گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- رمان «مرا با خودت ببر» نوشته مظفر سالاری که توسط انتشارات بهنشر منتشر شده، از جمله آثاری است که در سالهای اخیر توانسته جایگاه ویژهای در میان کتابهای روایی-تاریخی مرتبط با اهلبیت(ع) پیدا کند. این کتاب، همچون دیگر آثار شاخص سالاری، تلاشی موفق برای پیوند دادن تاریخ، روایت دینی و ادبیات داستانی است؛ تلاشی که نتیجه آن متنی روان، تأثیرگذار و در عین حال مستند است.
مظفر سالاری را میتوان یکی از چهرههای شناختهشده ادبیات دینی دانست. او سالهاست که با تمرکز بر تاریخ اسلام و زندگی اهلبیت(ع)، آثاری خلق کرده که هم برای مخاطب عام قابل فهم است و هم برای مخاطب جدی ادبیات، ارزش ادبی دارد. کتابهایی چون «رویای نیمهشب»، «دعبل و زلفا» و «مرا با خودت ببر» نشان میدهد که سالاری در تصویرسازی، شخصیتپردازی و روایت داستانی، مهارتی ویژه دارد.
او نه تاریخنگار کلاسیک است و نه صرفاً داستاننویس؛ بلکه در میانه این دو ایستاده و با زبانی ساده، شیرین و احساسی، تاریخ اهلبیت(ع) را به زندگی امروز مخاطب پیوند میزند.
«مرا با خودت ببر» روایتی است پیرامون امام محمد تقی(ع)، ابنالرضا؛ امامی که در سنین کودکی به امامت رسید و همین مسئله، یکی از محورهای مهم روایت کتاب است. سالاری در این اثر، کرامات، علم الهی و جایگاه معنوی امام جواد(ع) را نه با زبان خطابه، بلکه از دل روایتها و موقعیتهای داستانی نشان میدهد.
کتاب بهخوبی به این پرسش تاریخی پاسخ میدهد که چگونه کودکی کمسنوسال، در برابر بزرگترین فقها و دانشمندان دربار عباسی میایستد و با علم لدنی خود، همگان را به شگفتی وامیدارد.
یکی از نقاط قوت «مرا با خودت ببر» پرداخت متعادل به کرامات و معجزات امام جواد(ع) است. مظفر سالاری از اغراق و شعارزدگی پرهیز میکند و سعی دارد این کرامات را در بستر طبیعی روایت تاریخی بنشاند.
معجزات در این کتاب، نه برای شگفتزدهکردن صرف مخاطب، بلکه برای نشاندادن حقیقت امامت و پیوند آن با هدایت انسانها مطرح میشود. مخاطب با خواندن کتاب، احساس نمیکند با متنی صرفاً احساسی مواجه است؛ بلکه با روایتی مواجه میشود که عقل و دل را همزمان درگیر میکند.
در کنار پرداختن به شخصیت نورانی امام جواد(ع)، کتاب تصویری روشن و بیپرده از ظلمها و جنایتهای خلفای عباسی ارائه میدهد. سالاری، بهویژه دوران مأمون و معتصم عباسی را بهعنوان دورهای از ریاکاری دینی، سرکوب شیعیان و سوءاستفاده از قدرت به تصویر میکشد.
او نشان میدهد که چگونه خلفای عباسی، با نقاب حمایت از علم و دین، در عمل بزرگترین ظلمها را در حق اهلبیت(ع) روا داشتند؛ از کنترل شدید امام، تا ازدواجهای تحمیلی، تبعید، و در نهایت شهادت مظلومانه.
ساختار روایی کتاب بر اساس تقابل میان نور امامت و تاریکی قدرت سیاسی شکل گرفته است. امام جواد(ع) در این روایت، نماد آرامش، علم و عدالت است و دستگاه عباسی، نماد ترس، خشونت و توطئه.
این تقابل، بدون آنکه نویسنده به قضاوت مستقیم روی بیاورد، از خلال اتفاقات، گفتوگوها و رفتار شخصیتها به مخاطب منتقل میشود؛ شیوهای که تأثیرگذاری روایت را دوچندان میکند.
مانند دیگر آثار مظفر سالاری، تصویرسازی دقیق و زنده یکی از برجستهترین ویژگیهای این کتاب است. خواننده بهراحتی خود را در فضای بغداد، دربار عباسی، خانه امام و کوچهپسکوچههای بازار و شهر تصور میکند.
جزئیات توصیفی نه آنقدر زیاد است که مخاطب را خسته کند و نه آنقدر کم که فضا مبهم بماند. این تعادل، نتیجه تجربه بالای نویسنده در روایت داستانی است.
«مرا با خودت ببر» با وجود پرداختن به مفاهیم عمیق اعتقادی و تاریخی، از زبانی ساده و صمیمی بهره میبرد. سالاری آگاهانه از پیچیدگیهای زبانی پرهیز کرده تا مخاطب نوجوان و جوان نیز بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند. این سادگی زبان، نهتنها از ارزش اثر کم نکرده، بلکه آن را به یک نمونه موفق در بین روایت تاریخی ـ دینی در سالهای اخیر تبدیل کرده است.
«مرا با خودت ببر» اثری است که هم دل را درگیر میکند و هم ذهن را. مظفر سالاری با تکیه بر شناخت تاریخی، مهارت داستاننویسی و زبان روان، توانسته روایتی ماندگار از زندگی امام جواد(ع)، کرامات ایشان و فضای خفقانآور دوران عباسی ارائه دهد.
این کتاب، تنها بازخوانی تاریخ نیست؛ بلکه دعوتی است برای همراهشدن با امام، برای دیدن حقیقت در میان غبار قدرت و برای فهم اینکه چگونه نور امامت، حتی در تاریکترین دورانها، راه را نشان میدهد.
کیانوش رضایی-خبرنگار*
انتهای پیام/
نظر شما