حمید سینیساز کارشناس سیاستگذاری آب در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز در پاسخ به این سوال که آیا راهی برای ذخیره سیلابهای اخیر وجود دارد، گفت: هدف از آبخیزداری کنترل آبی است که شدت و قدرت پیدا کرده و ممکن است خسارت بزند و در نهایت عمده آن تبخیر شده یا با خروج از مرز از دسترس خارج شود. با کمک آبخیزداری، میتوانیم این آب را در همان مکان بارش به سفرههای آب زیرزمینی منتقل کنیم.
وی ادامه داد: این کار از نرخ بالای هدررفت آب در سیلاب و تبخیر آن جلوگیری میکند. از جهتی میتوان با این روش از خسارت حاصل از سیل هم پیشگیری کرد. در واقع این آب ذخیرهای برای روزهایی است که باران و برفی نیست و نیازهای آبی هم تشدید میشوند.
کارشناس سیاستگذاری آب با بیان اینکه در کشور ما آبخیزداری چندان جدی گرفته نمیشود، بیان کرد: آبخیزداری در دورههایی مورد توجه قرار گرفته مثلا برای سدسازیها و جلوگیری از پرشدن رسوبات در سدها اما آبخیزداری تنها به این محدود نمیشود. در حال حاضر چند سالی است که بارش قابل توجه برف نداریم و عمده بارشهای ما به صورت باران است. در چنین شرایطی حالت طبیعی ذخیره آبی در یخچالهای طبیعی که به مرور آب شده و پشت سدها جمع شوند، کارآیی ندارد.
وی افزود: در سالهای اخیر بارشها تبدیل به بارندگیهای ناگهانی در پاییز و زمستان شده که بسیاری از آنها در همان زمان از دست میروند. به نظر میرسد که مدیران باید رویکرد تازهای نسبت به آبخیزداری داشته باشند.
بدون آبخیزداری مدیریت آب کشور ناقص است
سینیساز معتقد است که آبخیزداری نه فقط برای جلوگیری از رسوبات سدها و یا پیشگیری از خسارتهای سیل بلکه روشی برای ذخیره آب است. وی در این باره عنوان کرد: اگر این رویکرد مورد توجه قرار نگیرد، آبی برای فصلهای غیربارشی باقی نمیماند. نمیتوان یک سال آبی را پشت سر گذاشت و به این موضوع توجه نکرد. رسانهها میتوانند کمک کنند که این رویکرد سوم در مورد آبخیزداری مورد توجه قرار گیرد. بدون آبخیزداری مدیریت آب کشور ناقص است و آبی برای فصل کم بارش نخواهیم داشت.
وی اضافه کرد: آبخیزداری روشی کلاسیک و علمی است که به شما کمک میکند، آبی را که بخش عمده آن هدر رفته، تبخیر شده و بخشی هم از مرزهای آبی و خاکی خارج میشود را ذخیره کنید. انتقال این آب به سفرههای زیرزمینی هم تبخیر را کاهش میدهد و هم حرکت را کند میکند که مانع از دسترس خارج شدن آن شود. به این ترتیب در هر فصلی از سال قابل برداشت است. البته آبخیزداری به این معنا نیست که نظام بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی درستی نداشته باشیم که هر کسی از هر جایی که خواست، بهرهبرداری کند.
آبخیزداری در ایران قدمتی ۲۵۰۰ ساله دارد
کارشناس آب با بیان اینکه آبخیزداری ریشه تاریخی دارد، توضیح داد: دانش و تکنولوژی آبخیزداری به صورت بومی از چند هزار سال قبل تاکنون در کشور بوده و در اسناد تاریخی هم وجود دارد. سابقه وجود سازههایی مانند آب انبار و قنات این امر را تائید میکند. مدیریت زیرسطحی بارشها به دوره پیش از هخامنشیان بازمیگردد. اولین قناتهای ما متعلق به دوره پیشدادیان است و قدمتی بالاتر از ۲ هزار و ۵۰۰ سال دارد. این نشان میدهد که نیاکان ما میدانستند که اگر بخواهند آب را در این اقلیم گرم و نیمه خشک روی سطح زمین ذخیره کرده، انتقال داده و مصرف کنند، عمده آب را از دست میدادند.
وی ادامه داد: بنابراین آنها تلاش میکردند که آب را در سفرهها و زیرزمین ذخیره کنند و فقط وقتی آب به سطح زمین بیاید که قصد مصرف داشتند. اگر به روستاهایی که بافت قدیمی خود را حفظ کردهاند، نگاه کنید، میبینید که در پستترین نقطه روستا (از لحاظ ارتفاع) آب انبار قرار داشته که در زمان بارش کلیه کانالها و جویها به آن نقطه منتقل میشدند و حتی این موضوع نظامات دقیقی هم داشته است.
کارشناس آب اضافه کرد: میرآب شخصی بوده که مسئولیت نظارت بر آب انبار را برعهده داشته و در زمان بارندگی بررسی میکرد که از هر دهنه آب انبار چه میزان آب وارد میشود و چه کیفیتی دارد و هر بخش از روستا چقدر در این کار همکاری کردهاند که در زمان تابستان براساس این مکتوبات که اهالی هم آن را مضا میکردند، به هر بخش روستا براساس همکاری که در فصل پربارش داشته، آب تعلق میگرفت.
سینیساز توضیح داد: به همین دلیل در زمان بارندگی همه جوانان روستا بسیج میشدند تا آب را به آب انبار منتقل کنند. ما این رویکردهای مشارکتی را بعد از اصلاحات ارضی از دست دادیم چراکه مردم نظارهگر شدند و تصور کردند که دولت وظیفه دارد همه کارها را انجام دهد. در مقابل مردم از نگاه دولتها به بهرهبردار غیرمجاز تبدیل شدند که اگر رها شوند ممکن است آب دزدی کنند. در چنین شرایطی تقابل منفی شکل میگیرد و مثلا اگر در روستایی کسی چاه غیرمجاز دارد، دیگر اهالی همراهی میکنند که لو نرود؛ چراکه خودشان هم ممکن چاه غیرمجاز داشته باشند.
دولت باید به سمتی برود که مشارکت مردمی را احیا کند
کارشناس آب با اشاره به اینکه دولت باید به سمتی برود که مشارکت مردمی را احیا کند و امور را به دست آنها بسپارد و تنها نظارت و قاعدهگذاری کند، عنوان کرد: مثلا در دوره خانها البته منظور این نیست که دقیقا همان را اجرا کنیم اما خان، دهقانهایی داشت که کارها را انجام میدانند و او تنها در سیاستگذاری کلان که مثلا چه محصولی به چه میزان کشت شود، دخالت داشت و خود او برای آن محصول بازارسازی میکرد. اگر هم کسی تخلفی میکرد، مردم مقابله میکردند.
وی افزود: سازوکارهای سیاست منطقهای هم به این شرایط دامن میزند؛ مثلا مسئولان در زمان انتخابات وعده میدهند که سهم بیشتری از منابع طبیعی نسیب مردم آن حوزه انتخابیه میشود. ضربهای که مسئولان در رقابت با هم به منابع طبیعی میزنند، بزرگتر از ضربهای است که مردم در تقابل با دولت به منابع وارد میکنند. شبیه به دزدی که با چراغ میآید، قانونا منابع طبیعی را قربانی میکنند.
کارشناس آب درخصوص میزان هدررفت آب در نبود آبخیزداری گفت: براساس بیلانهای آبی که چند سال یک بار بروزرسانی میشوند، تقریبا بین ۶۹ تا ۷۱ درصد ورودی آب از محل بارش، تبخیر میشود. حدودا ۸ تا ۱۰ درصد هم به شکل خارج شدن از مرزهای آبی و خاکی کشور، هدر میرود. در مجموع چیزی حدود ۲۰ درصد از بارشها برای استفاده باقی میمانند. البته همه این میزان آب هم استفاده نمیشود و باید هدررفت و نشتی آب در شبکههای توزیع را هم حساب کرد.
وی تاکید کرد: در واقع اراده مدیریتی کافی برای اجرای آبخیزداری وجود ندارد و علاوه بر این تعارض منافعی هم در این میان هست که اجازه نمیدهد این کار انجام شود. بحراننمایی در حوزه مدیریت آب برای مسئولان با تملک بودجههای بیشتر و به دست گرفتن امکانات و دور زدن کارهای کارشناسی همراه شده است.
انتهای پیام /
نظر شما