به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه با چالشها و سوالات زیادی روبرو شده است. در کنار این مورد مسائل مهم دیگری در سینمای ایران مطرح است که باید به آنها پرداخته شود. مسائل مهمی چون ایجاد کنش و ورود به دغدغههای مهم کشور از سوی فیلمسازان، که باید مورد توجه قرار بگیرد. از این رو برای درک و فهم ابعاد مختلف چنین مسائلی با احسان عبدیپور نویسند و کارگردان سینما به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*اکران آنلاین سودی ندارد
ایسکانیوز: با آمدن کرونا مشکلی برای فیلمها پیش آمده که نمیتوانند فروش قبلی خود را داشته باشند. به نظر شما فیلمسازان باید صبر کنند تا کرونا از بین برود یا تن به اکران آنلاین آثار خود در پلتفرمهای اینترنتی بدهند؟
چنین تصمیمی به شرایط بستگی دارد. به طور مثال فیلمی هست که در شرایط عادی فروش خوبی هم ندارد. ولی همه میدانیم که اکران آنلاین، پول اجاره وسایل کار را برنمیگرداند. اکران آنلاین از روی ناچاری است. فیلمهایی هستند که در کشو ماندهاند تا پرده باز شود بعد اکران شوند. درست است که با اکران آنلاین جامعه خیلی بزرگی فیلم را میبیند اما پولی که در قبال هزینه فیلم بازمیگردد ناچیز است.
ایسکانیوز: اگر کرونا از بین نرفت آن وقت چه باید کرد؟ باید فیلمساز چند سال صبر کند یا بالاخره راضی به اکران آثار خود شود؟
امیدی برای رفع ویروس کرونا در حال پیدا شدن است. همه این فرض را داریم که در خرداد سال دیگر زندگی عادی خود را داریم طبق این پیش فرض شش ماه زمان معقولی است تا فیلمساز اثر خود را نگه دارد. اگر گزاره دیگری مطرح شد آن وقت در مورد آن تصمیم میگیریم. اما الان این حس را داریم که وضعیت بهتر خواهد شد.
*کسی روی صندلی سینما مینشیند باید خود را در فیلم ببیند
ایسکانیوز: منتقدانی هستند که میگویند فیلمهای نمایش داده شده در سینما و خصوصا جشنواره فیلم فجر آن بارقه امید و آرامش را برای مردم نداشته است. یعنی اینکه این آثار بیشتر به سمت بزرگنمایی مشکلات و نشان دادن نقاط منفی جامعه رفتهاند و اثری از جنبه مثبت و پیشرفتهای کشور در آنها نبوده است. نظر شما در این مورد چیست؟
اگر فیلمهایی که در بنیاد فارابی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما این صدا را هم دارند از این نوع نگاه راه گریزی نیست. فیلمسازی که شعاع او افراد خانواده، دوستان و اطرافیانش همه در اجتماع زندگی میکنند، اگر فضای پایداری را نشان دهد از جامعه پس زده میشود. یعنی نگاه او با جامعه زاویه دارد، همچنین کسی خود را در این فیلمها نمیبیند. به هر حال کسی روی صندلی سینما مینشیند باید خود را داخل فیلم ببیند. اما این نکته را باید گفت بچههای ما که اصلا نمیدانند آمریکا کجاست سهمی از آرامش دارند که اکنون صاحب سهمشان نیستند. آنها هیچ سهمی در درامهای ما ندارند.
*چیزی نمیبینم که بگویم شرایط درست میشود
ایسکانیوز: طی چند سال اخیر آثار خوبی در سینمای کودک و نوجوان ما ساخته شده است. اما منظور جامعه جوانان و بزرگسالان ما است. باید فیلمی یا مستندی وجود داشته باشد که در آن بارقههای امید وجود داشته باشد که در بین رسانههایی که پمپاژ ناامیدی میکنند نقطهای باشد که به جامعه ما امید را نشان دهد. چنین چیزی در آثار دولتی و خصوصی کمتر دیده میشود. آیا به نظر شما ایجاب نمیکند که در سینما به این سمت قدم برداشته شود؟ چون حتی در سینمای شرق و غرب هم نگاه میکنید آثاری وجود دارد که به مردم امید میدهد.
ایجاب میکند حرف دیگری است همان طور که چه کسی باید این کار را انجام دهد حرف دیگری است. این سوال نیز پیش میآید چه هنرمندی میخواهد امید دهد با چه پشتوانهای به سمت این کار میرود؟ فکر کنید هنرمندی بخواهد بگوید تا سال دیگر در ماه خرداد کرونایی وجود نخواهد داشت. برای این گفته اطلاعاتی وجود دارد. بر چه استنادی باید به یک فرد ۱۸ ساله گفت که وضعیت در حال بهتر شدن است؟ باید استنادی وجود داشته باشد. سندی نمیبینم و ندارم که طبق آن بگویم شرایط درست میشود.
*تلویزیون وارد عمل شود
ایسکانیوز: یعنی گزاره امیدوارکنندهای وجود ندارد تا بر روی آن کار کرد؟
یک آرتیست باید خیلی اعتماد داشته باشد تا دست به چنین کاری بزند. به هر حال تریبونهای زیادی داریم که خرج میکنند تا هرچیزی را میخواهند تولید کنند. ضمن اینکه تلویزیون داریم، او این کار را انجام دهد. طبق حرفهای ما عملا چنین چیزی در سینما وجود ندارد. تلویزیون چرا پا به این عرصه نمیگذارد؟!
*چطور برای مخاطب وضعیت خوبی ترسیم کنیم؟
ایسکانیوز: نقدهایی به صداوسیما و وزارت ارشاد هم وارد است. ما بر روی کلیت ماجرا صحبت میکنیم. میگوییم اگر نقاط امیدوار کنندهای هست چرا سینمای ایران پا به میدان نمیگذارد. هرچند در سینمای کودک و نوجوان دیدیم، فیلمهایی چون «منطقه پرواز ممنوع» را داشتیم که به نوعی امید و توانمندی را در بین نوجوانان نشان میداد. چرا برای جامعه خودمان اعم از جوانان، دانشجو، کارگر، پزشک و دیگر اقشار جامعه نمیتوانیم داخل سینما چنین آثاری داشته باشیم؟ آیا به این برمیگردد که ذائقه مردم به سمت ناامیدی کشانده شده کما اینکه میتوانیم، موضوعات امیدوار کننده بگوییم یا نه موضوع دیگری در میان است؟
بیش از ۷۰ درصد صنعت سینما نگاه میکند که مخاطب چه میخواهد تا همان را به او بدهد. الان مخاطب اثری ببیند که با زندگی و معیشت او زاویه داشته باشد از میانههای فیلم بلند میشود و میرود. نمیتوانیم دیالوگی درست کنیم که مخاطب در طول فیلم نیشخند بزند. ممکن است دولتها چنین کاری کنند اما آرتیستها نمیتوانند انجام دهند. وقتی همه چیز خوب میشود آخرین نفری که به اثر رضایت میدهد خود آرتیست است. چطور در این وضعیت موجود، برای مردم وضعیت خوبی را ترسیم کند؟ واقعا چنین چیزی وجود ندارد.
ایسکانیوز: میگویید گزارهای وجود ندارد و نمیتوان اثری تولید کرد. آیا همین آثاری که به قول عدهای سیاهنمایی از وضعیت است باعث نمیشود افکار جامعه بدتر شود؟ چون بیماری که حالش بد باشد با قرص و دارو سعی میکنند تا حال او را خوب کنند نه اینکه با دوایی وضعیت او را بدتر کنند؟!
خیلی موافقم که سینما به جای اینکه، جای سیاهنمایی باشد در همین وضعیتی که هستیم راهکار ارائه دهد. تهییج کند. تهییج برای ساختن و نه اینکه مسائل را نبینیم باید کنشی را صادر کرد.
*مخاطب باید خواستههای خود را بشناسد
ایسکانیوز: یعنی اینکه بگوید میشود مشکلات را حل کرد، درست است؟
بله، یعنی اینکه مخاطب را فعال کند. بیش از آنکه گشنه باشیم مسئله این است که منفعل هستیم. سینماگر باید به توده بیشکل، شکل دهد. ما این کار را انجام نمیدهیم. ما میگوییم باید دیالوگی تولید کنیم که منجر به کنش شود. این توده بیشکل که فقط تحمل میکند باید خواستههای خودش را بشناسد و برای رسیدن به آن کاری بکند.
*توییتر و اینستاگرام از فیلمها جلوترند
ایسکانیوز: آیا امید را میتوان اینگونه در نظر گرفت، که وقتی در مشکلات کشور هستیم راه حلی ارائه بدهیم و مردم به سمت آن سوق داده شوند؟
مردم از فیلمهای ساخته شده جلوتر هستند. مشکل این است که مردم حرف میزنند اما اتفاقی نمیافتد. چه فیلمی بسازیم که از توییتر و اینستاگرام جلوتر باشد؟! چه بگوییم که از توییتر جلوتر باشد. آیا دیالوگی هست که مردم نمیدانند تا ما بگوییم؟ اتفاقا مردم از ما جلوتر هستند. ولی هیچ چشم اندازی خوبی در کار نیست.
ایسکانیوز: در این گفتوگو نقطه مشترکی داریم و آن این است که میگویید برای مردم میتوان نشان داد که از این حال میتوان بیرون آمد. به طور مثال اگر خانوادهای جوان معتاد داشته باشد نمیتوان به او نشان داد که میشود از این وضعیت بیرون آمد؟
چرا میتوان این کار را انجام داد. اعتیاد در همه دنیا مفهوم واحدی دارد. در واقع مفهومی اخلاقی نیست که به نسبت بتوان در مورد آن صحبت کرد.
ایسکانیوز: موضوع اعتیاد را به عنوان مثال برای این بحث مطرح کردم که نشان بدهم میتوان از موضوعات ریز و امیدوار کننده در مسائل کلی هم به نوعی استفاده کرد. وقتی در حوزه اعتیاد میتوان جامعه را از چالش بیرون کشید نمیتوانیم از این کار برای مسائل کلی الهام گرفت؟
موضوع اعتیاد یک مسئله موردی است. ما در مورد مسائل کلی حرف میزنیم.
*نمیتوان صحبت کرد!
ایسکانیوز: حالا بر اساس همین مورد بیاییم درباره مسائل کلی صحبت کنیم. در حوزه معیشت مردم یا حوزه تولید، صادرات و واردات صحبت کنیم. چرا در حوزه معیشت ریز نمیشویم و در آثار سینمایی راهکارهای خروج از این وضعیت را نشان نمیدهند؟ سینمای شرق و غرب در این خصوص آثاری داشتهاند چرا در حوزه سینمای ایران چنین مواردی نداریم؟ چرا فیلمساز ایرانی به این سمت نمیرود که مثل فیلمسازان دنیا برای جامعه خودش به چنین مسائلی بپردازد؟
فیلمسازان ما به مسائلی چون هفت تپه که از موارد مهم جامعه است نمیپردازند چون میترسند مشکلاتی برای خودشان به وجود بیاید. یعنی دولت نمیخواهد از زبان سینما به مسائل و مشکلاتش پرداخته شود. اگر پنج درصد همین حرفهایی که برخی از سیاسون به هم میگویند همین را اجازه میدهند تا تصویر شود آن وقت سینمای ما با استقبال گستردهای روبرو میشود. اما چرا اجازه نمیدهند؟ چون نمیتوان در موردش حرف زد. در مورد زنان خیابانی فیلم ساخته نمیشود چون نمیتوان در مورد آن صحبت کرد. قوه قضائیه درست نمیشود چون نمیتوان در موردش صحبت کرد. اولین چیزی که مفهومی را شناور میکند این است که با آن شوخی کرد. با خرده فرهنگهای ایران نمیتوان شوخی کرد. این کار در سینما و تلوزیون شدنی نیست. شما کی تهرانیها را دیدید که بگویند چرا با ما شوخی میکنید؟ چون اعتماد به نفس دارند. اگر با برخی مسائل بتوان شوخی کرد یا در موردشان صحبت کرد میتوان کاری انجام داد.
*از هنرمند نخواهیم در شرایط تیرگی، آبیفیروزهای ترسیم کند
ایسکانیوز: پس طبق گفته شما یکی از مشکلات اساسی این است که قانون و چارچوب درستی برای پرداختن به موضوعات مهم نداریم؟ اگر مشکل حادی در کشور باشد مثل همین موضوع معیشت؛ فیلمسازی بخواهد در مورد آن اثری بسازد از چه فیلترها و مشکلاتی باید عبور کند تا تازه به نقطه اول خط تولید اثر برسد؟
میگویم شرایط حال خاکستری، قهوهای یا سیاه است. همانطور که میگفتیم شرایط صورتی و آبی و سفید است و سیاهنمایی گزاره غلط و ناجوانمردانهای در آن زمان بود. الان در شرایط خاکستری و سیاه، سفیدنمایی غل و غش محسوب میشود. از آرتیست نخواهیم در شرایطی که همه رنگها تیره هستند آبی فیروزهای ترسیم کند.
انتهای پیام/
نظر شما