکای لاتین نگاه کنیم شاید نقاط اشتراک فرهنگی چندانی توجه ما را به خود جلب نکند. اما واقعیت این است که اکثریت کشورهای آمریکای لاتین بازمانده تمدنهای بومی هستند که از استعمار و استثمار ضربه خوردهاند. بنابراین ارزشهای بومی و انسانی و از طرفی روحیه مقاومت و ظلم ستیزی همان چیزی هست که عمق فرهنگی ایران و کشورهای منطقه آمریکای لاتین را به هم پیوند میدهد. دو نکته مذکور از دو مسئله مهم حکایت دارند، یک برای معرفی ایران به مردم آمریکای لاتین باید تلاش بسیاری صورت گیرد و دوم با توجه به ارزشهای مشترک فرهنگی بستر آمادهای برای این تلاش فراهم است و باید زمینههای بهره برداری از آن را فراهم آورد.
در ادامه به بررسی ظرفیتهای رابطه فرهنگی ایران و آمریکای لاتین خواهیم پرداخت.
۱. ظرفیت ادبی:
با مطالعه آثار ادبی آمریکای لاتین از دوران قبل از ورود کلمب به این سرزمینها تاکنون، به خوبی میتوان به ارزشهای خاصه این سرزمینها پی برد که در ادبیات تبلور یافته است. تفکرات و آداب و رسوم و سنتها و دیگر موارد را میتوان از متون ادبی این کشورها به خوبی استخراج نمود. با گذشت زمان و در قرن بیستم ادبیات آمریکای لاتین در جایگاه قابل توجهی قرار میگیرد و جزو ادبیات پیشروی جهان میشود. مکتبهایی از جمله رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفت انگیز که دراین منطقه زاده میشوند، آیینه آلام و آرمانهای مردم این مناطق هستند. جایی که واقعیت با آرمانهایشان پیوند میخورد و آنچه که نویسنده انجام میدهد انعکاس واقعیات جامعهای که در آن می زیستند. این منطقه که پیوند واقعیت با آلام و آرمان های بشر را منعکس میکند، جزو دغدغه مندترین روایت های بشر است. لذا آثار ادبی ارزشمند ایران که دربردارنده روایتهای اصیل و شکوهمند و واقعی از نوع بشر و ایران و ایرانی هستند، با اقبال قابل توجهی در میان مخاطبان امریکای لاتینی مواجه خواهند شد. آنچه که بسیار مغفول مانده و بجز در اندک مواردی، متاسفانه در این زمینه کار شایان توجهی انجام ندادهایم. درصورتی که با همت و تلاشی مضاعف می توان نسبت به ترجمه آثار کلاسیک ادبیات فارسی و همینطور آثار ادبی معاصر و از طرف دیگر، ادبیات ارزشمند دفاع مقدس می توان بر مخاطب اسپانیایی زبان تاثیرگذار شد. با اندک اشنایی مردمان این کشورها با ادبیات پارسی، علاقه مندی بسیاری وجود دارد و ما باید از این فرصت ها به نحو شایسته ای استفاده کنیم. چرا که با توجه به صبغه تاریخی طرفین که مبارزه با استعمار و استثمار و امپریالیسم جز لاینفک آن است آثار ایرانی در آمریکای لاتین هم مورد استقبال قرار می گیرد هم تاثیرگذار خواهد بود. این مسئله می تواند تا حد قابل توجهی ایران هراسی را که دشمنان درصدد دامن زدن به آن هستند را کنترل و محدود کند. از طرف دیگر ترجمه آثار ادبی آمریکای لاتین به فارسی نیز جای کار بسیاری دارد. متاسفانه جز ترجمه آثار جایزه دار و بین المللی آمریکای لاتین به زبان فارسی (آن هم عمدتا از زبان واسطه ای چون انگلیسی) و متقابلا ترجمه شاهنامه به زبان اسپانیایی، کاری صورت نگرفته است. و همچنان در این بخش نیز دچار ضعف هستیم.
۲. ظرفیت هنری: موسیقی
موسیقی آمریکای لاتین از صرف تولید آواز و نوا فراتر است و ابزار آلات و سبکهای آن روایتهای جالبی از آداب و رسوم و سنن و تاریخ این منطقه ارائه میدهد. درست همانند موسیقی ایران که با پیشینه و تنوع و سبکهای مختلف خود غنای فرهنگی ایران را مجسم میسازد. همکاریهای اندکی در این زمینه وجود دارد، برگزاری کنسرتها در ایران و متقابلا در کشورهای آمریکای لاتین از تعداد معدودی و عمدتا توسط اسپانسرهای خصوصی فراتر نمیرود. این حوزه از فرهنگ نیز بسیار کارساز خواهد بود و نیاز به عزمی جزم در معرفی موسیقی ایرانی میباشد. با حضور فعالانه بخش موسیقی ایرانی در کشورهای آمریکای لاتین میتوان چهره صلح و دوستی که در فرهنگ ما عجین شده است را به جامعه اسپانیایی زبان و پرتغالی زبان آمریکای لاتین نشان داد. مطمئنا عدم حضور ما در منطقه از منظر فرهنگی، مسیر را برای دشمنان هموار میکند تا معرفی ناخوشایندی از ایران و ایرانی ارائه شود. غیبت ما در عرصه هنری و فرهنگی، به نفع دشمنان ایران خواهد بود. در این راستا، میتوان با شناخت ذائقه موسیقی کشورهای هدف، نسبت به برگزاری جشنوارههای موسیقی در آن کشورها اقدام نمود و تاریخچه هنر موسیقی مان را به کشورهای اسپانیایی زبان معرفی کرد.
3. ظرفیت هنری: سینما
آثار سینمایی ایران برآمده از فرهنگ اصیل ایرانی است و سنت و آداب و رسوم در فیلم ها و سریالها به خوبی به نمایش گذاشته میشود. از طرف دیگر سنتهای ما که با مذهب اسلام عجین است جزیی جدایی ناپذیر محسوب میشود که هر بینندهای را با فرهنگ غنی ایران آشنا میکند. لذا فعالیتی عمیق و حساب شده و با برنامه ریزی درازمدت میتوان در معرفی ایران و ایرانی به جامعه جهانی و به طور خاص در آمریکای لاتین، منشا اثر بسیاری باشد. در جامعه اسپانیایی زبان که حدودا ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت و در برزیل پرتغالی زبان که به تنهایی ۲۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد را حضور ایران بصورت مقتدرانه در عرصه فرهنگی باعث توسعه و رشد روابط اقتصادی و سیاسی میشود.
برگزاری هفتههای فیلم ایران در کشورهای آمریکای لاتین، برگزاری نشستهای تخصصی سینمایی جهت بررسی فیلم ها و ارائه توضیحات به علاقه مندان سینما و مشتاقان شناخت فرهنگ دیگری، درصورتی که در دستور کار دولت قرار گیرد از بهترین راهبردها خواهد بود. از طرف دیگر، بایستی در معرفی سینمای آمریکای لاتین نیز به ایرانیان گامهای محکمی برداشت. تا جامعه ایرانی با فرهنگ و جامعه کشورهای آمریکای لاتین آشنا نشود تلاشی نمی کند تا خود را به آنها معرفی نماید. شناخت خودی میتواند به دستیابی از شناخت دیگری کمک کند و با شناخت دیگری میتوان از ایران و ایرانی معرفی درست و روشنی ارائه داد. این امر کمک میکند تا قبل از اینکه غربی ها تصویری ناخوشایند از ما ارائه کنند ما بر صفحه سفید اذهان مردم آمریکای لاتین نقش خود را حک کرده باشیم.
۴. ظرفیت های مذهبی:
با توجه به اینکه جامعه امریکای لاتین به لحاظ پیشینه تاریخی با دین مسیحیت و ارزشهای مذهبی قرابت دارد، تبلیغ اسلام در این منطقه سودمند است و البته به نتایج قابل توجهی هم دست یافته است. جامعه المصطفی و نهادهای دینی معطوف به ترویج اسلام شیعی در آمریکای لاتین فعالیت گستردهای در این زمینه دارند. ماحصل این فعالیتها ترویج فرهنگ اسلامی و شهادت محوری و مقاومت در این منطقه بوده است.
۵. برگزاری نمایشگاهها، جشنواره ها و هفته های فرهنگی:
نمایشگاهها، جشنوارههای فرهنگی و هنری و هفتههای فرهنگی، جزو عناصری فرهنگی هستند که جایگاه ویژهای در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ایفا میکنند. این موارد تحت عنوان دیپلماسی فرهنگی میتوانند در ارائـه تصـویری مطلـوب در عرصه بین الملل تاثیرات ماندگاری داشته باشند. جشنوارهها و حضور فرهنگی ایران بواسطه برگزاری نمایشگاههای صنایع دستی، نمایشگاه کتاب، و بسیاری موارد نمایشگاهی دیگر، جشنوارههای هنری و فرهنگی، موسیقی و غیره، برگزاری هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای مختلف همه در ارائه تصویری مناسب از ایران بسیار کارساز خواهد بود.
۶. همکاریهای علمی و دانشگاهی:
دانشگاهها یکی دیگر از ارکان مهم کشوری هستند که میتوانند در میدان عمل تقویت کننده دیپلماسی فرهنگی باشند. دانشگاه به عنوان مرکزی جهت ارائه آموزش و تربیت متخصصان در حیطههای مختلف در جامعه نقش مهمی ایقا می کند. اما ظرفیتهای بیشماری در دانشگاهها نهفته است که بتوانند زمینه ساز بسترهای مناسبی برای برقراری روابط پایدار و با ثبات در میان ملت ها و جامعه دانشگاهی باشند.
به جرات می توان گفت یکی از راه هایی که در دنیای معاصر تسهیل کننده تقویت روابط بین کشورها و معرفی چهره مناسبی از کشوری در کشور دیگر می باشد گسترش و تقویت روابط علمی و دانشگاهی است. این شاخه از دیپلماسی، بین دانشگاه ها و مراکز علمی ارتباطات هدفمندی برقرار می کند. تبادلات علمی و گفتگوهای آکادمیک میان متخصصان طرفین در معرفی خودی به دیگری شایان توجه است. این نوع از دیپلماسی، توسعه روابط عملی و آموزشی را میان متخصصان هر دو کشور فراهم می کند.
در این راستا، یکی از راه های گسترش روابط فرهنگی با کشورهای آمریکای لاتین شناخت تک تک این کشورهاست. آنچه که لازم به تاکید است با توجه به اهمیت کشورهای این منطقه، رشته ای با نام مطالعات آمریکای لاتین در بسیاری از کشورهای جهان راه اندازی شده است. جالب توجه اینکه رشته مطالعات آمریکای لاتین به صورت آکادمیک اولین بار در دانشگاه دولتی میشیگان و در سال 1963 میلادی آغاز شد وسپس در دیگر دانشگاه های آمریکای شمالی و همینطور دانشگاه های کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفته و راه اندازی شدند. در حال حاضر در اکثر دانشگاه های آمریکای شمالی و کشورهای اروپایی، گروه های تخصصی مطالعات آمریکای لاتین، انجمن های علمی، مراکز پژوهشی و مجلات علمی در رابطه با موضوعات مختلف مرتبط با کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب راه اندازی شده اند. اهمیت این منطقه به حدی است که در کشورهای آسیایی همچون چین، کره جنوبی و ژاپن هم این مطالعات دیده می شود که این امر حاکی از اهمیتی است که نسبت به شناخت کشورهای این منطقه در جهان احساس می شود. به عبارت دیگر توجه ویژه علمی به شناخت منطقه آمریکای لاتین، توجیهی است برای تاسیس رشته "مطالعات آمریکای لاتین" تا با شناخت این کشورها، با رویکردی آکادمیک بتوان زمینه مساعدی را جهت ارائه شناخت لازم از تاریخ، تمدن، فرهنگ، ارکان سیاسی و جامعه شناختی این کشورها و بررسی مطالعات صورت گرفته در دیگر کشورهای جهان در این زمینه را ایجاد نمود و شرایط لازم جهت تحقق پژوهش ها و مطالعات بیشتر را فراهم ساخت. زیرا شناخت این کشورها از جهات گوناگون می تواند در زمینه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جامعه شناختی راه گشای بسیاری از مسائل کشوری باشد.
رئیس مرکز پژوهشی مطالعات کشورهای اسپانیایی زبان و گروه مطالعات آمریکای لاتین دانشگاه تهران *
انتهای پیام/
نظر شما