به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، فرهنگ و رسانه دو عنصر مهم برای هر جامعهای هستند که تاثیرات متقابل مهمی روی یکدیگر دارند. تاثیراتی که میتوان روی رفتار مردم دید و حتی نتایج آن را در مواقع بحرانی نظاره کرد. از این رو برای درک و فهم تاثیرات متقابل فرهنگ و رسانه با سید محمد رضا اصنافی (پژوهشگر رسانه) به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
*رسانهها میتوانند ضریب دهند
ایسکانیوز: رسانهها تا چه اندازه روی فرهنگ کشور ما تاثیرگذار هستند و فرهنگ ایران تا چه اندازه میتواند در برابر آنها ایستادگی کند؟
رسانهها تاثیر فرهنگی دارند، اما تاثیر فرهنگی اینگونه نیست که یک رسانهای شروع کند به این امر تا رفتاری را تغییر دهد. میتوان اینگونه گفت، رسانهها فرهنگ یا رفتار مغفول و چیزی که در حاشیه باشد را مطرح کنند تا دیده شود و بر اثر تشویق، ترغیب یا وزن دادن به آن رفتار، کاری کنند تا باعث تغییر فرهنگی شود. یعنی رسانهها ابتدا مسئلهای را برجسته میکنند و بعد هم به مرور تغییر ایجاد میشود.
واقعیتهای فرهنگی در جامعه وجود دارند اما در حاشیه قرار گرفتهاند، رسانهها میتوانند ضریب بدهند اما به این اعتقاد ندارم که رسانه بتواند چیزی که در جامعه هیچ وجودی ندارد را از صفر بالا بیاورد و تبدیل به فرهنگ کند. البته باید گفت رسانهها میتوانند ضریب بدهند و موضوع را مثل ذرهبین بزرگ کنند. به طور مثال میتوانند جریانات، کالاهای فرهنگی و رفتاری را بزرگ کنند.
ایسکانیوز: نقش شهروند خبرنگاری در این امر چست، یعنی اینکه گفتید ممکن است برخی موضوعات ضریب پیدا کنند و در جامعه بزرگ شوند این نقش اجتماعی چه تاثیری در این روند دارد؟
شهروند خبرنگاری بحث گستردهای دارد اما در نسبت با این موضوع شهروندخبرنگاری یعنی ورود اطلاعات به رسانه وسعت پیدا کرده است. یعنی اینکه در کل کشور 10هزار خبرنگار حرفهای داشتید الان با چند میلیون خبرنگار مواجه هستید. بنابراین مبادی ورودی محتوا به جریان رسانهای وسعت پیدا میکند. وقتی چنین اتفاقی بیفتد امکان اینکه فرهنگهای در حاشیه و موضوعاتی که رسانهها به صورت عامدانه یا سهوی نمیخواهند به آن بپردازند امکان بازنشر بیشتر و دیده شدن و ضریبدهی پیدا میکنند. چرا؟ چون مبادی ورود اطلاعات بیشتر شده است. هر چه بیشتر شود امکان دیده شدن فرهنگهای تحت سلطه، فرهنگهای به حاشیه رانده شده، فرهنگهای مغفول مانده بیشتر میشود.
*به حاشیهها فرصت بروز دهیم
ایسکانیوز: اشاره به فرهنگهای به حاشیه رانده شده کردید، همین الان در صداوسیما میبینیم فرهنگهای مختلف کشور از سیستان و بلوچستان تا مازندران و نقاط دیگر هیچ بروز و ظهوری در رسانه ملی ندارند. آیا این عمدی است یا نوع تامین و پخش برنامه به این سمت رفته که فرهنگهای مختلف دیده نشوند؟
تعمدی در این نمیبینم. برنامهساز یا فرد رسانهای سوژه و ایده خود را از کجا میآورد؟ از اطراف خود به دست میآورد. کسی که محیط زیستش تهران است دایره دید او محدود به کلان شهرها است. نه ایدهای میتواند بگیرد و نه سوژهای میتواند پیدا کند. ما هم نباید انتظار داشته باشیم کسی که 95 درصد زندگی خود را در تهران گذرانده حالا از سیتان و بلوچستان سوژهای پیدا کند. بنابراین چنین روندی طبیعی است اما وقتی شما بخواهید این سیستم را بشکنید باید منابع ورودی اطلاعات خودت را بیشتر و متنوع کنید، یعنی به افرادی که در حاشیه هستند فرصت بروز و ظهور بدهیم! اگر این اتفاق افتاد، به مرور مسئله حل میشود و فرهنگهای مغفول مانده از حاشیه خارج میشوند اما وقتی چنین اتفاقی رخ ندهد همین وضعیتی که الان داریم ادامه خواهد داشت و تقویت نیز میشود.
*ساختارشکنی راه خروج از تمرکزگرایی است
ایسکانیوز: آیا همین امر باعث نشده تمرکزگرایی در عرصه رسانه داشته باشیم. یعنی وقتی نگاه میکنیم صداو سیما فرهنگ تهرانی و شهر نشینی را ارائه میدهد؟
بله همین گونه است یعنی نوع ساختار تولید برنامه چنین اتفاقی به وجود میآورد و باعث تمرکزگرایی میشود. یعنی وقتی ساختار اینگونه چیده شود کار خود به خود به سمتی میرود که تمرکزگرایی در تولید داشته باشیم. اگر میخواهیم که تمرکزگرایی در تولید نداشته باشیم باید ساختار را بشکنیم.
*انتقال زیست بوم با انتشار محتوا!
ایسکانیوز: انتقادی به صداوسیما وارد است که چون فیلمهای کرهای نشان داده میشود فرهنگ کرهای نیز به ایران منتقل میشود؟ آیا چنین چیزی اتفاق میافتد یا واقعیت ندارد؟
قطعا چنین موضوعی اتفاق میافتد. وقتی از زیست بومی انتشار محتوا داری بقیه اجزای این زیست بوم را هم منتقل میکنی. قاعدتا وقتی زیست بوم و کالاهای فرهنگی را منتقل میکنی بقیه اجزای آن نیز منتقل میشود. تا وقتی فیلمش منتشر میشود فرهنگ آداب و رسومی که با آن پیوند دارد را نمیتوان از آن تفکیک کرد و با هم منتقل میشوند.
*شبهمافیای تولید در صدا و سیما
ایسکانیوز: به نظر شما برای شکسته شدن تمرکزگرایی و دیده شدن فرهنگهای دیگر در صداوسیما چه راهکارهایی وجود دارد؟ آیا این راهکارها عملیاتی هستند؟
ایده شبکههای استانی تقریبا بر اساس همین بوده است. اما شبکههای استانی به این سمت رفتهاند که هم تولید و هم پخش فقط برای افراد بومی باشد. البته باید توجه داشته باشیم که فرهنگ معیاری که در برنامهسازی داریم شاید از حیث فرهنگی به خرده فرهنگهای دیگر نزدیکتر باشد. اگر میخواهیم فرهنگهای محتلف کشور از بین نروند باید فرآیند تولید را متنوع کنیم. برخی مواقع تهیهکننده با مدیر گروه رابطهای دارد بعد طرحی میدهد و بر اساس همان طرح برنامهای ساخته میشود. این نوع از کار باعث میشود افرادی تولید محتوا داشته باشند که در همین دایره تعریف شده باشند. این اگر تبدیل به سامانه ایدهپردازی شود یعنی سازمان صداوسیما سامانه طرح ایده و تبدیل به آن را ایجاد کند فرآینده شفافی برای تولید آثار فرهنگی خواهید داشت. اما الان این طور نیست. یعنی اگر ایدهای هم وجود داشته باشد نمیدانیم برای تولید آن باید به کجا رفت. ضمانتی وجود ندارد تا طرح را از شما بگیرند و بعد به برنامه تبدیل کنند. چون فرآیند شفافی وجود ندارد به همین دلیل حلقه بستهای شکل میگیرد و شبه مافیایی به وجود میآید، وضع همین میشود. اگر بخواهیم که چنین ساختاری از بین برود راه آن شفاف شدن است. یعنی فرآیند ثبت ایده و کشف سوژه و تبدیل آن به تولید باید شفاف شود. وقتی به سمت این موضوع نرویم مشکلات زیادی از نوع فسادها و ناکارآمدیها را خواهیم داشت.
*یکدستسازی مردم با رسانه انتظار معقولی نیست
ایسکانیوز: رسانه تا چه اندازه در مواقعی مثل بحران کرونا میتواند مردم را با اینکه دارای نگرشهای مختلفی هستند با خود همراه کند؟
نباید انتظار داشته باشیم که رسانه مردم را یکدست کند این خیلی معقول نیست که چنین انتظاری داشته باشیم. در مجموع با ایجاد اعتماد امکانپذیر است؛ یعنی رسانهای با اعتماد سازی در مواقعی مثل ایام کرونا میتواند رفتار واحدی بسازد اما این هم برای کوتاه مدت جواب میدهد. در دوره یک ماهه یا دوماه میتوانیم مردم را وادار کنیم تا رفتار یک شکلی داشته باشند. اما مثل وضعیت کنونی دیگر رسانهها کار خاصی از دستشان بر نمیآید، چون فرهنگ دارای تکثر است، نباید انتظار داشته باشیم همه یک جور رفتار کنند.
انتهای پیام/
نظر شما