به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، اندیشکده «واشنگتن» آمریکا در تحلیلی به قلم «دیوید پولاک» به بررسی آثار حمله تروریستی در تاسیسات هستهای نطنز پرداخته و ادعا میکند که حادثه مذکور موجب تقویت اهرم ایالات متحده در مذاکرات هستهای با تهران شده است. از نظر نگارنده این گزارش، برخی انتظار داشتند که آمریکا واکنش تندی نسبت به حمله مذکور انجام دهد اما در عمل آمریکاییها در قبال آن سکوت کردند و این به نوعی خشنودی از آن را نشان میدهد. از نظر این تحلیلگر آمریکایی، سکوت آشکار واشنگتن در مورد خرابکاری هستهای در نطنز موید این واقعیت است که رژیم صهیونیستی در هماهنگی با آمریکا دست به حمله تروریستی به تاسیسات نطنز زده و هدف آن خرید وقت بیشتر برای مذاکره بوده است.
مشروح تحلیل مذکور بدین شرح است:
در هفته اخیر شاهد سه شگفتی بزرگ در جنگ نه چندان در سایه بین اسرائیل و ایران بودیم. نخست، موفقیت فنی چشمگیر یک عملیات خرابکاری علیه تأسیسات فوق حفاظتی غنیسازی اورانیوم ایران در نطنز بود که تقریبا به طور قطعی میتوان گفت توسط اسراییل انجام شده است. دومی که شگفتآورتر هم بود، پذیرش آشکار این عملیات توسط آمریکا است؛ حتی در حالی که ایالات متحده اعلام میکند که «مذاکرات تنها راه پیش رو است». و سومی که از همه شگفت آورتر بود، پاسخ نسبتاً محدود ایران به دو شگفتی اول -حداقل تا زمان نوشتن این مقاله- است. روی هم رفته این سه رویداد مهم جدید نشان میدهند که در حال حاضر ایالات متحده و اسرائیل در مواجهه با ایران به طور موفقیت آمیزی از رویکرد کلاسیک «پلیس خوب / پلیس بد» استفاده میکنند. برای اینکه مطمئنتر شویم، احتمالا در ماههای آتی شاهد رویدادهای دیگری از این داستان باشیم که شاید خیلی هم خوشایند نباشند. در حال حاضر، همانطور که مرور اجمالی سه تحول اخیر نشان میدهد، شانس یار تهران نبوده است.
در خصوص خود عملیات خرابکاری در نطنز اگرچه بسیاری از جزئیات همچنان روشن نشده است، فقط کافی است به نقل از برخی مقامات مربوطه ایران اشاره شود. فریدون عباسی دوانی -رئیس کمیته انرژی مجلس (پارلمان ایران)- به طور علنی تصدیق کرد که «از نظر فنی، طراحی دشمن بسیار زیبا بود». بهروز کمالوندی -سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران- گفت که «انفجار داخل پناهگاه باعث بیرون آمدن پوشش حفرهای بسیار بزرگ شد و هنگامی که وی برای بررسی خسارتهای وارد شده رفته بود، باعث آسیبدیدگی سر، کمر، پا و بازوی او شد» و برای اثبات آن تصویری از تخت بیمارستانش منتشر کرد. علیرضا زاکانی -رئیس مرکز تحقیقات مجلس- در تلویزیون دولتی ایران ادعا کرد که در این عملیاتی که او به گردن اسرائیل انداخت «چندین هزار سانتریفیوژ آسیب دیدند یا از بین رفتند».
همچنین در طرف اسرائیل، در حالی که هیچ کس رسماً مسئولیت این حادثه را بر عهده نگرفته است، اما عموماً کارشناسان ارشد غیررسمی (و رسمی سابق) در مورد آن صحبت میکنند. حتی «آموس هارل» روزنامهنگار برجسته در امور امنیتی که همچنان بیرحمانه و بسیار تند از نتانیاهو انتقاد میکند، در مقالهای که امروز در هاآرتص منتشر شده اذعان کرد اقدام پنهانی اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران «موثر» بوده است. «جیورا ایلند» -مشاور سابق امنیت ملی اسرائیل- این هفته به یک تلویزیون محلی گفت در حالی که دو دهه پیش اسرائیل ارزیابی کرده بود که ایران تا حدود سال 2005 به سلاح هستهای دست خواهد یافت، اما امروز هنوز این توانایی را ندارد «و این به این دلیل نیست که ایران تلاش نکرده است».
این امر ما را به شگفتی دوم سوق میدهد: واکنش آمریکا به این حادثه یا واکنش آشکار نشان ندادن به آن. تا همین حالا، در حالی که روشن شده بود که ایالات متحده و اسرائیل در رایزنیهای نزدیک در مورد ایران مشارکت داشتند، اما به همان اندازه روشن بود که آنها همچنان در مورد تمایل آشکار دولت بایدن برای بازگشت به توافق هستهای برجام اختلاف نظر دارند. «جن پسکی» -سخنگوی کاخ سفید- نیز به سرعت اعلام کرد که ایالات متحده «در عملیات اخیر نطنز» درگیر نبوده است. در نتیجه، برخی تصور میکردند که ایالات متحده موضع منفی نسبت به آن حمله و حتی احتمالاً به طور گستردهتر نسبت به سیاست اسرائیل اتخاذ خواهد کرد.
اما این دقیقاً همان چیزی است که رخ نداده است. در مقابل، یک روز پس از حادثه نطنز، «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی ایالات متحده- بار دیگر با همتای اسرائیلی خود ملاقات کرد و سپس این بیانیه را صادر کرد: «آقای سالیوان مجدداً بر تعهد تزلزل ناپذیر دولت بایدن-هریس در مورد امنیت اسرائیل و اطمینان از اینکه ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند، تأکید کرد». علاوه بر این، در یک جمله پایانی غیر منتظره شخصی و مبالغه آمیز «آقای سالیوان از مایر بن شبات -همتای اسرائیلی خود- به گرمی دعوت کرد تا قبل از پایان این ماه برای مشاورههای بعدی از واشنگتن دیدار کند». کلمه نطنز -یا هر چیزی شبیه به آن- به دلیل عدم حضور در این اعلامیه بسیار شگفت انگیز است.
علت رضایت آمریکا از آخرین عملیات مخفی اسرائیل علیه ایران چیست؟ پاسخ این سوال ما را به حدود یک دهه پیش و خرابکاری سایبری استاکس نت در نطنز باز میگرداند؛ حملهای که دولت اوباما نه تنها آن را تایید کرد بلکه واقعا در کنار اسرائیل در آن شرکت داشت. ایده انجام آن مانند امروز، در حالی که از یک کارزار نظامی کاملاً خطرناک علنی علیه ایران جلوگیری کرد، موجب تقویت اهرم ایالات متحده در مذاکرات هستهای با تهران شد. این بار اما به نظر میرسد تاکنون آمریکا و اسرائیل این درس را آموختهاند: بهتر است هر دو از مشاجره عمومی درباره شرایط توافق هستهای جدید (یا تجدید شده) با ایران جلوگیری کنند.
سرانجام این امر منجر به سومین مورد در این رشته شگفتیها شد: پاسخ تحریک آمیز و در عین حال محدود ایران به حادثه نطنز، که نشان میدهد تبادلاتی مشابه در کارتها باقی مانده است. ایران ابتدا برخی شرایط جدید را برای مذاکره اعلام کرد - اما از مذاکره امتناع نکرد. سپس خبر از افزایش غنیسازی اورانیوم به بهانه نیازهای پزشکی از 20 به 60 درصد داد؛ - اما حرفی از تلافی نظامی نزد. حتی این افزایش [سطح غنیسازی]، علیرغم جذابیتی که برای برخی از ناظران خارجی به وجود میآورد، برای کوتاه کردن زمان مورد نیاز برای انفجار آزمایشی فایده چندانی ندارد و تقریباً هیچ کاری برای کوتاه کردن زمان مورد نیاز ایران برای دستیابی به سلاح هستهای انجام نمیدهد. زمان مورد نیاز [برای ساخت سلاح] توسط عملیات جدید نطنز تقریباً به طور قابل توجهی طولانی شده است.
به طور خلاصه، اسرائیل به تازگی موفق شده است که به ایالات متحده و دیگران زمان بیشتری بدهد تا با ایران توافق هستهای قابل قبولی را انجام دهند و تحت فشار کمتری باشند. با این وجود، خطوط نهایی چنین معاملهای و ادامه چالش جدی تهدیدهای دیگر غیر هستهای ایران برای منطقه و فراتر از آن، همچنان به قوت خود باقی است و امکان دارد که ایران یک غافلگیری از آستین خود خارج کند. اما سه شگفتی این هفته نشان میدهد که منافع مشترک ایالات متحده، اسرائیل و همسایگان عرب ایران ممکن است شانس بیشتری نسبت به گذشته برای غلبه نهایی [در مقابل ایران] به ارمغان بیاورد.
انتهای پیام/
نظر شما