تهران- ایسکانیوز:امروز روز زن و مادر است.در همین راستا مروری داریم بر یکی از شاهکارهای سینمای ایران یعنی فیلم "مادر" به کارگردانی علی حاتمی.
مادر یکی از فیلمهای علی حاتمی است که در آن به شرح وقایع تاریخی پرداخته نمیشود. این فیلم محصول سال ۱۳۶۸است و در هشتمین جشنواره فجر تا مرز گرفتن سیمرغ بلورین پیش رفت. گزینه اول برای ایفای نقش محمدابراهیم عزت الله انتظامی بود. انتظامی تا مرحله تست گریم نیز پیش رفت اما این نقش در نهایت به محمدعلی کشاورز رسید. موسیقی فیلم ساخته ارسلان کامکار است که به همراه گروه کامکاران اجرا شد. رقیه چهره آزاد و اکبر عبدی برای بازی در این این فیلم به ترتیب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش دوم مرد و عبدالله اسکندری سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی را دریافت کردند. اکرم محمدی، فریماه فرجامی و محمدعلی کشاورز نیز نامزد دریافت جایزه از جشنوارهٔ فجر شدند. هنگام درگذشت رقیه چهره آزاد؛ روزنامهها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم، در تیتر خود نوشتند: « مادر مرد. از بس که جان ندارد.»
روایت مادرانه علی حاتمی از مادر
علي حاتمي در فيلم مادر به روايت مادري پرداخت كه از سراي سالمندان به خانه ميآيد تا روزهاي پاياني عمرش را در خانهاش و كنار فرزندانش بگذراند. فيلم سينمايي« مادر» در آن مقطع، هنرپيشههاي را در كنار هم قرار داد كه هركدام در سالهاي بعد از هنرمندان طراز اول سينما،تئاتر ايران شدند از اكبر عبدي در نقش غلامرضا كه شايد بتوان گفت بعد از آن كمتر توانست چنين نقشي را تكرار كند تا محمدعلي كشاورز كه نقش محمد ابراهيم را بازي كرد و اين روزها در بستر بيماري است.
امين تارخ هم نقش جلالالدين فيلم «مادر» را برايمان ماندگار كرد اما نبايد بازي چند پلاني جمشيد هاشمپور و حميد جبلي را در فيلم «مادر» از ياد ببريم.
و از بازيگران زن سينماي ايران علاوه بر رقيه چهرهآزاد بايد ياد بكنيم از بازي فريماه فرجامي در نقش ماهمنير كه سالهاست در سينما حضور كمرنگي دارد تا حميده خيرآبادي كه چند پلان در نقش عروس مادر و همسر محمد ابراهيم (محمدعلي كشاورز) در اين فيلم به ايفاي نقش پرداخت. اما اكرم محمدي هم نقش «ماهطلعت» را برايمان شيرين و دوستداشتني كرد.
در فيلم «مادر» كه توسط ناصر طهماسب به عنوان سرپرست گويندگان دوبله هم شده بود از دوبلورهاي نامداري چون بدري نوراللهي،منوچهر اسماعيلي، خسرو خسروشاهي،ژاله كاظمي،مهين كسمايي،نيكو خردمند و... استفاده شده بود.
خلاصه داستان این فیلم بدین قرار است که پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی میکند به خانه برمیگردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد.
گزیده هایی از دیالوگ های مشهور فیلم مادر
محمدابراهيم (محمدعلي کشاورز) : خورشيد دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نميشه ، مهتابيش اضطراريه ، دوساعته باتريش سهست ، بذارين حال کنه اين دماي آخر ، حال و وضع ترنجبين بانو عينهو وقت اضافيه بازيه فيناله ، آجيل مشگل گشاشم پنالتيه ، گيرم اينجور وجودا ، موتورشون رولز رويسه ، تخته گازم نرفتن سربالايي زندگي رو ، دينامشون هم وصله به برق توکل ، اينه که حکمتش پنالتيه ، يه شوت سنگين گله ، گلشم تاج گله !
محمد علی کشاورز در هشتی در اتاق با لباس خواب رو به مادر : (خواهر بزرگش تازه رسیده و برادر کوچکش به پیشوازش رفته) آبلیموی حالبُرت رفت...سراغ بهار نارنج کیچا، ابجی خانوم مرباش...دست خوش! هل و گلابم میزاییدی حریف هفته بیجارت نمیشد ترنجبین بانو!... سهره مِهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل، ننه ی ما کت سهره رو بست زایید گل و بلبل.سنجر! دهن مهن، کولون مولون! آخه تورو خدا از این جسد مرده شور خونه بر میومد زابراش کردین؟ آمبولانس تو خیابون ببیندش جلبش میکونه...
مادر: سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهرنکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.آبروداری کنین بچه ها،نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه،نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمدابراهیم،خیلی ریز نکن مادر،اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ
غلامرضا: تازه این پــلو، پلوی عروسی اشه، نه عــزا ... مادر میخواد عروسی کنــه ..!
مادر: می مونه یه حلوا هدیه صاحبان عزابه اهل قبو ر... این تنها شیرینی ضیافت مرگ عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داریم ... زعفرونم هست ... اما چربی و شیرینی ملاک نیست ... این حرمته که زنده ها به مرده هاشون می ذارن ... (ماه منیر و طلعت به گریه می افتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هو الله ست ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نیستم ... می ترسم مونده باشه ...
مادر: یه بشقاب بکش بذار کنار مادر،غلامرضا نصف شب گشنه ش میشه. تنگم آب کن واسه جلال الدین،برای محمد ابراهیم زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکما قرصشو بخوره. بی خوابی نزنه به سرش. ببین دادشتون هم چی می خواد مهیا کنین،سر شب بخوابین بچه ها که بتونین صبح زود پاشین،فردا خیلی کار دارین
مادر: ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست.روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده ها به مرده هاشون می ذارن .