به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، اظهارات اخیر ابراهیم فیاض استاد مردمشناسی دانشگاه تهران درباره شهید مرتضی مطهری موجی از واکنشها و جنجالهای رسانهای را برانگیخته است. فیاض در سخنانی جنجالی مدعی شده بود که شهید مطهری «۳۷ نامه خطاب به شاه» نوشته و در آنها از عنوان «اعلیحضرت» استفاده کرده است. او همچنین ادعا کرد که شهید مطهری «تا پیش از سفر به پاریس و دیدار با امام خمینی(ره) گرایش انقلابی نداشت» و گفت: «مطهری پیش از آن سفر، شخصیتی انقلابی نبود.»
بیشتر بخوانید؛
هدف «جنگ نرم» القای تفکر وابستگی به غرب است
این ادعاها با واکنش تند علی مطهری فرزند شهید مطهری مواجه شد؛ وی ضمن تهدید فیاض به شکایت قضایی گفت: «آقای ابراهیم فیاض — که متأسفانه عنوان استادی دانشگاه تهران را نیز یدک میکشد — مدعی شده است شهید آیتالله مطهری ۳۷ نامه خطاب به شاه نوشته است. از ایشان میخواهیم تنها یکی از این نامهها را منتشر کند وگرنه باید همه ۳۷ نامه را در دادگاه ارائه دهد.»
علی مطهری در پاسخ به ادعای «غیرانقلابی بودن» استاد شهید نیز تأکید کرد: «استاد مطهری پیش و پس از سفر پاریس در مجموع ۲۵ سخنرانی داشتهاند که کتاب آینده انقلاب اسلامی از آنها استخراج شده است. شخصی که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دلیل سخنرانی علیه شاه ۴۵ روز بازداشت و حتی تا مرز اعدام پیش رفته، چگونه میتواند صرفاً پس از دیدار با امام خمینی(ره) انقلابی شده باشد؟»
پس از بالا گرفتن انتقادات، فیاض از مواضع اولیه خود عقبنشینی کرد و گفت: «شهید مطهری حکیم انقلاب بود و در نامههایش خطاب به شاه نیز رویکردی انتقادی داشت. من خود را از نسل او میدانم.» او همچنین ادعا کرد که سخنانش «تقطیع شده» و خارج از سیاق اصلی منتشر شده است.
در ادامه گفتگوی ایسکانیوز با عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران را میخوانید:
نامههای شهید مطهری به شاه برای اتمام حجت بود
سلیمینمین در پاسخ به پرسش درباره ارزیابی تاریخی و اسنادیِ ادعای وجود «۳۷ نامه شهید مطهری به شاه»، ابتدا به فضای سیاسی دوره پهلوی اشاره کرد و گفت: در آن دوران، بسیاری از علما و شخصیتهای فکری برای اتمام حجت با حاکمیت، ناچار به نگارش نامههایی خطاب به شاه بودند. نامههای شهید مطهری نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است و شهید مطهری قصد داشت با شاه اتمام حجت کند. طبیعی است که در چنین مکاتباتی، لحن باید بهگونهای تنظیم میشد که امکان تأثیرگذاری داشته باشد.
وی با بیان اینکه «نمیتوان صرف استفاده از القاب رایج اداری و تشریفاتی را نشانه فقدان روحیه انقلابی دانست» افزود: تفاوت مهم دهه ۳۰ و ۴۰ با دهه ۵۰ این است که در دهه ۵۰ مردم و نخبگان به جمعبندی نهایی درباره ضرورت انقلاب رسیده بودند. حتی امام خمینی(ره) نیز در دورهای و به نمایندگی از آیتالله بروجردی با شاه دیدار داشتند؛ آیا این به معنای پذیرش شاه بود؟ خیر. آن دیدار نیز اتمام حجت بود، اما نتیجه نداد و شاه مسیر اصلاح را نپذیرفت.
سلیمینمین تأکید کرد: این ادعا که آیتالله مطهری از نیروهای انقلابی نبوده، سخنی بسیار سست و فاقد پایه تاریخی است. شهید مطهری نهتنها از چهرههای انقلابی بود، بلکه تئوریسین اصلی انقلاب اسلامی بهشمار میرفت. چگونه میتوان گفت کسی که ریاست شورای انقلاب را بر عهده داشت، مورد کینه آمریکاییها بود و در نخستین روزهای انقلاب ترور شد، تفکر انقلابی نداشته است؟
سلیمی نمین با اشاره به نقش شهید مطهری در تحولات فکری پیش از انقلاب ادامه داد: شهید مطهری از بنیانگذاران حسینیه ارشاد بود؛ مرکزی که دکتر شریعتی در آن جریانسازی کرد و خود مطهری نیز از سخنرانان اصلی آن بود. تنها افرادی که از تاریخ انقلاب بیاطلاعاند ممکن است چنین ادعاهای نادرستی را مطرح کنند.
سلیمینمین همچنین به سابقه اینگونه ادعاها اشاره کرد و گفت: نخستین بار، این نوع سخنان درباره شهید مطهری را حسین نصر مطرح کرد؛ فردی که از رهبران فرقه مریمیه بود. او مدعی شد شهید مطهری پیش از شهادت به او گفته که از انقلاب ناامید شده است؛ ادعایی که کاملاً بیاساس و یک دروغ محض است.
این ادعا که آیتالله مطهری تفکر انقلابی نداشت از اساس نادرست است
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به پرسش درباره ادعای «فاقد تفکر انقلابی بودن شهید مطهری پیش از سفر به پاریس» تصریح کرد: این ادعا که آیت الله مطهری تفکر انقلبی نداشته است از اساس نادرست است. هرکس کمترین آشنایی با تاریخ مبارزات فکری دوران پهلوی داشته باشد میداند که آیتالله مطهری از چهرههای محوری جریان انقلابی بود و نقش او در تبیین مبانی فکری انقلاب اسلامی کاملاً برجسته است.
وی با اشاره به فضای سیاسی آن دوران افزود: بخشی از این شبههسازیها ریشه در هجمههای سازمان مجاهدین خلق دارد. منافقین چون شهید مطهری را شخصیتی اهل تفکر، نظریهپردازی و صاحب آثار علمی میدانستند، تلاش میکردند وانمود کنند که "اهل مبارزه نیست". آنها کار علمی و فکری را مبارزه با شاه نمیدانستند و همین خط تبلیغاتی، متأسفانه در بخشی از جامعه تأثیر گذاشته بود.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه مجاهدین خلق از ابتدا با مبانی فکری انقلاب زاویه داشتند، ادامه داد: جوسازی منافقین بسیار سنگین بود؛ آنها بهدنبال رها شدن از چارچوبهای فکری انقلاب بودند و برای این هدف، عمداً چهرههای فکری و نظریهپردازان انقلاب را مورد حمله قرار میدادند. از جمله شخصیتهایی که همواره آماج این حملات بود، شهید مطهری است. دلیلش هم روشن بود؛ مطهری بنیانگذار بسیاری از مبانی نظری انقلاب اسلامی بود و تفکر او در تضاد کامل با مشی التقاطی مجاهدین قرار داشت.
شهید مطهری اندیشهپرداز اصلی انقلاب اسلامی است
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پاسخ به این پرسش که «چرا طرح چنین ادعاهایی درباره شهید مطهری در جامعه حساسیت برمیانگیزد؟» اظهار کرد: شهید مطهری اندیشهپرداز اصلی انقلاب اسلامی است و طبیعی است که مطرح شدن هر ادعای خلاف واقع درباره او، با حساسیت گسترده در جامعه مواجه شود. این ادعا نیز از پایه بسیار سست و فاقد اعتبار است.
سلیمی نمین با تأکید بر جایگاه روشن شهید مطهری در نهضت اسلامی افزود: اگر کسی امام خمینی(ره) را مرجع تحلیل خود قرار دهد، مواضع صریح امام درباره شهید مطهری روشن و غیرقابل تردید است. حتی اگر فردی امام را هم نقطه استناد قرار ندهد، باز هم جایگاه فکری و نقش تاریخی شهید مطهری در انقلاب کاملاً مشخص است و نمیتوان با طرح چند ادعای بیپایه آن را مخدوش کرد.
وی ادامه داد: متأسفانه برخی افراد سخنانی را مطرح میکنند که هیچ پشتوانهای ندارد و نباید تحت تأثیر این ادعاهای بیاساس قرار گرفت. این نوع حرفها پیشتر هم از سوی حسین نصر مطرح شده بود؛ سخنانی که نه مبنای تاریخی دارد و نه استدلال قابل اتکا.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در نقد نگاه نصر گفت: نصر در حالی مدعی است عضویت در دفتر فرح پهلوی "کار سیاسی" محسوب نمیشود، که از سوی دیگر میگوید شهید مطهری با ورود به جریان انقلاب، "علم را آلوده سیاست کرده است"؛ این تناقض آشکار نشان میدهد که اساساً تحلیل او نسبت به انقلاب و چهرههای آن مبنای علمی ندارد.
مهمترین راه مقابله با تحریف شخصیتهای انقلابی، تبیین اندیشهها آنها است
سلیمی در پاسخ به پرسشی درباره راهکارهای جلوگیری از تکرار هجمهها علیه چهرههای ملی و انقلابی اظهار کرد: بهطور طبیعی، مهمترین راه مقابله با تحریف شخصیتهای ملی و انقلابی، تبیین دقیق و مداوم افکار، اندیشهها و آثار آنان است. وقتی مبانی فکری این بزرگان روشن و برای مردم خصوصاً نسل جوان تبیین شود، امکان سوءاستفاده و تحریف به حداقل میرسد.
وی در پایان گفت: بخش عمده این ادعاها و حاشیهسازیها با هدف تضعیف و ناامید کردن نیروهای انقلابی مطرح میشود. بنابراین بهترین واکنش، کار علمی، تبیین منصفانه و انتشار مستمر اسناد و آرای واقعی این شخصیتهاست. هر جا خلأ اطلاعرسانی ایجاد شود، بلافاصله زمینه برای تحریف و وارونهنمایی فراهم میشود.
انتهایپیام/
خبرنگار: علیرضا همتی بهار
نظر شما