به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، محمود احمدینژاد رویس دولت های نهم و دهم کشورمان چه در دوران ریاست جمهوری هشت ساله خود و چه پس از آن و تا همین امروز تناقضات بسیاری را در رفتار و اقدامات خودش داشته که آخرین آن هم قبول نداشتن انتخابات پیش روی در صورت عدم تایید صلاحیتش هست.
این حد از تضاد و تناقض در رفتار، گفتار و عملکرد یک چهره سیاسی که خود را حامی قشر مستضعف و استکبار ستیز معرفی می کند نیمتواند برای وی مناسب باشد و البته برای جایگاهی که در آینده سیاسی خود نیز متصور شده است همخوانی ندارد.
در گزارش ذیل به اختصار به برخی از موارد متناقضی که در مدت روی کار بودن احمدی نژاد تا به امروز از وی حادث شده است، نگاهی داریم:
مردی از جنس مردم با خط قرمزی به نام اطرافیان
محمود احمدینژاد که با شعار «مردی از جنس مردم» خود را در دل مردم جا کرده بود، از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی علم عدالتخواهی و مبارزه با فساد را در دست گرفته بود.
از این رو تاکید داشت که در دولتش ویژهخواران جایی ندارند و هرچه هست شفاف خواهد بود و سهم سفره مردم. بهعنوان نمونه ۲۰ خرداد در مسجد شهید صفاری کاشان گفت: در این دولت از مدیرانی که هنوز مرکب حکم آنها خشک نشده در شمال شهر بهدنبال منازل چند صد میلیونی هستند یا مدیرانی که برای کارمندان ۱۵۰ هزار تومان و برای خود پنج میلیون تومان عیدی درنظر میگیرند، خبری نخواهد بود.
در انتخابات سال ۸۸ احمدینژاد بهصراحت اعلام کرد تمامی رسانهها میتوانند کوچکترین سند موجود مربوط به تخلفات وی، خانواده و آشنایان وی و هیات دولت را بدون اجازه منتشر کنند. اینکه عدهای خود را تافته جدا بافته میدانند و هرجا سراغ یک فساد ریشهدار و گسترده میرویم به یک مشت گردنکلفت برمیخوردیم، آنها میگویند این محدوده جزء دم ماست.
اما این همه ماجرا نبود و احمدینژاد چهارشنبه، ۸ تیرماه ۱۳۹۰ درحاشیه جلسه هیات دولت کابینه را خط قرمز خود خواند و تاکید کرد: درواقع کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، دیگر من باید وظیفه قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب میزند.
از «مردهشورتان را ببرد» تا نامه های سریالی به آمریکا
مواضع ضدآمریکایی احمدینژاد در سالهای نخست ریاستجمهوریاش بر کسی پوشیده نبود.
وی درباره مقامات آمریکایی اینطور گفته بود که: آنقدر پررو هستند که ما را تهدید میکنند و میگویند همه گزینهها روی میز است؛ مردهشور خودتان، میزتان و قیافهتان را ببرد که همه دنیا را به لجن کشیدهاید.
اما، احمدینژاد در سفر مهر ۱۳۹۱ خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، در مصاحبه با شبکههای تلویزیونی سیبیاس و پیبیاس گفت: چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟
وی در اظهارنظر دیگری در مصاحبه با شبکه اناچکی ژاپن با تاکید بر اینکه «این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد»، بدون توضیح بیشتر گفت که «روند امور به سمت حلوفصل شدن مسائل جریان دارد.» اشارهای که البته بهنظر میرسید بیارتباط با مذاکرات مخفی در عمان و زیرنظر وزارت خارجه نبود.
احمدینژاد بعدها به دفعات باز هم از لزوم مذاکره با آمریکا سخن گفت و آنطور که خودش گفته تلاشهای زیادی هم در این زمینه کرده است.
از محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری ترامپ هم در خصوص تعامل با آمریکا صحبت هایی وجود دارد مبنی بر اینکه «ایران باید مستقیما با ترامپ مذاکره کند» و «ایران و آمریکا میتوانند محور وحدت دنیا باشند!» و اینها را میتوان نمونه هایی روشن از دور جدید سیاستورزی سینوسی رئیس دولت مهرورز در مواجهه با آمریکا دانست.
سفر خانوادگی به نیویورک
محمود احمدینژاد، کاندیدای ریاستجمهوری سال ۸۴ که با کاپشنپوشی خاص خود که نشان از سادهزیستیاش در لوای شهردار تهران بود، برای مردم جای امیدواری ایجاد کرده بود.
هنوز چندماهی از حضور احمدینژاد بهعنوان رئیس دولت نهم نگذشته بود که غلامحسین الهام، سخنگوی وقت دولت از مصوبه روز ۳۰ آذر هیات دولت خبر داد؛ مصوبهای که براساس آن، مسئولان دولتی تا سطح مدیران کل و بخشداران نباید به حج غیر واجب عزیمت کنند.
با اینحال یکی از جنجالبرانگیزترین اقدامات احمدینژاد که در تناقضی آشکار با مشی سادهزیستی به نمایش گذاشته شده در سالهای ابتدایی دولت دوم وی تلقی میشد سفر خانوادگی او و هیات همراه به نیویورک بود؛ سفری که شهریور سال ۹۰ در جریان حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد و غیر از مدیران و کارکنان ریاستجمهوری، افرادی چون اعظمالسادات فراحی (همسر رئیسجمهور)، طیبه ترکستانی (همسر بقایی)، شهربانو ذبیحان لنگرودی (همسر رحیممشایی)، قصری ضرغامیثابت (همسر ثمرههاشمی)، علیرضا احمدینژاد (پسر رئیسجمهور)، فاطمه احمدینژاد (دختر رئیسجمهور)، مهدی خورشیدی (داماد رئیسجمهور)، حسنا احمدینژاد (دختر رئیسجمهور)، رضا رحیممشایی (پسر رحیم مشایی)، طیبه رحیممشایی (عروس رئیسجمهور) و امیررضا بقایی (پسر بقایی) نیز احمدینژاد را همراهی میکردند. حضور افراد غیرمسئول در هیات اعزامی به نیویورک در حالی بود که افکار عمومی اظهارات و اقدامات احمدینژاد در حوزه پاکدستی و سادهزیستی را هنوز بهخاطر داشت.
تهاجم فرهنگی هست یا نه؟
مواضع احمدینژاد در حوزه فرهنگ در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ مثل سایر دیدگاههایش جنبهای ارزشی و عمدتا انقلابی داشت.
وی که بدنه اجتماعی خود در این مقطع را بیش از هرچیز متشکل از طیفهای مذهبی و طبقات محروم جامعه میدید، حداکثر تلاش خود را بهکار بست تا با بهرهگیری از ادبیات همین بخش، پایگاه اجتماعی خود را تثبیت کند.
احمدینژاد البته درعینحال که تلاش داشت زاویه دید مشخصی از خود به مقوله فرهنگ را بهتصویر بکشد، میکوشید تا نیمنگاهی نیز به طیف خاکستری جامعه و جهتگیریهای فرهنگی آن داشته باشد.
وی در رقابتهای انتخاباتی ۸۴ پیرامون شایعاتی که در رابطه با جدا کردن پیادهروها و سختگیری در ماجرای حجاب علیهاش مطرح شده بود با طرح این سوال که «آیا مشکل کشور همین چهار تار مو است؟ یعنی اگر با آن برخورد کنیم همهچیز درست میشود؟» تلاش کرد موضع خود را بهصورت تلویحی و بهگونهای که نه سیخ بسوزد و نه کباب! درباره حجاب و البته درباره گشت ارشاد هم علنی کند.
رئیس دولت نهم برای ترمیم شکاف موجود میان خود و طبقه متوسطی که در انتخابات ۸۴ عمدتا به رقبای او رای داده بودند کمتر از یکسال بعد از رسیدنش به ریاستجمهوری به رئیس سازمان تربیت بدنی دستور داد که مقدمات حضور زنان و دختران تماشاچی را در مسابقههای فوتبال فراهم کند.
این البته تنها یک روی سکه بود. نوع مواجهه دولت احمدینژاد با مطبوعات تا حد زیادی مانع از ترمیم این شکاف لااقل در بخشهای نخبگانی جامعه میشد.
در این دوره برای نخستینبار وزارت ارشاد از طریق هیات نظارت بر مطبوعات بهتنهایی و بدون ارجاع به دادستانی و قوه قضائیه دست به توقیف مطبوعات زد.
در این دوره ۴۳ نشریه توقیف شدند. از سوی دیگر آمار بیانگر آن است که صدور مجوز برای نشریات نیز در این مقطع بهکندی و با سختگیری شدیدی انجام میگرفت تا جایی که برای کمتر از ۵۰درصد تقاضاهای انتشار مطبوعات اجازه انتشار صادر شد.
بدین ترتیب بود که احمدینژاد که روزگاری از تهاجم فرهنگی سخن میگفت و عملکرد مدیران پیشین را بهدلیل تقویت تاثیرگذاری آن بهنقد میگذاشت از جایی به بعد در چارچوب تلاش برای جذب بدنه اجتماعی منتقد فرمان را به سمتی دیگر چرخاند و رسما اعلام کرد که اعتقادی به جنگ فرهنگی ندارد.
از تذکر به کروبی تا قبول نداشتن ساختار انتخابات ۱۴۰۰
در جریان مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ بود که احمدی نژاد خطاب به مهدی کروبی در خصوص لزوم پایبندی به ساختار سیاسی کشور اینطور گفت: شما فرمودید اکنون انتخابات است و باید کمک کرد در حالیکه عملکرد و صحبت شما خلاف این را نشان می دهد و شما هنوز انتخابات را زیر سؤال می برید و سیستمی راکه شما از طریق آن چند بار انتخاب و رئیس مجلس شده اید زیر سؤال می برید در حالیکه مجریان انتخابات صد درصد از دوستان شما هم بودند.
این درحالی است که به تازگی و در جریان فرآیند ثبت نام داوطلبین ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ احمدی نژاد پس از ثبت نام در جمع خبرنگاران حاضر شد و اینطور گفت که: به طور مشخص در باره حضور خودم در انتخابات با توجه به شرایط کشور و لزوم تحول در مدیریت کشور و اصرار جمعیت میلیونی در کشور برای حضور در صورت رد صلاحیت، از هم اکنون اعلام می دارم که انتخابات را تایید نمی کنم و در آن شرکت نخواهم کرد.
وی ادامه داد: البته در صورت رد صلاحیت و در نتیجه عدم دخالت در انتخابات، با اجتماع اعتراضی و یا اعمال خشونت موافق نیستم. همه باید مراقبت کنند که عناصر فاسد رخنه کرده در نهادهای امنیتی با ایجاد خشونت، مردم را متهم نکنند، راه را بر برخورد با آنان باز ننمایند و زمینه تضییع حقوق مردم را فراهم نکنند.
اما با همه این تفاسیر، این سوال برای افکارعمومی مطرح می شود که معنای این تناقضات چیست؟
نظر شما