سند 20 ساله همکاری با ونزوئلا نشان دهنده اراده همکاری دراز مدت با این کشور است

سیدرضا طباطبایی شفیعی با بیان اینکه روابط با آمریکای لاتین فراز و فرودهایی در دولت‌های مختلف داشته، اظهار کرد: به نظر می‌رسد دولت سیزدهم به دنبال تقویت روابط با آمریکای لاتین است که البته جا دارد زیرساخت‌های مورد نیاز آن نیز ایجاد شود.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، نیکولاس مادورو -رئیس‌جمهور ونزوئلا- روز جمعه ۲۰ خرداد در راس هیئتی بلند پایه و به منظور امضای چند سند مهم همکاری وارد تهران شد. در این سفر دو روزه، سند همکاری 20 ساله به امضای دو طرف رسید. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران حوزه آمریکای لاتین، علیرغم ظرفیت‌های بسیار بالا و اشتراکات این منطقه با جمهوری اسلامی ایران، روابط فی ما بین در دولت‌های مختلف با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. اما ونزوئلا همواره جزء کشورهایی بوده که روابط خوبی با ایران داشته و ایران نیز در سخت‌ترین شرایط تحریم روابط خود را با این کشور حفظ کرده و برای حل مشکلات دولت این کشور را مورد حمایت قرار داده است. گروه بین الملل ایسکانیوز به بهانه سفر رئیس جمهور ونزوئلا به تهران و به منظور بررسی بیشتر ظرفیت‌ها و ابعاد سند همکاری 20 ساله بین دو کشور و به طور کلی بررسی ظرفیت‌های همکاری با آمریکای لاتین، مصاحبه‌ای با سیدرضا طباطبایی شفیعی -دیپلمات و سفیر سابق ایران در کشورهای آمریکای لاتین- انجام داد.

متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:

- فکر می‌کنید امضای سند همکاری 20 ساله بین دو کشور ایران و ونزوئلا از چه جهاتی دارای اهمیت است؟

وقتی کشورها تصمیم می‌گیرند در عرصه بین‌المللی با یکدیگر همکاری داشته باشند، ابتدا از همکاری‌های سطح پایین و مقطعی شروع می‌کنند و سپس برای اینکه بتوانند همکاریشان را به سطوح استراتژیک منتقل بکنند، حتما لازم است یک سند همکاری دراز مدت امضاء کنند؛ که سند همکاری 20 ساله دراز مدت محسوب می‌شود. وجود چنین سندی فی‌نفسه نشان می‌دهد که این همکاری امر موقتی بین دو دولت و دو رئیس جمهور نیست، بلکه با توجه به دوامی که خواهد داشت، برای مدت‌های آتی نیز خواهد بود. به همین دلیل امضاء چنین سندهایی صرفا توسط رئیس جمهورها کافی نیست و معمولا در مجالس کشورها باید تصویب شود.

وقتی چنین سندی وجود دارد، می‌توان پروژه‌های دراز مدت را اجرا کرد. پروژه‌های اصلی بین کشورها معمولا دراز مدت است؛ وگرنه خرید، فروش، وارادات و صادرات بین تجار انجام می‌شود که آن هم در جای خود خوب است. اما به آن صورت که یک پروژه دراز مدت که یک کشور بتواند در کشور دیگری سرمایه‌گذاری کند تا به تولید برسد و سپس سرمایه خود را پس بگیرد، صرفا از این طریق شدنی است. لذا این سند [20 ساله] نشان دهنده بالاترین سطح روابطی است که می‌تواند بین ایران و ونزوئلا صورت بگیرد. امضاء این سندها هم در بالاترین سطح کشورها اتفاق می‌افتد که دو رئیس جمهور باید این کار را انجام دهند. جمهوری اسلامی ایران سال‌هاست با ونزوئلا همکاری می‌کند و اکنون نیز اراده بر این است که کار درازمدتی صورت بگیرد.

- با توجه به اینکه هر دو کشور با تحریم‌هایی از سوی ایالات متحده آمریکا مواجه هستند و از طرف دیگر جزء بازیگران اصلی در حوزه انرژی جهان محسوب می‌شوند، این همکاری چه ظرفیت‌هایی را برای مقابله با تحریم‌ها در اختیار دو کشور قرار خواهد داد؟

داستان به این ترتیب است که نفت هر یک از کشورهای تولیدکننده دارای درجه و خصوصیت خاصی است که مهندسین این حوزه به آن «اسپک» می‌گویند. بر اساس این ویژگی خاص، این کشورها برای خود بازاریابی می‌کنند. بازاریابی مذکور منوط به این است که پالایشگاه مناسبی برای استفاده از این ظرفیت پیدا کنند تا بتواند فراورده‌های مورد نیاز را تولید کند. مشخصات نفت ایران و ونزوئلا طبیعتا با هم متفاوت است اما این قابلیت وجود دارد که برای صادرات محصولات می‌توان پالایشگاه‌های دو کشور را برای مشخصات [نفت] طرف مقابل تنظیم کرد. وقتی چنین همکاری انجام می‌شود، عملا نتیجه آن ورود محصول به بازارهای جدید توسط هر یک از طرفین است که بعدا هزینه‌های کار توسط آنها محاسبه می‌شود. این تنها یک وجه از همکاری است. وجه دوم که اهمیت بیشتری هم دارد این است که در حال حاضر و به دلیل جنگ اوکراین یک شوک جدید انرژی به اروپای غربی و حتی خود آمریکا وارد شده است. آمریکا برای بیرون آمدن از این شوک ناچار شده تا به کشورهایی که می‌توانند این خلاء را پر کنند، رو بیاورد. یکی از این کشورها ونزوئلا است. ظاهرا به تازگی به ونزوئلا اجازه داده شده تا نفتش را به ایتالیا و اسپانیا صادر کند.

جمهوری اسلامی ایران به خصوص با توجه به نزدیکی که به اوکراین دارد، نیز از ظرفیت‌های خوبی برخوردار است. اما این خوشایند کشورهای عربی که در حال حاضر با اسرائیل رابطه برقرار کرده‌اند نیست. بنابراین ما شاهد هستیم که کشورهای عربی با همکاری اسرائیل لابی به راه انداخته‌اند مبنی بر اینکه بازارهای نفت آمریکا مبادا به سمت ایران سوق داده شود و قدرت ایران را افزایش دهد. در مقابل، ایران یک اتحاد انرژی با ونزوئلا ایجاد کرده تا در صورتی که اعراب و اسرائیل مانع توسعه بازار نفتی ایران شوند، همراهی با ونزوئلا باعث می‌شود که ایران بتواند به طریق دیگری نفت خود را صادر کند. در این صورت ظرفیت‌های دو طرف [ایران و ونزوئلا] تقویت می‌شود و به اصطلاح تحریم‌ها را دور می‌زنند. 

- به نظر جنابعالی دولت سیزدهم باید چه رویکردی در قبال آمریکای لاتین داشته باشد؟

اساس شروع نزدیکی ایران با کشورهای آمریکای لاتین در زمان آقای خاتمی شکل گرفت و بیشترین حمایت را ابتدا ایشان انجام داد. سپس در دوران آقای احمدی نژاد فراز و نشیب‌هایی داشت. در دوران آقای روحانی هم در بعضی حوزه‌ها قوی و در بعضی حوزه‌ها ضعیف شد. ظاهرا بنا است که در دوره آقای رئیسی روابط [با آمریکای لاتین] دوباره تقویت شود. متاسفانه هیچ وقت روابط با آمریکای لاتین به طور اساسی به اوج خود نرسید. البته دلایلش واضح است؛ بخشی از آن به دلیل دوری راه و بخشی به دلیل زبان متفاوت منطقه یعنی اسپانیولی است. نکته دیگر این است که تجار، بخش خصوصی و اتاق‌های ما هنوز خود را با ابزارهای بین المللی برای تجارت وفق نداده‌اند. ترجیح آنها این است که در مناطق نزدیک‌تر –چه در آسیای میانه و چه در عراق و کشورهای همسایه- کار کنند.

منتهی از لحاظ کشورداری، لازم است که کشور با تمام مناطق دنیا ارتباط داشته باشد و خود را به یک قسمت خاص محدود نکند. بنابراین اگر دولت سیزدهم واقعا به این نتیجه رسیده تا روابط با آمریکای لاتین را افزایش دهد که به نظر می‌آید رسیده باشد، لازم است زیرساخت‌های مورد نیاز تنظیم و ایجاد شود. منظور از زیرساخت‌های مورد نیاز ایجاد خصوص کشتیرانی، نمایندگی‌های قوی و تسهیلات به تجار برای کشف و شناسایی بازارهای منطقه است. همیشه توصیه ما این بوده برای اینکه تجار با آمریکای لاتین رابطه برقرار کنند، باید در نمایشگاه‌های آنجا شرکت و نیازهای آنها را شناسایی کنند. مثلا وقتی رقبای سنتی ما یعنی هند و ترکیه برای 200 خبرنگار یک تور یک هفته‌ای [در آمریکای لاتین] برگزار می‌کنند، جاهای مختلف را نشان می‌دهند و ظرفیت‌های اقتصادی را شناسایی می‌کنند. بورسیه‌های فراوانی به آنها داده می‌شود تا در این منطقه تحصیل کنند. این امر زیرساخت‌هایی ایجاد می‌کند. نمایندگان مجلس را به منطقه می‌برند، کمیسیون‌های مشترک به صورت فعال وارد کار می‌شوند. انجام چنین کارهایی بستر را فراهم می‌کند و قطعا زمانی که بستر فراهم شود، خود تجار به راحتی راه تقویت روابط را پیدا می‌کنند.

خوشبختانه پرواز مستقیم به کاراکاس در حال نهایی شدن است که بلیط آن در بلیط فروشی‌ها ارائه شود. این امر باعث می‌شود که برای ما گردشگری سلامت راه بیافتد و برای آنها نیز گردشگران ما می‌توانند از مناطق زیبای آمازون بازدید کنند. همین امر باعث رایج شدن زبان اسپانیولی خواهد شد. تجار هم می‌توانند نیازهای طرف مقابل را تشخیص دهند.  انشاء الله در مقاطع بعدی باید خطوط کشتیرانی دو یا سه ماه یک بار به آنجا برود. نمایندگی‌های سیاسی ایران در این کشورها هم باید تقویت شوند که بتوانند دست تجار ایرانی را در دست تجار آن کشورها بگذارند.  

- برای بهبود روابط با آمریکای لاتین و استفاده هرچه بهتر از ظرفیت‌های این منطقه چه پیشنهاداتی دارید؟

پیشنهادات لازم را قبلا عرض کردم اما یک چیز خیلی مهم این است که همه کشورهای آمریکای لاتین حاضر نیستند در این شرایط بین المللی با ما رابطه ایجاد کنند. 5 کشور اصلی در آمریکای لاتین وجود دارد که حتما باید ما با آنها رابطه داشته باشیم. این 5 کشور عبارتند از: سه کشور بزرگ یعنی مکزیک، آرژانتین و برزیل و دو کشور دیگر یکی کوبا و دیگری ونزوئلا است. ما اکنون 11 نمایندگی در آمریکای لاتین داریم. هیچ نیازی به این 11 نمایندگی وجود ندارد. قصد ندارم اسم ببرم، اما کشوری در آمریکای لاتین وجود دارد که به سفارت ما اجازه نمی‌دهد حتی با پول محلی حساب بانکی داشته باشد. چرا ما باید هزینه کنیم و در آنجا سفارتخانه داشته باشیم. من معتقدم که این 5 نمایندگی باید حفظ شود و یک تصمیم بزرگ بگیریم که باقی کشورها را –چه اصلی و چه آکریدیته- را بین اینها قسمت کنیم. اما شرطش این است که بودجه‌ و پرسنلی که برای آمریکای لاتین داریم را کم نکنیم.

 به طور مثال، ما در بولیوی سفارت داریم اما حجم اقتصادی همکاری دو کشور خیلی پایین است. بولیوی یک کشور محصور در خشکی است. این کشور مواضع سیاسی خوبی در قبال ما دارد و من کاملا در جریان آن هستم ولی این دلیل [حضور] نیست. دلیل باید منافع اقتصادی باشد. ما می‌توانیم بولیوی را در برزیل آکریدیته کنیم. اگر سه چهار نفر در بولیوی حضور دارند، این تعداد به نمایندگی برزیل داده شود، بودجه آن نیز به نمایندگی برزیل تخصیص داده شود و سفیر ما برای پوشش بولیوی آکریدیته شود.

در این صورت هم امکانات ما بالاتر می‌رود و هم سازمان‌یافته‌تر خواهد شد. نکته دوم این است که باید اقداماتی انجام شود که به این کشورها جهشی داده شود وگرنه انرژی نمایندگی‌های سیاسی ما در منطقه تلف خواهد شد. لازم است این انرژی به یک کشور معطوف شود. نکته دیگر این است که زندگی در آمریکای لاتین با زندگی در اروپا خیلی متفاوت است. لازم است به دوستانی که حاضر می‌شوند به آنجا بروند، امتیازاتی داده شود. نباید اینطور باشد که اگر در نمایندگی‌های اروپا جا نبود، فرد به آمریکای لاتین اعزام شود. این باعث پایین آمدن سطح کارشناسان آمریکای لاتین می‌شود. این امر به وزارت خارجه هم محدود نمی‌شود. همه سازمان‌هایی که درگیر کار هستند به همین صورت است. دادن امتیاز باعث می‌شود که نیروهای خوب هم جذب آمریکای لاتین شوند.

نکته سوم توجه به زبان رایج در آمریکای لاتین یعنی اسپانیولی است. سفیر بولیوی در چین به من می‌گفت وقتی از در وزارت خارجه وارد می‌شود، همه با من اسپانیولی صحبت می‌کنند. اما سفرای ما پس از فراگیری زبان اسپانیولی از ماموریت خود بازمی‌گردند ولی در قسمت‌های دیگر مشغول به کار می‌شوند. این امر باید بازنگری شود. نیروهایی که در این منطقه کار کرده‌اند، باید در آنجا جذب شوند تا بتوانند سرویس بهتری به مجموعه [وزارت خارجه] در آن قسمت بدهند.

در انتها باید ذهنیت در مورد ونزوئلا و آمریکای لاتین مبنی بر اینکه اینها کشورهای عقب افتاده‌ای هستند، در میان تجار ما باید تغییر کند. در طول یک سال اخیر اوضاع ونزوئلا خیلی بهتر شده و به سمت بهتر شدن حرکت می‌کند. ما باید از آنها درس بگیریم و با هم همکاری کنیم. به هر حال با ذهنیت مثبت برای تجار و سیاسیون باید رابطه با این کشورها را افزایش دهیم. هرچقدر جمهوری اسلامی روابطش را با کشورهای مختلف افزایش دهد، بر امنیت ملی ما افزوده خواهد شد. به ویژه در آمریکای لاتین که مشابهت‌های زیادی با ما دارند و تحت تحریم بوده و زخم خورده قدرت‌های شرق و غرب هستند و بازار مناسبی از نظر کشت فراسرزمینی و کالاهای تولیدی ما برای آنجا هستند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1143897

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =