به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، رشد نامتوازن شهرها به خصوص در کشورهای در حال توسعه، سبب مهاجرات روستاییان به شهر و در نتیجه زندگی در حاشیه شهرها شده است. حاشیهنشینی معمولا با پیامدهایی مانند بزهکاری همراه است.
بررسی رابطه حاشیهنشینی و بزهکاری از نگاه جامعهشناسی، نشان میدهد «فرهنگ فقر» یکی از عوامل اصلی گسترش بزهکاری در بین جوانان حاشیهنشین است. با توجه به این که فرهنگ فقر یک شیوه زندگی است، کاهش فقر مادی به تنهایی برای از بین بردن فرهنگ فقر و به تبع آن، بزهکاری کافی نیست.
در تحقیقی که قبل و بعد از انقلاب کوبا در محلههای فقیرنشین هاناوا انجام شده، به این نتیجه رسیدند که اگرچه در آن محلهها، فقر کاملا از بین نرفته؛ اما فرهنگ فقر از بین رفته است. انقلاب در این کشور سبب از بین رفتن فرهنگ فقر شد چرا که احساس بدبختی و ناامیدی که ویژگی فرهنگ فقر در محلههای فقیرنشین است، در بین این مردم، کم به چشم میخورد و مردم نسبت به رهبران خود اعتماد زیادی دارند و امیدوار بودند که در آینده زندگی بهتری داشته باشند. مردم کوبا بعد از انقلاب به علت احساس تعلق بالایی که نسبت به کشورشان داشتند، احساس قدرت و اهمیت میکردند.
حبیب احمدی و محمدتقی ایمان، اعضای هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه شیراز، در مقاله خود با عنوان «فرهنگ فقر، حاشیهنشینی و گرایش به رفتار بزهکارانه در میان جوانان حاشیهنشین» با بررسی حاشیهنشینان ده پیاله شیراز در سال 1383، عوامل گرایش جوانان حاشیهنشین به رفتار بزهکارانه را بررسی کردهاند.
آمارها نشان میدهد؛ رفتارهای بزهکارانه مانند مصرف مخدرها، مشروبات الکلی، روابط جنسی نامشروع، خرابکاری و فرار از مدرسه و خانه، در بین جوانان مناطق حاشیهنشین کلانشهرها گسترش زیادی دارد.
جامعهشناسان از عوامل مختلفی برای توجیه تمایل جوانان حاشیهنشین به بزهکاری نام بردهاند. برای مثال برخی جامعهشناسان معتقدند بزهکاری با برخی ویژگیهای حاشیهنشینی مانند زبان، قومیت و تراکم جمعیت مرتبط است و برخی دیگر «فرهنگ فقر» را به عنوان عامل اصلی بزهکاری جوانان حاشیهنشین معرفی میکنند.
فرهنگ فقر؛ عامل اصلی بزهکاری جوانان حاشیهنشین
این جامعهشناسان معتقدند؛ کسانی که فرهنگ فقر را تجربه میکند، بیشتر از سایر افراد در معرض رفتارهای بزهکارانه هستند. فرهنگ فقر نوعی سبک زندگی است که دارای ویژگیهایی مانند گوشهگیری، انزوا و حمایت نکردن خانواده از جوانان است.
عدم تمایل به پسانداز و احساس سرشکستگی، دیگر مولفههای فرهنگ فقر هستند که معمولا در خانوادههای حاشیهنشین دیده میشود.
نویسندگان این مقاله میگویند؛ در این پژوهش، نه تنها عوامل خانوادگی موثر بر گرایش جوانان حاشیهنشین به رفتار بزهکارانه بررسی میشود، بلکه گرایش به بزهکاری بین جوانان حاشیهنشین و غیرحاشیهنشین هم مقایسه میشود.
پیش فرض پژوهش این است که فرزندان خانوادههایی که فرهنگ فقر را تجربه میکنند، گرایش بیشتری به رفتار بزهکارانه دارند. خانوادههای ساکن در مناطق حاشیهنشین معمولا به صورت طولانی مدت در فقر هستند. جوانان این خانوادهها هم در فعالیتهای اجتماعی مشارکت ندارند و به همین دلیل زمینه رفتار بزهکاری برای آنها فراهم میشود.
مولفههای فرهنگ فقر
شخصیت افرادی که در حاشیه شهرها زندگی میکنند، تحت تاثیر دو نظام فرهنگی متفاوت قرار دارد. این افراد نسبت به هر دو نظام فرهنگی احساس تعلق دارند؛ اما در عین حال خود را متعلق به هیچ کدام نمیدانند.
معمولا فرهنگ ساکنان مناطق حاشیهنشین به دلیل پایگاه اقتصادی و اجتماعی پایینتری که دارند، با فرهنگ عمومی کلان شهرها در تضاد است. به همین دلیل، جامعهشناسان معتقدند جوانان ساکنان در مناطق حاشیهنشین مانند جوانان طبقات متوسط شهر تربیت نمیشوند. در نتیجه، آمادگی لازم برای حل مشکلات خود بر اساس هنجارهای مسلط جامعه را ندارند و از روشهای غیرقانونی استفاده میکنند.
فرهنگ فقر یکی شیوه زندگی است. به همین دلیل کاهش فقر مادی به تنهایی برای از بین بردن فرهنگ فقر و به تبع آن بزهکاری کافی نیست. حریم خصوصی و خلوت در بین خانوادههای حاشیهنشینان وجود ندارد، به طوری که هر محدودهای در دسترس همه اعضای خانواده است حتی رقابت و کشمکش بر سر دستیابی به لوازم زندگی وجود دارد.
احساس بیارزشی، تحقیر، درماندگی و ناتوانی در فروخوردن خشم و سایر احساسات، زمینههای رفتار بزهکارانه هستند که ناشی از فرهنگ فقر است. جوانان در مناطق حاشیهنشین، کودکی کوتاهی دارند، از حمایت خانواده محروم هستند و در انجام رفتارهای بزهکارانه مانند کشیدن سیگار و مصرف مشروبات الکلی آزادند، همه این موارد شاخصهای فرهنگ فقر به حساب میآیند.
نظریه فرهنگ فقر بر این نکته تاکید دارد که رفتارهای بزهکارانه خاصیت فقر نیست بلکه به یک محیط اجتماعی خاص مانند حاشیهنشینی برمیگردد که به دلیل نبود تشکیلات سازمانی، افراد احساس همبستگی و تعلق خاطر به اجتماع خود پیدا میکنند. تا جایی که حتی زمینه رفتار جمعی مانند شورشهای شهری و دارودستههای بزهکاری ایجاد میشود.
نتایج این پژوهش نشاندهنده این است که رابطه بزهکاری جوانان حاشیهنشین و فرهنگ فقر، 99 درصد معنادار است.
در پایان، این پژوهش نشان میدهد؛ کاهش فرهنگ فقر بیش از فقرزدایی میتواند در کاهش انحرافات اجتماعی موثر باشد. به عبارت دیگر، کاهش فقر مادی ممکن است برای از بین بردن فرهنگ فقر و به تبع آن کاهش بزهکاری کافی نباشد چرا که فرهنگ فقر یک شیوه زندگی است.
انتهای پیام/
نظر شما