به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، نشست «نقش آفرینی جنبش دانشجویی در انتخابات ۱۴۰۰» با حضور معین رضیعی دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و متین فارابی دبیر سیاسی جنبش عدالتخواه دانشجویی و علی بزرگخو دبیر سیاسی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت برگزار شد.
رضیعی در این نشست با انتقاد از احزاب و جریانات سیاسی بیان کرد که کمتر از 2 ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی مانده است؛ اما متاسفانه جریانهای سیاسی هنوز کاندیداهای قطعی خود را معرفی نکردند. همچنین وی با تاکید بر اینکه جریان دانشجویی نباید از فرد یا جریان سیاسی خاصی در انتخابات حمایت کند، گفت: دانشجویان هر زمان به صورت مصداقی از کاندیدایی حمایت کردند، دچار آسیب شدند.
با توجه به اینکه کمتر از 2 ماه تا انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری مانده است؛ اما شاهد نوعی رخوت در جریان دانشجویی برای فعالیت در این حوزه هستیم. علل و چرایی این رخوت را در چه میدانید؟
بنده رخوت کنونی در کشور را منحصر به جریان دانشجویی نمیدانم. در حال حاضر با بررسی رسانهها یا حضور بین مردم متوجه خواهیم شد که در کل جامعه فضای انتخاباتی ندارد.
در انتخابات گذشته برای ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی شاهد نوعی شور و نشاط در جامعه بودیم؛ اما متاسفانه در حال حاضر حتی شاهد گفتوشنودهای انتخاباتی نیز نیستم. حتی هنوز 2 گروه سیاسی سنتی کشور یعنی اصولگرا و اصلاحطلب نیز حتی به جمعبندی مناسبی برای معرفی کاندیدا ینهایی نرسیدهاند.
از ماهها قبل از انتخابات ریاست جمهوری در سال 92، ائتلاف سه نفره محمد باقر قالیباف، علی اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل اعلام کرده بودند در انتخابات شرکت خواهند کرد؛ اما در انتخابات 1400 هنوز هیچ فردی رسما اعلام کاندیداتوری نکرده است.
به عنوان مثال اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سلسله جلساتی تحت عنوان «رئیس جمهوری» را به حضور کاندیداهای انتخابات برگزار میکند. برای دعوت از مهمانان با هر فردی که تماس میگیرم، عنوان میکند که منتظر اقدام رئیسی است.
متاسف هستیم برای افرادی که تفکر این چنینی را در پیش گرفتهاند، چراکه نه تنها طرحی برای حمکرانی یا نظام موضوعات برای حل مسائل کشور ندارند حتی از خود اختیاری برای کاندیدا شدن هم ندارند. در حال حاضر بنده معتقدم برای برخی افراد کاندیدا شدن بیشتر موضوعیت خواهد داشت تا اصل ریاست جمهوری چرا که گمان میکنند کاندیداتوری پلهای است برای اینکه افراد در فضای سیاسی کشور باقی بمانند. برخی افراد با هدف دیده شدن در عالم سیاست کاندیدا میشوند تا در آینده پستی در کابینه یا شهرداری یا شورای شهر تهران داشته باشند یا حداقل منت سیاسی بر سر حزب بگذارند.
کاندیداهای جریان اصولگرا حضور خود در انتخابات را به کاندیدا شدن فرد دیگری وابسته کردهاند.
در حال حاضر جریان اصلاحات روی سه یا چهار گزینه به جمع بندی رسیده است و حوزههای انتخاباتی آنها کاملا مشخص است؛ اما متاسفانه جریان اصولگرا هنوز به جمع بندی نرسیده و چند دستگی سیاسی و قدرت در این جریان وجود دارد.
به عقیده بنده جریان دانشجویی اتفاقا وظیفه خود را به خوبی در حال ایفا کردن است. انتقادی که جریان دانشجویی به احزاب سیاسی دارد برمیگردد به اینکه چرا 2 ماه مانده به انتخابات هنوز اشخاص یا کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری برنامه و طرح مشخص و منسجمی ندارند. متاسفانه کاندیداهای جریان اصولگرا حضور خود در انتخابات را به کاندیدا شدن فرد دیگری وابسته کردهاند.
در حال حاضر یکی از عواملی که باعث دلسرد شدن مردم از انتخابات شده است به این دلیل بوده که احساس می کنند اگر رای بدهند نیز رای آنها هیچ تاثیر در آینده سیاسی کشور نخواهد داشت.
انتقال رخوت سیاسی جامعه به جریان دانشجویی
گفتمانهای سیاسی مختلفی در انقلاب توسط دولتهای متعدد به وجود آمده و بعد از مدتی از ادبیات سیاسی کشور حذف شده است. گفتمان سازندگی هاشمی رفسنجانی، گفتمان جامعه مدنی و توسعه سیاسی محمد خاتمی، گفتمان عدالت محمود احمدینژاد بعد از مدتی به دست فراموشی سپرده شد.مردم معتقد هستند در ایجاد و حذف گفتمانهای سیاسی کشور نقشی ندارند.
نقطه وحدت و اشتراک جریان دانشجویی این است که اعتقاد دارند انتخابات باید محلی باشد تا کاندیداها طرح ها و ایدههای خود را مطرح کنند. به عنوان مثال آقایان باید بیان کنند مشکلات بانکداری، بورس، عدالت آموزشی کسری بودجه را چگونه حل کنید.
برخی از کاندیداها که خود را در حد ریاست جمهوری یا رئیس جمهوری تراز انقلاب میدانند؛ اما طرح یا پاسخی برای حل مشکلات مطرح شده ندارند.
رخوت در جامعه به صورت نا خودآگاه به جنبش دانشجویی نیز منتقل میشود. البته بنده عقیده دارم فعالیتهای دانشجویی مانند بیانیه، نامه، نشست، مطالبات از مسئولان در راستای حل مشکلات مردم، تنظیم نظام مسائل مختلف، در یک سال گذشته نسبت به سالهای پیش کم که نشده بلکه افزایش نیز داشته است. بنده نمره 15 به بالا به عملکرد جریان دانشجویی میدهد.
به عقیده شما در چند سال گذشته جریان دانشجویی، تریبون جریانات سیاسی شده است؟
جریان دانشجویی تنها بخشی بوده که چرخ دنده قدرت جریانات یا احزاب سیاسی کشور نشده است و توانسته تا حدود زیادی استقلال خود را حذف کند.
بسیاری از سیاسیون یا احزاب در ایام منتهی به انتخابات به دنبال این هستند که خود را به جریان دانشجویی متصل کنند. جریان دانشجویی به غیر از یک بخش کوچک که تکثر احزاب سیاسی اعتقاد دارد، هیچ باج و هزینه سیاسی به احزاب نداده و نخواهد داد.
جریان دانشجویی نمیتواند مردم را دعوت به حضور در انتخابات کند یا از کاندیدا خاصی حمایت کند.
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل تا چه میزان در انتخاب اصلح و فرد مناسب برای ریاست جمهوری به مردم کمک میکند؟
هر فرد یا گروه باید سهم خود را در کمکرسانی به مردم برای انتخاب اصلح داشته باشد و به درستی ایفا کند و نباید یک نقش آرمانی و غیر واقع برای جریان دانشجویی در نظر گرفت.
جریان دانشجویی حتی اگر بتواند در جامعه گفتمان ایجاد کند، وظیفه خود را انجام داده است. همچنین دانشجویان باید از ایجاد گفتمانهای بدلی یعنی غیر واقع و آسیبزا در جامعه جلوگیری کند.
جنبش دانشجویی میتواند در انتخابات ریاست جمهوری این موضوع که انتخابات تبدیل به رفراندوم سیاست خارجه نشود، ایجاد گفتمان کند؛ اما اینکه از فردی حمایت یا مردم را دعوت به حضور در انتخابات کند، در عمل امکان پذیر نیست.
به عقیده شما جریان دانشجویی در انتخابات از فرد یا جناح سیاسی خاصی به صورت مصداقی باید حمایت کند؟ اگر این حمایت انجام شود چه آسیبهایی برای دانشجویان به دنبال خواهد داشت؟
حمایت مصداقی جریان دانشجویی در شرایط کنونی قدری متفاوت است. شرایط سیاسی فعلی کشور مانند اوایل انقلاب نیست که بتوان با خیال راحت از کاندیدای خاصی در انتخابات حمایت کرد. در انتخابات ریاست جمهوری سالهای 60 یا 64 تقریبا تمام مردم میدانستند بهترین فرد و انتخاب اصلح، برای ریاست جمهوری، سید علی خامنهای رهبر فعلی انقلاب است. نمیتوان گفت روسای جمهور بعد از ایشان کاملترین فرد برای ریاست جمهوری بودند و هر کدام نقاط ضعفی داشتند.
جنبش دانشجویی اگر از حزب یا کاندیدای خاصی حمایت کند به مشروعیت این جنبش ضربه وارد میکند. در انتخابات گذشته نیر اگر جریان دانشجویی از فردی حمایت کرد، دچار آسیب شد. به عنوان مثال هر سالی که دانشجویان از افرادی مانند ناطق نوری یا محمد خاتمی یا احمدینژاد حمایت کرده، مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
اصولگرایان حتی برای وحدت نیز دچار نوعی تفرقه هستند و به شورای وحدت، شواری نیروهای ائتلاف و جبهه پایداری تقسیم شدهاند.
اصولگرایان حتی برای وحدت نیز دچار نوعی تفرقه هستند
ایرادهای اساسی که میتوان به کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری 1400 وارد کرد را در چه حوزههایی میدانید؟ آیا به نظر شما این کاندیداهای احتمالی فاکتورهای لازم برای رئیس جمهور موفق بودن را دارند؟
پارامترهای رئیس جمهور مناسب مشخص بوده که باید بر اساس معیارها و اصول انقلاب باشد؛ اما متاسفانه در کاندیداهای احتمالی موجود این پارامترها وجود ندارد. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل اعتقاد دارد ریاست جمهوری 1400 نباید انتخاب بین اشخاص باشد بلکه باید انتخاب مردم از بین ایدهها و طرحهای نوین برای حل مشکلات کشور که کم هم نیستند، باشد.
در حال حاضر کشور دچار نوعی بیبرنامگی در مدیریت اجرایی و چالش کسب قدرت و رقابتهای درون حزبی و بین حزبی است. به عنوان مثال حجت الاسلام رئیسی بین قشر عظیم مذهبیون یا افرادی که خود را نزدیک به انقلاب میدانند، طرفداران بیشماری دارد که دوست دارند وی برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. این افراد گمان میکنند دولت آقای رئیسی کاملا مستقل و مدینه فاضله است، در حالی که قطعا دولت وی نیز سهامی عام خواهد بود. به عنوان مثال وزارتخانهها و پستهای مدیریتی را باید بین جبهه پایداری، شانا یا گروهها و احزاب دیگر تقسیم کند.
حتی اگر اجماع بین اصولگرایان انجام شود و سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور شود باز هم چالشهای جدی کشور وجود دارد چراکه باید از ماهها پیش کاندیداها و برنامههای آنها مانند سایر کشورهای اروپایی یا آمریکا مشخص باشد.
متاسفانه در حال حاضر احزاب کشور به درستی و در زمان مناسب کاندیداهای خود را معرفی نمیکنند یا برنامههای خود برای حوزههایی مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ را مشخص نمیکنند. این موضوع در بیانگیزگی مردم برای انتخابات تاثیر بسزایی گذاشته است.
اصولگرایان حتی برای وحدت نیز دچار نوعی تفرقه هستند و به شورای وحدت، شواری نیروهای ائتلاف و جبهه پایداری تقسیم شدهاند. در شرایط سیاسی و حزبی کشور نمیتوان از جنبش دانشجویی توقع داشت تا به صورت مصداقی از کاندیدا خاصی در انتخابات حمایت کند.
انتهای پیام/
نظر شما