چرا نوجوانان خودکشی می‌کنند؟

در روزهای اخیر اخبار خودکشی نوجوانان در برخی مناطق کشور زنگ خطر این آسیب اجتماعی را به صدا در آورده است که می‌توان شناخت برخی نشانه‌ها و علل از بروز این پدیده تلخ اجتماعی جلوگیری کرد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران(ایسکانیوز)، آرزوت چیه؟ «من هیچ آرزویی ندارم چون وقت نکردم بهش فکر کنم» این دیالوگ دردناک رضا پسر ۱۳ ساله‌ای بود که حدود ۵ سال قبل در برنامه ماه عسل پخش شد و همان موقع بسیاری از مخاطبان برنامه را محزون کرد که چرا باید نوجوانی در این سن کم بجای بازی کردن و درس خواندن مثل یک مرد کار کند.

 رضا در این سن و سال ناچار به کار کردن بود چون پدری بیکار داشت و برای تامین مخارج خانواده چاره‌ای جز کار کردن در یک مغازه پرس‌کاری نداشت. حالا خبر خودکشی همان نوجوان در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد و دوباره تلنگری به مردم و مسئولان می‌زند که چرا فقط ساعتی شاهد روایت زندگی سراسر غم این نوجوان بودیم اما هیچ کاری نکردیم. شاید اگر همان روزها یکی دست این خانواده را می‌گرفت یا کسی روی یک جمله رضا کلیدی تامل می‌کرد و همان روزها به داد دل او می‌رسید امروز شاهد خودکشی یک جوان ۱۸ ساله نبودیم.

چرا نوجوانان خودکشی می‌کنند؟

زهرا قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز با اشاره به انتشار خبر خودکشی رضا در فضای مجازی به خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز گفت: فشار فضای سایبری و انتشار فیلم‌ها و اخبار خودکشی در فضای مجازی به عنوان یکی از علل خودکشی نوجوانان شناخته می‌شود و تحقیقات نشان می‌دهد میزان خودکشی در بین پسران بیشتر از دختران بود و با توجه به نژاد و قومیت افراد متغییر است.

براساس مطالعات صورت گرفته، خودکشی دومین علت مرگ و میر نوجوانان در جهان به شمار می‌آید و این مساله در حدی مطرح است که سازمان بهداشت جهانی (WHO)از سال ۲۰۱۳ برنامه مدون و مشخصی برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نکات مهم در این زمینه به سراسر کشورها در نظر گرفته است زیرا میزان خودکشی در سنین ۱۰ تا ۲۴ سال بسیار دیده شده است.

سه دسته از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز خودکشی در گروه سنی نوجوانان موثر است به طوری که عوامل فردی شامل ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی خود فرد، شرایط خاصی که نوجوان آن را تجربه می‌کند، کمبودها، شکست‌های تلخ و سنگین، آزار جنسی و تجاوز در کودکی، طلاق و مرگ و میر والدین، مرگ دوست نزدیک و مشاهده صحنه‌های وحشتناک مانند تصادف و حتی مزاحمت‌های خیابانی از جمله عوامل فردی موثر در بروز خودکشی قلمداد می‌شود.

همچنین باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر و در شرایط فعلی جامعه عوامل اجتماعی نقش برجسته‌ای در بروز خودکشی قشر نوجوان دارد و می‌توان به موارد اجتماعی بسیاری برای بروز این پدیده اشاره کرد. احساس انزوا و طرد شدگی، بی انگیزگی، ناامیدی اجتماعی، سردرگمی و بلاتکلیفی، مشکلات تحصیلی، بحران اقتصادی، فضای معیشتی، زلزله، جنگ، بی خانمانی، احساس عدم موفقیت، خشونت در مدرسه، عدم استقرار و امنیت ناشی از شرایط اجتماعی، فشار و استرس تحصیلی، احساس بی عدالتی اجتماعی و تبعیض نوجوان را دچار سرخوردگی و و ناکارآمدی در حل مساله می‌کند که همه این عوامل منجر به بروز افسردگی و سوق دادن نوجوان به خودکشی می‌شود.

اخیرا محمد بطحایی وزیر اسبق آموزش و پرورش در جلسه‌ای گفته بود: «در سال‌های گذشته در بولتن های محرمانه اخباری از خودکشی ده‌ها نفر از داوطلبان کنکور داشتیم که به علت شکست، سرکوب و تحقیر در خانواده این کار را انجام داده بودند.»

همین خبر نشان می‌دهد که علاوه بر نقش مسائل یاد شده در بروز خودکشی نوجوانان  باید به غول بزرگ و اشتباه اجتماعی و نسنجیده برگزاری کنکور هم توجه کنیم که برخی از نوجوانان بخاطر این مساله دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شوند و بخاطر ناتوانی در مهارت حل مساله در نهایت به خودکشی روی می‌آورند.

عوامل خانوادگی موثر در بروز خودکشی شامل شیوه دگرگونی ارتباط با والدین، قطع ارتباط عاطفی و دلبستگی و تعلق خاطر با والدین، اختلافات خانوادگی، تبعیض بین فرزندان، خشونت خانگی و ازدواج اجباری دختران منجر به خودکشی در افراد می‌شود به طوری که دختران استان‌های کردستان، لرستان، کرمانشاه و ترکمن صحرا به دلیل ازدواج اجباری و فشار خانوادگی تن به خودکشی می‌دهند.

متاسفانه در یک ماه اخیر شاهد خودکشی نوجوانان و جوانانی بودیم که می‌توان دلایل متعددی برای آن متصور شد به عنوان مثال بحران سنگین اقتصادی دهک‌های پایین و گروه‌های کم‌تر برخوردار جامعه را فلج کرده و روز به روز به میزان تورم و گرانی و عدم دسترسی عمومی به نیازهای بنیادی و اساسی کاهش می‌یابد.

 با وجود بیماری کرونا ورود به فضای مجازی و نیاز به دسترسی به این اینترنت و کمبودهای مالی خانواده برای تامین این فضا و امکانات، بحران‌زا شده است و بخش زیادی از یاس و ناامیدی و سرخوردگی ناشی از این کمبود منجر به بروز تعدادی از خودکشی‌ها در کشور شده است زیرا نوجوان نمی‌توانست تحت فشار تحصیلی پاسخگوی تکالیف درسی باشد و از سوی دیگر امکان دسترسی به اینترنت و گوشی موبایل نداشت پس در نتیجه تصمیم به خودکشی گرفت.

متاسفانه در مورد اخیر خودکشی رضا زمانی که به طور مستقیم احساس بغض اجتماعی و فشار بحران اقتصادی را در گفتار او دیدیم باید برای درمان و کمک به او چاره‌ای می‌اندیشیدیم و در این میان بخشی از جامعه مسئول مستقیم نادیده گرفتن این مشکلات هستند.

علائم فرد در معرض آسیب فروپاشی چیست؟

برخی از علائم خودکشی مانند عدم واکنش به تعریف و تمجید دیگران، عدم هیجان و تحیر از سوالات و صحنه‌ها، بی حالی و خستگی، دشواری تمرکز و بی تفاوتی نسبت به امور، عدم توجه به موفقیت‌ها و خروج از گروه همسالان به عنوان نشانه‌های عمومی قلمداد می‌شود اما برخی از علایم هستند که یک مددکار اجتماعی بلافاصله پس از شنیدن سخنان فرد می‌تواند استنباط کند که او در معرض آسیب فروپاشی شخصیتی قرار دارد به طوری که اگر یک مددکار برنامه ماه عسل را تماشا کرده بود از نوع اظهارات رضا و نگاهش به زندگی متوجه وضعیت روحی و روانی او می‌شد و شاید می‌توانست با اقدام به موقع از بروز چنین اتفاقی پیشگیری کند.

هم اکنون بسیاری از نوجوان که به فضای مجازی و ابزارهای ورود به آن دسترسی ندارند متاسفانه در معرض این بحران روحی هستند؛ همچنین ممکن است در آینده نیز به دلیل کمبود و ضعف امکانات مالی و احساس تبعیض و بن بستی که فرد را درگیر می‌کند شاهد خودکشی نوجوان دیگری باشیم زیرا فشارهای اقتصادی و بحران مالی خانواده روی احساسات نوجوان و جوان تاثیرگذار است و حتی گاهی نیازی به بیان این مشکلات از سوی والدین نیست چون فرزندان در درون خانواده متوجه فشارهای مالی می‌شوند.

متاسفانه احتمال می‌رود با موج سنگینی از پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان روبه رو شویم و این پدیده تلخ نیازمند همکاری و همراهی همه بخش‌های جامعه است.

چطور کشور را از آسیب اجتماعی نجات دهیم؟

کشورهای اروپایی و توسعه یافته دارای عدالت اجتماعی در قالب  سازمان رفاه به این موضوعات پرداختند و مددکاران اجتماعی فعالی دارند؛ واحد تامین اجتماعی در محلات مختلف شهر مقر دارد و به کمک مددکاران اجتماعی تمام محلات را رصد می‌کنند و از وضعیت همه افراد اطلاع دارند و  مشکلات آنان را پیگیری می‌کنند اما در کشور ما خلا چنین سیستمی در جامعه ملموس است.

برهمین اساس ما هم در کشور به یک سازمان تامین و رفاه اجتماعی فعال و قوی نیاز داریم که مددکاران اجتماعی در آن فعالیت کنند مشکلات را رصد و علل افسردگی و طردشدگی را بررسی و رفع کنند زیرا به عنوان مثال در برنامه تلویزیونی رضا به صورت شفاف کمبود امکانات و نیازهای خود را مطرح کرد.

امروزه در ایران سازمان‌های امدادی مانند سازمان بهزیستی، شهرداری، کمیته امداد  و وزارت تعاون و رفاه اجتماعی وجود دارد اما به سازمانی فراگیر نیاز داریم که به صورت منسجم و فعال برای رفع آسیب‌های اجتماعی و نیازهای گروه‌های آسیب پذیر جامعه اقدام کند زیرا هر کدام از سازمان‌های یاد شده مسئولیت بخشی از کار را بر عهده گرفته‌اند اما گروه زیادی از مردم در بخش‌های محروم و ضعیف جامعه هستند که تحت پوشش هیچ یک از ارگان‌های مربوطه قرار نمی‌گیرند و باید سازمانی فراگیر متولی اصلی رسیدگی به همه اقشار ضعیف و نیازمند باشد.

متاسفانه هم اکنون از چندپارچگی متولی در کشور رنج می‌بریم و در برنامه‌ریزی‌های سطح کلان کشور شاهد چنددستگی و چند سازمانی هستیم که اگر همه این سازمان‌ها به صورت یکپارچه و ادغام شده متولی رسیدگی به موضوع آسیب‌های اجتماعی باشند می‌توانیم به رفع بسیاری از مکشلات کنونی امیدوار باشیم.

به عنوان مثال موضوع کودکان کار یکی از موضوعاتی است که دستگاه‌های مختلفی متولی رصد و رفع آسیب‌های آن هستند اما رسیدگی به بخشی از امور آنان مغفول مانده و تحت پوشش هیچ ارگانی نیست.

 هم اکنون هیچ محلی برای نجات کودکان کار از سرمازدگی برنامه‌ریزی نشده است به طوری که افراد بالای ۱۸ سال بی خانمان می‌توانند در سامان‌سراها و گرم‌خانه‌های شهرداری اقامت کنند در حالی که برای کودکان هیچ محلی تعیین نشده است.

برهمین اساس لازم است که یک سازمان فراگیر متولی رسیدگی و حل آسیب‌های اجتماعی و تامین اجتماعی مشخص شود تا علاوه بر رفع چندگانگی و تداخل وظایف سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف بتواند در موقعیت‌های مناسب تصمیمات درست و دقیقی اتخاذ کند زیرا هم اکنون بخشی از مشکلات کشور در حوزه اجتماعی ناشی از نبود فکرجامع و برنامه ریزی مدون است.

همچنین در این بحران اقتصادی مسئولان جامعه باید از مردم دستگیری کنند و بخشی از امدادرسانی‌های مالی را برای بخش‌های ضعیف و محروم جامعه انجام دهد؛ شهرداری‌ها ضمن شناسایی مناطق کم‌تر برخوردار جامعه تدابیری برای کمک رسانی و تامین معیشت این افراد در نظر بگیرند؛ همچنین سایر دستگاه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد نیز برای نجات جامعه از این بن بست سنگین هزینه کنند. علاه برا آن وزارت آموزش و پرورش نیز فضای آموزشی دانش آموزان و معلمان را تسهیل کند به طوری که نحوه بازخواست و فشار تحصیلی دانش آموزان را مورد بازنگری قرار دهد.

وظیفه رسانه ها برای کاهش آسیب‌های اجتماعی چیست؟

یکی از وظایف اصلی رسانه‌ها در کشور اطلاع رسانی و آگاهی بخشی دقیق و درست به مردم است اما متاسفانه رسانه‌های ما فضای شادمانی و نشاط برای خانواده‌ها و به ویژه نوجوانان ایجاد نمی‌کنند و همواره محیط اجتماعی عبوس و تلخی را تجربه می‌کنیم در حالی که شبکه‌های اجتماعی برنامه‌های سرگرم کننده و بانشاطی را برای مردم فراهم کرده‌اند و فرد را از فضای خستگی و ناامیدی و شکست دور می‌کنند که به این ترتیب  نقش رسانه‌های رسمی در رسانه‌های غیررسمی و مجازی تامین می‌شود.

علاوه بر این باید توجه داشته باشیم که اعتماد عمومی نسبت به رسانه‌های رسمی به ویژه رسانه ملی از بین رفته است و به همین دلیل بسیاری از مردم برای دسترسی به اخبار به سمت رسانه‌های غیررسمی روی آورده‌اند و این امر ناشی از  محدودیت انتشار اخبار در رسانه‌های رسمی و نیمه رسمی است. به طوری که افراد بجای اینکه اخبار مهم و موثق را از رسانه‌های رسمی دریافت کنند به رسانه های غیررسمی و مجازی روی آورده اند و خلا موجود در رسانه‌های رسمی از سوی دوربین های موبایلی و شبکه‌های مجازی پر شده است بر همین اساس رسانه‌های رسمی باید با پوشش همه جانبه اخبار و آگاهی رسانی دقیق اعتماد عمومی را برگرداند و با تحلیل مباحث و مسائل روز کشور مخاطبان خود را دوباره بازگرداند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1086813

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =