نقشه ورزش حرفهای کشور، هر سال در آغاز فصل لیگها بازخوانی میشود. نامها، نشانها و شهرهایی که در سطح اول باقی ماندهاند، در صدر جدول دیده میشوند؛ اما مشهد، دومین کلانشهر کشور، این روزها نه در میان مدعیان است و نه حتی در فهرست حاضران. غیبت این شهر در بالاترین سطوح ورزش، نه حاصل یک فصل ناکامی، که نتیجه یک روند فرسایشی بلندمدت است.
استان خراسان رضوی، روزگاری یکی از قطبهای ورزش حرفهای کشور بود؛ در فوتبال، فوتسال، والیبال و بسکتبال تیمهایی داشت که در لیگهای برتر حضور مداوم داشتند و هوادارانی که به پشتوانه آنها سکوها را پر میکردند. اما امروز، چیزی از آن خاطرهها باقی نمانده است. نام مشهد از فهرست تیمداری حرفهای در حال حذف شدن است و این حذف، تدریجی اما مداوم اتفاق افتاده است.
در سالهای اخیر، جلسات متعددی با هدف بازگرداندن مشهد به سطح اول ورزش کشور برگزار شده است. از تشکیل کنسرسیومهای اقتصادی گرفته تا تلاش برای جذب حامیان مالی و تدوین برنامههای توسعهای، اما هیچکدام از این تلاشها به مرحلهی اجرا نرسیدهاند. وعدههایی که هر بار در تیتر اخبار منتشر میشوند، اما در نهایت به نتیجهای نمیانجامند، حالا دیگر نه امیدبخشاند و نه حتی خبرساز.
این رکود فقط فنی نیست. یکی از مهمترین دلایل وضع موجود، نبود ثبات مدیریتی در رأس ورزش استان است. ماههاست که ادارهکل ورزشوجوانان خراسان رضوی بدون مدیرکل دائمی اداره میشود. چنین خلأیی، نهتنها مانعی برای تصمیمگیری است، بلکه سرمایهگذاران و حامیان مالی را نیز نسبت به ورود به عرصه تیمداری مردد میکند.
در همین حال، خبرهایی نظیر برگزاری دیدار افتتاحیه لیگ برتر فوتبال در ورزشگاه امام رضا(ع) بدون حضور تماشاگر، بیش از آنکه نشانهی اعتبار باشد، تصویری متضاد با واقعیت امروز ورزش مشهد ارائه میدهد. شهری که حتی در بازیهای بزرگ هم تماشاگری ندارد، چگونه میتواند از نقش و اعتبار میزبانی سخن بگوید؟
از دست رفتن تیمها در رشتههای مختلف نیز بهخوبی بیانگر عمق بحران است. تیمهایی که سقوط کردهاند، حذف شدهاند یا دیگر توان ادامه مسیر را نداشتهاند، تنها اعداد در جدول نیستند؛ آنها بخشی از خاطره جمعی، هویت شهری و سرمایه اجتماعی مشهد بودند که حالا در غیاب حمایت، یکییکی از صحنه کنار میروند.
سؤال مهم اینجاست که آیا هنوز فرصتی برای بازگشت وجود دارد؟ یا باید حذف تدریجی مشهد از نقشه ورزش حرفهای را بهعنوان یک واقعیت پذیرفت؛ در هر صورت، زمان آن رسیده که مسئولان استانی و ملی بهجای تکرار وعدهها، وارد مرحله اقدام شوند. تصمیمی جدی، برنامهای عملیاتی و مدیریتی پایدار، تنها مسیریست که میتواند این روند فرسایشی را متوقف کند؛ پیش از آنکه همهچیز از دست برود.
*فعال رسانهای
انتهای پیام/
نظر شما