به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، محمدمعین ملکی؛ در حالیکه شاهزادههای پارسی با عملکردی بی نقص موفق به شکست بحرین شدند و موجبات شادی ۸۵ میلیون ایرانی در سرتاسر جهان را فراهم ساختند عده ای از افراد معلوم الحال با کری خوانیهای بچگانه در فضای مجازی قصد رنگی کردن این پیروزی و گرفتن این شادی بزرگ را از سایر هموطنانمان داشتند.
تیم ۸۵ میلیونی
از شب گذشته مجددا کریهای احمقانه عده کمی از سرخابیها شروع شد و تعداد کم و اندکی از هواداران پرسپولیس با گذاشتن عکس پرسپولیسیهای تیم ملی در صفحات مجازی خود به کنایه زدن علیه هواداران رقیب پرداختند. در طرف مقابل هم عده اندکی از آبی ها با قرار دادن عکسهایی از تیم ملی که در آنها حضور آبی ها چشمگیرتر به نظر میرسید به مقابله با سرخ ها پرداختند. حقیقت این است که تیم ملی ما نه مختص به هواداران پرسپولیس است و نه استقلال. تیم ملی ما نه مختص به ترکهای عزیز است نه مختص به کردهای دلیر. نه مختص به شمال و جنوب است نه مختص به شرق و غرب. تیم ملی ما متعلق به ۸۵ میلیون نفر ایرانی در سرتاسر جهان است.
میراث مسموم کارلوس کیروش
حقیقت این است که در سالهای قبل از کارلوس کیروش تمام چند قطبیهای فوتبال ایران به یک قطب تیم ملی میرسید اما پس از لجبازیهای کیروش با برانکو و قرار گرفتن این مربی در مقابل هواداران پرسپولیس، دو قطبی باشگاهی به تیم ملی نیز کشیده شد. اگرچه کیروش خاطرات فوتبالی خوبی را برای ما رقم زد و میراث فنی و خودباوری بالایی به فوتبال ایران منتقل کرد اما بدون شک قرار دادن هواداران سرخابی در مقابل یکدیگر آن هم در جایی که بحث ملی مطرح است میراث مسموم کیروش برای فوتبال ما به حساب میآید.
فرهنگ هواداری
شاید بد نباشد اگر بسیاری از هواداران فوتبال ایران که در خیلی از مواقع در مباحث هواداری فوتبال و رسم و رسوم هواداری، اروپا و تیم هایش را الگو قرار میدهند و دو قطبیهای باشگاهی را منوط به تمام دنیا و تیمهای بزرگ میدانند، در مورد فرهنگ هواداری از تیم ملی نیز اروپا را الگو قرار دهند. اگرچه تیم ملی اسپانیا با اکثریت بازیکنان بارسلونا موفق به قهرمانی در جام جهانی و جام ملتهای اروپا شد اما هرگز شاهد دو قطبی رئال و بارسا در تیم ملی اسپانیا نبودیم یا در مثالی دیگر آلمان قهرمان جام جهانی ۲۰۱۴ هفت بازیکن بایرن را در ترکیب خود داشت اما در پایان این پرچم آلمان بود که به عنوان قهرمان جهان برافراشته شد و چیزی به نام تیم ملی بایرن وجود نداشت. پس فراموش نکنیم که داستان تیم ملی و فوتبال باشگاهی از هم متفاوت است.
دلنوشته
یادتان می آید که ۸ آذر ۷۶ بزرگترین جشن ملی تاریخ معاصر کشورمان را به خاطر پیروزی یوزها بر استرالیا برپا کردیم؟ خاطرتان هست که شب بازی ایران و آمریکا چه حالی داشتیم؟ ایران آرژانتین نیز جای خود...
پرسپولیسیها خاطرتان هست گلهای دانایی فرد و روشن استقلالی در جام جهانی را؟ استقلالی ها گلهای مهدوی کیا و گلمحمدی را در جام جهانی فراموش کرده اید؟
یادتان می آید چقدر با درخشش کریمی، خداداد، دایی، باقری و عابدزاده کیف کردیم؟ روزی که نیکبخت با سر دروازه اردن را باز کرد و مسیر صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ را هموار کرد خاطرتان هست؟
آری این تیم همان تیم است با مالکیت ملت ایران در سراسر دنیا. داستان این تیم نیز به مانند همان تیم والیبال و کشتی ایران است....
یکبار برای همیشه این دو قطبی سرخابی را از فوتبال ملی جدا کنیم و همه با هم فارغ از اینکه چه کسی پیراهن مقدس ایران را میپوشد متحد باشیم....
لذت ببریم و با هم کیف کنیم....
انتهای پیام/
نظر شما