به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، «کار به کاردان سپرده نشده» حکایت نظام آموزش عالی ایران است که سیاستگذاران نه تخصصی مرتبط با آموزش عالی دارند و نه نگاه مثبتی به تغییرات مبنایی در سیستم آموزش کشور. سیاستگذارانی که حتی به نسل تکنولوژی و تغییرات جدید تعلق ندارند و گمان میکنند آموزشهای نسل جدید، باید مشابه آموزشهایی باشد که خودشان در مدارس و دانشگاههای قدیم دیدهاند.
وقتی درخواست جامعه برای تغییر نظام آموزشی در جهت پاسخگویی به نیازهای خود در کنار نگاه منفی سیاستگذاران به این تغییرات قرار میگیرد، حاصل آن تغییراتی ظاهری و بدون محتواست که تنها برای ترازنامههای سالانه وزارتخانه مفید است و هیچ مشکلی را حل نمیکند.
محسن دیبایی صابر در گفتوگو با ایسکانیوز، تغییر را از الزامات هر نظام آموزشی دانست و اظهار کرد: اگر نظام آموزشی بدون تغییر و ثابت باشد، فاسد میشود مثل آبی که راکد بماند.
استاد برنامهریزی درسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد با بیان این که تغییر نگرشها، مقدمه تغییرات اصولی در نظام آموزشی است، خاطرنشان کرد: تا زمانی که سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان نظام آموزشی ایران با این تغییرات همراه نباشند، مشکلی برطرف نمیشوند.
وی با ذکر مثالی یادآور شد: برای مثال معلمان به عنوان مجریان برنامههای درسی بیشترین مقاومت را در مقابل تغییر میکنند چون نمیخواهند عادات و نظمشان به هم بریزد، در حالی که فضای مجازی میتواند به او کمک کند تا کارش را راحتتر انجام دهد.
نظام آموزشی ایران از تغییرات جهانی جامانده است
دیبایی با اشاره به این که یکی از مهمترین دلایل وضعیت موجود نگاه منفی سیاستگذاران نسبت به تغییرات است، افزود: به همین دلیل نظام آموزشی ما دیر به تغییرات رسیده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد درباره دلایل دیدگاه منفی سیاستگذاران ایران، گفت: سیاستگذاران ما متعلق به نسل تغییر نیستند. نسل جوان دهه 60 و 70 که دستخوش تغییرات بودهاند و ذهن خلاقی دارند در بدنه سیستم حضور ندارند.
وی با تاکید بر این که یکی از حلقههای مفقوده در نظام آموزشی ایران این است که کار به کاردان سپرده نشده است، افزود: سیاستگذاران در زمینه تغییرات نظام آموزشی متخصص نیستند و اگر هم متخصص باشند نگاه بلندمدت مدیریتی وجود ندارد، به همین دلیل تغییرات به خوبی انجام نمیشوند.
وی حوزه آموزش در ایران را سیاستزده دانست و گفت: نگرشها، مبنای رفتاری انسان است. نگرشهای نادرست مانند ریشههای درختی است که کج رشد کرده، به همین دلیل تغییر این ریشه سخت خواهد بود.
دیبایی با بیان این که تغییرات آن طور که باید و شاید اتفاق نمیافتد چون مجریان با این تغییرات همراه نیستند، ادامه داد: مثلا در دوره کارشناسی علوم تربیتی درسی اضافه شده به نام «تربیت رسانهای» که یک تغییر سرفصل به حساب میآید؛ اما مجریان نسبت به این تغییر همنوا نیستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد خاطرنشان کرد: تصمیم جامع تصمیمی است که سیاستگذاران و برنامهریزان در کنار هم اتخاذ کنند اما الان این شکل وجود ندارد. صرف این که سرفصل ها را تغییر دهند، کافی نیست. به عبارت دیگر، اگر نگرش سیاستگذاران تغییر نکند، حتی تغییر سرفصلها هم مشکلی را حل نمیکند.
تغییرات نظام آموزشی صوری است
وی درباره تغییرات سرفصل دروس در راستای ارتباط صنعت و دانشگاه گفت: تغییرات در صورت موضوع اتفاق افتاده اما؛ در باطن نظام آموزشی تحولات عمیقی به وجود نیامده چون تغییرات در حوزه تدوین، اجرا و ارزشیابی از جنس نوآوری نیست. به عبارت دیگر، تغییراتی که انجام میشود فقط ژورنالیستی هستند، میگویند سرفصل را عوض کردیم اما چون مطابق با نیازهای جامعه نیست، تاثیرگذار نخواهند بود.
دیبایی با بیان این که درست است که تغییرات نظام آموزشی لازم است اما اعمال تغییرات به پیش شرط نیاز دارد، افزود: جنس این تغییرات باید از نوع نوآوری باشد. به عبارت دیگر، هر تغییر سرفصل به معنای پیشرفت نیست.
وی با اشاره به این که تغییرات برنامه درسی باید بر اساس رصد شرایط جامعه انجام شود، گفت: برای مثال کرونا نظام آموزشی را تغییر داد و اگر کرونا نبود تا 30 سال دیگر هم نظام آموزشی ما با فضای مجازی درگیر نمیشد. از این جهت کرونا برای ما یک فرصت بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد در پایان با تصریح بر این که ورود فضای مجازی به نظام آموزشی ایران از مبانی نیست، اظهار کرد: فضای مجازی به اقتضای بروز بیماری کرونا وارد نظام آموزشی شد و اگر کرونا هم تمام بشود، احتمالا به حالت قبل بازمیگردد.
انتهای پیام/
نظر شما